دوستی پرسیده؛ اینکه خداوند فقط کار افراد با تقوى را مى پذیرد، سبب دل سردى و یأس افراد عادّى یا گناهکار نمىشود؟ از زاویه دیگر اینکه، آیا اعمال خوب و خیر تنها از دیندارها پذیرفته و قبول و عامل سعادت آن ها می شود یا اگر یک فرد بی دین هم کار خیر و نیکی بکند، برایش لحاظ می شود؟ در ادامه با ما همراه باشید ...
خیلی اوقات ما آدم ها خودمان را مستحق می دانیم که درباره نتیجه و سرانجام آدم ها، اینکه عاقبت بخیر می شوند یا نه، بهشتی هستند یا جهنمی به راحتی قضاوت کنیم و حکم نهایی را صادر کنیم و این خیلی می تواند رفتار خطرناکی باشد هم برای خودمان و هم برای دیگرانی که این رفتار را از ما می بینند و به پای دین و اسلام می گذارند ...
باید به دو مساله مهم توجه داشت :
اول اینکه ما مخلوق خدا هستیم و در نهایت هم بسوی خدا باز می گردیم انا لله و انا الیه راجعون
از طرفی هم خداوند باریتعالی در حدیثی قدسی فرموده است : خداوند عزّ و جلّ فرموده است: قالَ اللّه عزّ و جلّ : أنا خَیرُ شَریکٍ ، مَن أشرَکَ معی غَیرِی فی عَمَلٍ عَمِلَهُ لَم أقبَلْهُ إلاّ ما کانَ لی خالِصا: من بهترین شریک هستم . هر کس در کارى که مى کند، شریکى براى من قرار دهد، آن کار را نپذیرم، جز عملى که خالص براى من باشد . » لذا خداوند تنها عمل صالح خالص را می پذیرد .
مطلب بعدی اینکه کسی که هیچ دینی ندارد و عمل خوب انجام می دهد بالاخره این اعمال خوبش در دنیا اثراتی دارد و ارزشمند است و موجب زندگی بهتر او در دنیا می شود - هرچند در آخرت حسابش با خداست - زیرا هیچ عملی بی تاثیر نیست و لاجرم آثار وضعی خود رادر زندگی ما بجا خواهد گذاشت .
تنها می دانیم که حسن فعلی و فاعلی یعنی عمل صالح به همراه ایمان بخدا - ایمان حقیقی- موجبات ورود به بهشت را تامین می کند؛ چنانچه می فرماید: ان الذین آمنوا والذین هادوا والنصاری والصابیین من آمن بالله والیوم الآخر وعمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم ولا خوف علیهم ولا هم یحزنون
اما اینکه فاعل این عمل حسنه و خیر و خوب، آیا حجت بر او تمام شده در تشخیص حق و دین حق یا خیر ، قضاوتش با ما نیست .
این فرد جهنمی می شود؟
در واقع مساله این است که اگر بنا باشد به دلیل نداشتن حسن فاعلی ، و اخلاص در عمل، این فرد ، وارد بهشت نشود معنیش این است که به جهنم وارد می شود و پرسش دقیقا این است که آیا فردی که دارای حسن فعلی و اعمال خوب بوده ، اعمالش نادیده گرفته می شود و یکسره وارد جهنم می شود ؟
در پاسخ باید گفت ما تنها می دانیم که حسن فعلی و فاعلی یعنی عمل صالح به همراه ایمان بخدا - ایمان حقیقی- موجبات ورود به بهشت را تامین می کند؛ چنانچه می فرماید: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ (بقره /62): در حقیقت کسانى که [به اسلام] ایمان آورده و کسانى که یهودى شدهاند و ترسایان و صابئان هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد پس اجرشان را پیش پروردگارشان خواهند داشت و نه بیمى بر آنان است و نه اندوهناک خواهند شد.
در توضیح این آیه مرحوم علامه طباطبایی می گویند :در این آیه مسئله ایمان تکرار شده و منظور از ایمان دومی بطوریکه از سیاق استفاده می شود، حقیقت ایمان است و این تکرار میفهماند: که مراد از (الذین آمنوا )، در ابتدائاً ،کسانی هستند که ایمان ظاهری دارند، و به این نام و سمت شناخته شدهاند، بنا بر این معنای آیه این می شود : ( این نامها و نامگذاریها که دارید ، از قبیل مؤمنین ، یهودیان ، مسیحیان ،صابئیان ،اینها نزد خدا هیچ ارزشی ندارد، بلکه تنهاملاک کار و سبب احترام ، و سعادت ،حقیقت ایمان به خدا و روز جزاء و نیز عمل صالح است. " (المیزان ج : 1ص ،293)"
نیز در آیات دیگر هم آمده است که عمل صالح به همراه ایمان مورد قبول واقع می شود : ... وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فِیهَا بِغَیْرِ حِسَابٍ ( 40غافر ): و هر که کار شایسته کند چه مرد باشد یا زن در حالى که ایمان داشته باشد در نتیجه آنان داخل بهشت مىشوند و در آنجا بىحساب روزى مىیابند.
... وَمَنْ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَیَعْمَلْ صَالِحًا یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَیُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ (تغابن / 9): ... و هر کس به خدا ایمان آورده و کار شایسته اى کرده باشد بدیهایش را ازاو بسترد و او را در بهشت هایى که از زیر [درختان] آن جویبارها روان است درآورد در آنجا بمانند این است همان کامیابى بزرگ.
لذا بر اساس آیات قران کریم شرط پذیرش اعمال صالح ، ایمان است
پذیرش عمل نیز درجاتى دارد: قبول عادّى، قبول شایسته، «بقبول حسن» ( سوره آلعمران، آیه 37) و قبول برتر که در دعا مىخوانیم: «وتقبّل باحسن قبولک» (دعاى وداع ماه رمضان). بنابراین، هرکس به مقدار تقوایى که دارد کارش قبول مىشود.
درجه تقوا در افراد متفاوت است
قرآن کریم در جایی مى فرماید: «إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ» (سوره مائده، آیه 27)، تقوا درجاتى دارد. به همین دلیل، کلمه (أتقى) یعنى با تقواتر، در جایی دیگر آمده است: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ» (سوره حجرات، آیه 13) و اکثر افراد عادّى و خلافکار هم مرحله اى از تقوى را دارا مى باشند وگرنه هیچ کار خیرى انجام نمى دادند و از هیچ گناهى دست برنمى داشتند.
ثانیاً: نکته ی دیگر اینکه اگر گفتند دولت فقط فارغ التحصیلان دانشگاه را مىپذیرد، مراد آن است که شرط استخدام رسمى، فارغ التحصیل دانشگاه بودن است، نه اینکه دیگران حقّ هیچ گونه کارى ندارند و یا اگر کارى انجام دهند، پاداششان ضایع مىشود.
ثالثاً: پذیرش عمل نیز درجاتى دارد: قبول عادّى، قبول شایسته، بِقَبُولٍ حَسَنٍ (سوره آلعمران، آیه 37) و قبول برتر که در دعا مىخوانیم: «وتقبّل باحسن قبولک» (دعاى وداع ماه رمضان). بنابراین، هرکس به مقدار تقوایى که دارد کارش قبول مىشود.
کلام آخر
بنابراین اینکه فاعل عمل خوب آیا به دلیل عدم ایمان به خدا افعالش نادیده گرفته می شود و وارد جهنم می شود یا نه، کار ما نیست ... این قضاوت و حسابرسی کار خداوند باریتعالی است که تشخیص دهد این فرد حجت بر او تمام بوده یانه ؟ آیا جزء کسانی است که با وجود اتمام حجت خواسته است بر مشی خود برود یا اساساً حجت بر او تمام نشده است؟
دیگر تشخیص و قضاوت در این زمینه کار او (باریتعالی) است: له الحکم والیه ترجعون
منابع:
کتاب پرسش و پاسخ؛ حجت الاسلام قرائتی
فرآوری: زهرا اجلال
منبع : سایت پرسمان