در جامعه ای که عدالت ظهور ندارد، انحراف و ستم و ناسپاسی ظهور می یابد، و ارزشهای انسانی در ابعاد فردی و اجتماعی نادیده گرفته می شود!
در جامعه ای که عدالت ظهور ندارد، انحراف و ستم و ناسپاسی ظهور می یابد، و ارزشهای انسانی در ابعاد فردی و اجتماعی نادیده گرفته می شود!
انسان ها باید به گونه ای تربیت شوند که شاخصه های اخلاق مطلوب، یعنی همان ارزش ها، در حوزه های مختلف از جمله فردی، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی، اقتصادی و مدیریتی در آنان ظهور کند . نظام خانوادگی، جامعه، فرهنگ عمومی و وسایل ارتباط جمعی، ارزش ها و ضد ارزش ها را مشخص و آن را حفظ می کنند. به عنوان مثال اگر وسایل ارتباط جمعی و روزنامه ها مدام به مردم دروغ گفتند، دروغ گفتن در جامعه تبدیل به ارزش می شود. اگر کسی انتقاد کرد و با او برخورد کردند، آرام آرام انتقاد ضد ارزش می شود.
اگر عدالت نباشد...!
در جامعه ای که عدالت ظهور ندارد، انحراف و ستم و ناسپاسی ظهور می یابد، و ارزشهای انسانی در ابعاد فردی و اجتماعی نادیده گرفته می شود! در نگاه علی علیه السلام، عدالت در تمام نهادهای یک جامعه، میزان و معیاری است که در پرتو آن ارزشهای دیگر تجلی می کند و مردم را نسبت به نظام دینی و حاکمان آن خوشبین می سازد. از ارسطو در کتاب اخلاق نیکوماک چنین نقل شده است:
«زندگی یک راه دشوار و هزاران راه آسان دارد. راه دشوار «راه عدل» و آن هزار راه به درجات بیش وکم از راه عدل انحراف دارد.»
«من بارها از رسول خدا صلی الله علیه و آله این سخن را شنیدم: ملتی که حق ضعیفان را از زورمندان با صراحت نگیرد، هرگز پاک و پاکیزه نمی شود و روی سعادت نمی بیند.»
امیرمومنان علی علیه السلام، در توصیف جامعه زمان خود که محصول مدیریتی به دور از عدالت بود، فرمود: «ایها الناس، انا اصبحنا فی دهر عنود و زمن کنود، یعد فیه المحسن مسیئا، و یزداد الظالم فیه عتوا.لا ننتفع بما و لا نسال عما جهلنا، و لا نتخوف قارعه حتی تحل بنا.»
مردم! ما در زمانه کینه توز و روزگاری پرکفران واقع شده ایم. زمانه ای که نیکوکار در آن بدکردار به شمار آید، و ستمگر در آن سرکشی افزاید. از آنچه دانستیم سود نمی بریم و آنچه را نمی دانیم نمی پرسیم، و از بلاو فتنه ها، تا بر سرمان نیامده نمی ترسیم.
توانگران ارزش ها را پایمال می کنند!
در جامعه ای که عرصه غارت و چپاول مال می شود؛ فضیلتها و ارزشها به باد فراموشی می رود. در چنین جامعه ای اشرار و بدکاران رفعت می یابند و نیکان و اخیار به ذلت کشیده می شوند. این تصویری است که امیرمومنان علی علیه السلام ارائه می کند و می فرماید:
«یاتی علی الناس زمان عضوض یعض الموسر فیه علی ما فی یدیه و لم یومر بذلک، قال الله سبحانه:(و لا تنسوا الفضل بینکم)( بقره/ 237).تنهد فیه الاشرار و تستذل الاخیار؛ و یبایع المضطرون، و قد نهی رسول الله - صلی الله علیه و اله - عن بیع المضطرین.»
زمانی در پیش است سخت و گزنده که توانگران بر آنچه در دست دارند، دندان می فشارند، در حالی که چنین فرمانی به آنها داده نشده است؛ خداوند سبحان می فرماید:احسان و بخشش میان خود را فراموش نکنید در آن زمان اشرار و بدان را بلند مرتبه و نیکان را خوار می کنند؛ و مردم بینوا هستی خود را از روی اضطراب به قیمت کم می فروشند و متمکنان از آنها می خزند، در حالی که پیامبر(صلی الله علیه و اله) از چنین معامله ای نهی کرده است.
ترس از بیان حق نداشته باشیم!
جامعه ای که در آن زبان مردمان از حقگویی بسته باشد، تباه است. جامعه ای که در آن ترس از بیان حق و عدل و برپاداشتن آن حکم باشد، خوار است و هرگز رو به سعادت نمی رود. پیشوای عدالت گستران، علی علیه السلام در عهدنامه حکومتی مالک اشتر فرموده است:
«فانی سمعت رسول الله - صلی الله علیه و اله و سلم - یقول فی غیر موطن لن تقدس امه لا یوخذ للضعیف فیها حقه من القوی غیر متتعتع».
«مردم! ما در زمانه کینه توز و روزگاری پرکفران واقع شده ایم. زمانه ای که نیکوکار در آن بدکردار به شمار آید، و ستمگر در آن سرکشی افزاید. از آنچه دانستیم سود نمی بریم و آنچه را نمی دانیم نمی پرسیم، و از بلاو فتنه ها، تا بر سرمان نیامده نمی ترسیم.»
من بارها از رسول خدا صلی الله علیه و آله این سخن را شنیدم: ملتی که حق ضعیفان را از زورمندان با صراحت نگیرد، هرگز پاک و پاکیزه نمی شود و روی سعادت نمی بیند.
کلام پایانی
امام علی علیه السلام، هنگامی که می خواستند جامعه خود را اصلاح کنند، به انسان ها ارزش می دادند و تأکید می کردند که قیمت خود را دریابند؛ زیرا اگر کسی قیمت و ارزش خود را بداند، انسانیت را مفت نمی فروشد، نوعا انسان ها خود را به ثمن بخس می فروشند، یعنی همان قیمتی که حضرت یوسف علی نبینا و آله و علیه السلام، را فروختند، در هر انسانی یوسفی است که نباید ارزان فروخته شود.
منابع:
- قرآن کریم
- نهج البلاغه؛ حکمت468، خطبه 32، نامه 53
- مجله «اندیشه حوزه »، سال ششم، شماره پنجم/146
فرآوری: حامد رفیعی
منبع : تبیان