سرویس فرهنگ و هنر مشرق - روز چهارشنبه 3 آبان 1402 خبرآغاز تصویربرداری اثری سینمایی به کارگردانی «شهریار بحرانی» بر اساس کتاب مشهور «نامیرا» منتشر شد.
این کتاب در سال 1388 برای نخستین بار منتشر شد و به دلیل انطباق وقایع با رخدادهای سیاسی آن سال، در محافل ادبی و هنری به شدت مورد توجه واقع شد و حتی مورد تجلیل و تمجید رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفت.
درباره تولید فیلمی بر اساس این کتاب، درسالهای اخیر اخبار متعددی منتشر میشد. تهیهکننده فعلی فیلم، پیش از تولید این اثر قصد داشت که فیلم سینمایی «ثارالله» را با فیلمنامهای از «مجتبیفرآورده» کلید بزند که به دلایل متعددی از جمله ضعف مفرط فیلمنامه، تولید این اثر هیچگاه به سرانجام نرسید.
رخدادهای رمانِ «نامیرا» صادق کرمیار در بحبوحه عاشورای سال 61 هجری میگذرد و روایت زندگی شخصی «عبداللهبنعمیر» با تردیدها برای پیوستن به یاران امامحسین(ع) یا رسیدن به دختری است که پدرش از هواداران «عبیدالله» حاکم کوفه است.
این کتاب در سال 1388 برای نخستین بار منتشر شد و به دلیل انطباق وقایع با رخدادهای سیاسی آن سال، در محافل ادبی و هنری به شدت مورد توجه واقع شد و حتی مورد تجلیل و تمجید رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفت.
کتاب در فاصله سالهای گذشته بیش از 40 نوبت تجدید چاپ شده و فروش آن از شمارگان بیش از 140 هزار نسخه عبور کرده است.
کرمیار در سال 1390 اعلام کرد قصد دارد نسخه سینمایی این کتاب را بسازد. وی از جمله نویسندگانی است که سریال «خاطرات مرد ناتمام» و فیلمهای سینمایی «زیارت»، «کرانههای کبود» و «رؤیا» را در کارنامهاش دارد. او در سال 1397 با لحنی کاملا ناامید اعلام کرد که به دلیل نبود منابع مالی از ساخت این اثر انصراف داده است.
در حالیکه خود نویسنده سابقه فعالیت در حوزه فیلمنامه نویسی را داراست و سپردن نگارش فیلمنامه این اثر به داود میرباقری اشتباه استراتژیکی محسوب میشد. در خلال تبدیل به اثر یکی از ملزومات نمایشی به شکل عجیبی نادیده گرفته شد. شورای نظارت و تولید بنیاد شهید وارد عمل شد
مدتی بعد از این اظهارنظر، ساخت نسخه سینمایی کتاب مدتی طولانی به فراموشی سپرده شد تا اینکه در سال 1400 با فعال شدن دوباره اداره کل فرهنگی «بنیاد شهید و امور ایثارگران» ساخت این پروژه در دستور کار قرار گرفت.
این بنیاد برای خیررسانی به داود میرباقری در خلال تولید سریال سلمان، سرگرمی موازی را در قالب نگارش فیلمنامهای از این رمان را به او سپرد.
در حالیکه خود نویسنده سابقه فعالیت در حوزه فیلمنامه نویسی را داراست و سپردن نگارش فیلمنامه این اثر به داود میرباقری اشتباه استراتژیکی محسوب میشد. در خلال تبدیل به اثر یکی از ملزومات نمایشی به شکل عجیبی نادیده گرفته شد.
فضای رمان به شدت انتزاعی است و عینت بخشی دراماتیک به آن کار بسیار دشواری است. اما این تصمیم از سوی شورای نظارت و تولید بنیاد شهید، با هدایت حسین کرمی اجرایی شد.
پس از نگارش نسخه ابتدایی فیلمنامه، خبرهایی درباره ساخت آن منتشر و حتی نام «محمدحسین لطیفی» به عنوان کارگردان مطرح شد. اما «محسن علی اکبری» تهیهکننده پروژههای گرانقیمت حاکمیتی سینما، در گفتوگویی اعلام کرد قرار است با شهریار بحرانی این فیلم را بسازد.
فیلمبرداری شروع نشده، تمام شد؟
فیلمبرداری این اثر در ابتدای آبان 1402 آغاز و یک ماه بعد اخباری منتشر شد که فیلمبرداری آن متوقف شده است. در اخبار منتشر شده اعلام شد که برای کارگردانی این اثر محمدحسین لطیفی از «پیمانکاران-اپراتورهای» عرصه سینما و سیما، جایگزین شهریار بحرانی شده است.
نکته جالب در مورد زمانبدی تولید این فیلم در مصاحبه تهیه کننده مشهود است وی حین تولید گفته بود: تلاش میشود که فیلمبرداری در مدت سه ماه تمام شود و پیشبینی میشد در صورت تمام شدن فیلمبرداری و مراحل فنی پس از تولید «نامیرا» در جشنواره فیلم فجر 1402 رونمایی شود.
بیشتر بخوانید:
با گذشت بخشی از فیلمبرداری پروژه، خبر تغییر کارگردان نقل محافل سینمایی شد. علیاکبری در مصاحبه دیگری گفت: شهریار بحرانی کارگردان خوب سینما و تلویزیون به دلیل خستگی و سختی کار انصراف داد و خود ایشان محمدحسین لطیفی را به عنوان کارگردان معرفی کردند.
خبرهای پیرامون این پروژه چندین میلیاردی حاکی از تغییر کارگردان بود. این تغییر های در حالی رخ داد که یک ماه از آغاز فیلمبرداری این مجموعه گذشته بود و به صورت ناگهانی سازندگان تصمیم به تغییر کارگردان پروژه گرفتند
اخبار غیررسمی حاکی از آن بود که لطیفی قصد دارد که فیلمنامه را بازنویسی کند.
لطیفی اصرار به بازنویسی فیلمنامه داشت. (مستند به اظهارات فرزند ضیاالدین دری) این دوباره نویسیها هزینه کلانی برای یک پروژه محسوب میشود و در نهایت، پروژه شکستخورده دیگری در فعالیت متاخر سیما ثبت شد. یکی از عادتهای همیشگی لطیفی این است که وارد هر پروژه نیمه کارهای میشود، اولین تصمیم او نگارش دوباره فیلمنامه است. او پس از فوت سید ضیاالدین دری به پروژه سنجرخان پیوست. پروژهای که نویسنده تمام قسمتهای آن را نوشته بود اما لطیفی اصرار به بازنویسی فیلمنامه داشت. (مستند به اظهارات فرزند ضیاالدین دری) این دوباره نویسیها هزینه کلانی برای یک پروژه محسوب میشود و در نهایت، پروژه شکستخورده دیگری در فعالیت متاخر سیما ثبت شد.
با این حال تهیهکننده اصرار داشت که فیلمبرداری پروژه با همان فیلمنامه ادامه کند، حتی عنوان شد که تمامی تصاویر و راشهای ضبطشده از این فیلم نیز به کارگردان تازه تحویل داده شده است تا درباره استفاده از آن تصمیمگیری کند.
محسن علیاکبری که تصور میکرد با همان شهریار بحرانی دهههای گذشته همکار شده و فیلم قابل توجهی تولید خواهد کرد، در میانهراه متوجه شد روایت فیلم هیچ ارتباطی به کتاب ندارد و فیلمنامه نامیرا به ملک سلیمان شباهت پیدا کرده است. به طور معمول خبر سکته قلبی، یکی از ویژگیهای او در پروژههای گرانقیمت حاکمیتی است.
اخبار ضد و نقیضی درباره پروسه تولید این اثر گرانقیمت همچنان مطرح است. با وجود اینکه تهیهکننده و سرمایهگذار این اثر در اینباره تاکنون اظهارنظر صریحی نکردهاند، اما شنیده شده که فضای حاکم بر ساخت این فیلم توسط کارگردان سابق آن از ساختار و فضای حاکم بر رمان و فیلمنامه فاصله گرفته و به فضای برخی از آثار نازل و ضعیف اخیر وی نزدیک شده و بر همین اساس تصمیم بر تغییرکارگردان گرفته شده است.
این اتفاق پس از ماجراهای مرتبط با ساخت سریال ثارالله توسط شهریار بحرانی منجر به جلوگیری تولید اثر شد تا ناکامی بزرگی دیگری را در کارنامه بحرانی ثبت کند.
بَحرانی دوباره در تولید با بُحران مواجه شد.
پس از این ماجرا تا دو ماه خبری از ساخت این اثر نبود تا اینکه بار دیگر اعلام شد شهریار بحرانی، کارگردان اول فیلم دوباره به این پروژه بازگشته است و از اسفندماه سال گذشته فیلمبرداری این پروژه از سر گرفته خواهد شد. شنیدهها حاکی است که این اتفاقات موجب یک خسارت 18 تا 30 میلیارد تومانی شده است در حالیکه بودجه مصوب شده فیلم بیش از 60 میلیارد تومان است. شایعاتی که البته مورد تایید مشرق نیست اما در محافل سینمایی به گوش میرسد و تاکنون نیز تکذیب یا توضیحی درباره آن داده نشده است.
اخبار غیر رسمی دیگری حاکی از آن است که کارگردان دوم به هیچ عنوان قصد نداشت بر اساس فیلمنامه موجود اثرش را تولید کند و قصد بازنویسی آنرا داشت.
با توجه به فضای روایی- انتزاعی کتاب اتخاذ چنین تصمیمی لطمات مالی این پروژه و هزینههای تولید را چند برابر میکرد. در حد فاصل تعطیلی پروژه از دی ماه 1402 تا اسفندماه، گروه تصمیم داشت، فیلمنامه این اثر را بازنویسی کند اما همانطور که اشاره شد شهریار بحرانی دوباره به این پروژه بازگشت.
آیا بحرانی میتواند «نامیرا» را به سرانجام برساند!؟
بحرانی کارنامه قابل اعتنایی در مقام فیلمساز در دهه شصت دارد اما او طی دو دهه اخیر اثر قابل توجهی توسط ساخته نشده و اغلب فعالیتهای اخیر او قبل از نمایش عمومی، آثاری شکست خورده محسوب میشوند.
آخرین پروژه شکست خورده این فیلمساز که هزینه گزافی صرف آن شد، فیلم «آفتاب نیمهشب» با محوریت شهید سپهبد «حسن طهرانی مقدم» است.
بودجه آفتاب نیمه شب توسط نهادهای مختلفی تامین و بنیاد سینمایی فارابی متولی ساخت اثر شد. اما در نخستین نمایش فیلم مدیران وقت این بنیاد متوجه شدند که محتوا و مضمون اثر، یک فاجعه تمام عیار ملی است و رونمایی از این اثر در قالب فیلم سینمایی موجی از اعتراضهای اقشار انقلابی و دوستداران شهید را به همراه خواهد داشت.
در این پروژه کارگردان هیچ توجهی به فیلمنامه بسیار ضعیف اثر نداشت و راشهای طولانی فراوانی را گرفته بود و میزان این راشها آنقدر زیاد بود که میتوانست سریالی با بیش از زمانی که در تلویزیون نمایش داده شد را به عنوان نسخه نهایی عرضه کند. لذا تصمیمگیران پیشنهاد کردند که این فیلم سینمایی در قالب یک مجموعه تلویزیونی در شبکه کممخاطب دوم سیما پخش شود تا نقدهای رسانهای به تلف کردن بودجه عظیمی که صرف این اثر شده کمرنگتر شود.
در این پروژه کارگردان هیچ توجهی به فیلمنامه بسیار ضعیف اثر نداشت و راشهای طولانی فراوانی را گرفته بود و میزان این راشها آنقدر زیاد بود که میتوانست سریالی با بیش از زمانی که در تلویزیون نمایش داده شد را به عنوان نسخه نهایی عرضه کند.
بحرانی که این پروژه را به عنوان اثری سینمایی تحویل گرفته بود و پرتاب موشک به صورت واقعی در آن میلیون ها دلار هزینه به همراه داشت در گفتوگویی به خبرگزاری فارس میگوید: تلویزیون قصد داشت مینی سریال را شروع کند و روال خوبی برای داستانهایی هست که نه در حد یک سریال بلند کشش دارند نه آنقدر کوتاهند که در حد یک فیلم سینمایی باشند. بازتاب های خیلی خوبی داشته ایم و با مخاطبان به دوران دفاع مقدس و ماجراهای جنگ شهرها، وحشی گری های صدام و فداکاری های بچه ها رفتیم.
برخلاف گفتههای بحرانی تلویزیونی قصدی برای ساخت چنین سریالی نداشت و این پروژه از ابتدا یک اثر سینمایی بود و پخش این سریال با واکنشهای بسیار انتقادی مواجه شد.
بیشتر بخوانید:
نقش شورای پروانه تولید بنیاد شهید در تلف شدن سرمایه عمومی
مشرق در گزارشی با هدف بررسی اعضای شورای نظارتی ساترا، به عملکرد و کارنامه پیشین اعضای این شورا پرداخت. یکی از افرادی مورد ارزیابی در این گزارش حسین کرمی بود.
در حالیکه گروه سینمایی بنیاد شهید، از فیلمی با عنوان «شور عاشقی» با محوریت عاشورای حسینی حمایت کرده، تصمیم برای ساخت فیلمی مشابه چه دلیلی دارد؟ دو فیلم با یک مضمون در فاصله کمی از خروجی شورایی است که کرمی همراه با مجید رضابالا هدایت آن را بر عهده دارد. حسین کرمی در حال حاضر نه تنها یکی از اعضای مهم شورای نظارتی ساترا محسوب میشود، بلکه او اصلیترین فرد تصمیم گیرنده در شورای تولید و نظارت آثار نمایشی بنیاد شهید است. علاوه بر این سازمان سینمایی در نهایت با علم به فعالیتهای موازی کرمی، طی حکمی او را به عنوان یکی از اعضای هیات امنای بنیاد سینمایی فارابی منصوب کرد.
این انتصاب، به علاوه حضور در شورای ساترا، قدرت تصمیمگیری فردی ایشان را افزایش خواهد داد. در حالیکه گروه سینمایی بنیاد شهید، از فیلمی با عنوان «شور عاشقی» با محوریت عاشورای حسینی حمایت کرده، تصمیم برای ساخت فیلمی مشابه چه دلیلی دارد؟ دو فیلم با یک مضمون در فاصله کمی از خروجی شورایی است که کرمی همراه با مجید رضابالا هدایت آن را بر عهده دارد.
از دیگر آثاری که با حمایت اصلی این بنیاد ساخته شدند میتوان به دو فیلم ضعیف و بشدت مورد انتقاد «دست ناپیدا» در خوزستان به تهیه کنندگی سید سعید سیدزاده و کارگردانی انسیه شاه حسینی، میرو به تهیهکنندگی سعید الهی و کارگردانی حسین ریگی اشاره کرد.
در صورت صحت شنیدهها در محافل فرهنگی و سینمایی که حاکی از ضرر 18 میلیاردی فیلم نامیرا هستند، زمینه پرسشهایی را از سوی افکار عمومی تشدید میکنند. چرا گروه مصوب کننده شکست خورده برآمده از سیما، با دیدگاهی کاملا تلویزیونی، مشغول تصویب و تصمیم برای تولید آثار سینمایی هستند؟
به نظر میرسد رئوس تصمیم گیر در شورای نظارتی این بنیاد باید پاسخگوی افکار عمومی برای ساخت این چند فیلم و ضرری که متوجه منافع عمومی شده، باشند.
مشرق نیز آمادگی دارد توضیحات و شفافسازیهای بنیاد شهید و دیگر دستاندرکاران دخیل در این پروژهها را منعکس کند.