با این روند، شرکتها متحمل بار مضاعفی برای رعایت مقررات میشوند، چون باید اطمینان حاصل کنند که سیستمهای هوش مصنوعیشان با مقررات جدید مطابقت داشته باشند؛ یعنی باید سیستمهای هوش مصنوعی خود را بر اساس سطوح ریسک مندرج در قانون طبقهبندی کنند. با توجه به سطح ریسک، ممکن است لازم باشد برای افزایش شفافیت و توضیح چگونگی تصمیمگیری سیستم، اقداماتی را انجام دهند و با توجه به اینکه ممکن است قوانین سختگیرانهتری برای حفظ حریم خصوصی دادهها اعمال شود، شرکتها مجبور میشوند هنگام توسعه و استفاده از هوش مصنوعی، مسوولانه با دادههای کاربران برخورد کنند.
مطمئنا این قانون چالشهایی را پیش روی شرکتها قرار خواهد داد. ممکن است اجرای ضمانتهای موردنیاز و رعایت قوانین حفظ حریم خصوصی دادهها، هزینههای توسعه را برای شرکتها افزایش دهد. از سوی دیگر این نگرانی وجود دارد که مقررات بیش از حد سختگیرانه، توسعه کاربردهای جدید و بالقوه مفید هوش مصنوعی را آهسته کند. اما بزرگترین مشکل پیش روی شرکتهای اروپایی رقابت جهانی است. در صورتی که مقررات در سایر مناطق کمتر سختگیرانه باشد، شرکتهای اروپایی با مشکل رقابت مواجه شوند.
آیا قانون دست و پای توسعه AI در شرکتها را میبندد؟
شرکت آمازون، اخیرا یک مدل هوش مصنوعی راهاندازی کرده که سالانه حداقل 500هزار تن در بستهبندیهایش صرفهجویی میکند. این رقم تقریبا معادل وزن 7750 فروند هواپیمای بوئینگ737 است! آمازون روزانه 20 میلیون بسته را به 19 کشور ارسال میکند. این یعنی مقادیر کاغذ، مقوا و نایلون بستهبندی لازم برای پوشش این حجم از سفارش، نجومی است. با توجه به مقیاس کلان بستهبندی روزانه، یافتن راهی برای بستهبندی کارآمد همه این اقلام، نه تنها به نفع محیطزیست بود که برای خود آمازون هم سودآوری داشت. به همین دلیل هم در سال 2019 مدل هوش مصنوعی اختصاصی خود را برای کاهش ضایعات بستهبندی راهاندازی کرد و این نتیجه مثبت، تنها پس از پنج سال حاصل شده است.
این صرفا یک نمونه است. اتفاقی که با پیشرفت هوش مصنوعی در پلتفرمهای تجارت الکترونیک افتاده این است که رقابت با سایر فروشندگان برایشان آسانتر شده. ابزارهای هوش مصنوعی مولد میتوانند برخی از کارهای خستهکننده، وقتگیر و پیش پا افتادهای را که فروشندگان از آنها متنفرند سهل کنند و به این ترتیب فروش بیشتر با تلاش و اضطراب کمتر را برای فروشندگان به ارمغان بیاورند(از نوشتن خلاصه محصولی تاثیرگذار گرفته تا تجزیه و تحلیل دادهها).
در تجارت الکترونیک، ایجاد محتوای باکیفیت معمولا کار سادهای برای فروشندگان نیست. عناوین جذاب، لیست کامل ویژگیها و توضیحات گیرا درباره محصول، برای عرضه اینترنتی خوب کالا الزامی است و این مساله میتواند برای فروشندگانی که ذاتا استعداد نویسندگی ندارند یا از نظر زمانی در مضیقه هستند، وقتگیر و آزاردهنده باشد. نشستن مقابل یک صفحه خالی و فکر کردن به اینکه حالا باید چه چیزی بنویسیم، میتواند دلهرهآور باشد.
گرگ مرکسر، بنیانگذار و مدیرعامل جانگل اسکات (Jungle Scout)، پلتفرمی که به فروشندگان در راهاندازی و توسعه تجارت الکترونیکشان یاری میرساند، میگوید: «موضوع صرفا توصیف محصول نیست. آنها نیاز به تولید محتوایی دارند که در راستای الگوریتمهای جستوجوی آمازون بهینه شده باشد تا دیده شود. هوش مصنوعی میتواند این کارهای خستهکننده را که ممکن است برای برخی از فروشندگان سه تا پنج ساعت طول بکشد، به چند ثانیه یا دقیقه برساند.»
شرکت eBay هم روی ابزارهایی برای تولید خودکار توضیحات کالا کار میکند و یک ابزار «جادویی» تولید محتوای مبتنی بر تصویر را نوسازی کرده که از هوش مصنوعی بهره میبرد. این ابزار به فروشندگان اجازه میدهد عکسی را در eBay بارگذاری کنند (فعلا فقط در سیستم عامل iOS اپل در دسترس است) و کار را به هوش مصنوعی بسپارند. هوش مصنوعی میتواند با آن عکس برای محصول عنوان و توضیحات بنویسد و اطلاعات مهمی مانند تاریخ عرضه محصول، دستهبندی و رده دقیق آن را اضافه کند. همچنین این ابزار میتواند برای پیشنهاد قیمت و هزینه حملونقل با سایر تکنولوژیهای eBay ترکیب شود. در حال حاضر آخرین نسخه که بر اساس بازخورد مشتریان نسبت به نسخه قبلی تغییراتی داشته، توسط کارکنان شرکت در حال آزمایش است. eBay اعلام کرده که انتظار دارد این ابزار نوسازیشده را در ماههای آینده برای عموم منتشر کند.
البته موارد مصرف هوش مصنوعی میتواند بسیار فراتر از صرفا نوشتن لیست توضیحات محصول باشد. بسیاری از مردم فکر نمیکنند هوش مصنوعی بتواند نقش یک مدیر مالی را ایفا کند یا برایشان داده تجزیه و تحلیل کند یا در انجام تحقیقات رقابتی به کارشان بیاید. در صورتی که بهرغم همه محدودیتها، قدرت هوش مصنوعی فراتر از آن میرود که صرفا به درد نوشتن لیست توضیح محصولات بخورد. همانطور که کریم لاخانی، استاد مدرسه کسبوکار هاروارد گفته، صاحب هر کسبوکار کوچکی باید از هوش مصنوعی مولد استفاده کند. لاخانی به چتجیپیتی به عنوان همکار فکریاش نگاه میکند که هزینه تفکر و ایدههای تازه را برایش بسیار کاهش میدهد.
نمونهای از قدرت درخور هوش مصنوعی را تابستان گذشته در شرکت تجارت الکترونیک شاپیفای دیدیم که ابزار هوش مصنوعی خود را به نامShopify Magic رونمایی کرد. طبق گفته شرکت، این ابزار مجموعهای از ویژگیهای مبتنی بر هوش مصنوعی است که در کل پلتفرم شاپیفای ادغام شده و به طور خاص برای بهبود فرآیند تجارت الکترونیک به کار میرود. با این ابزار بازرگانان برای طیف وسیعی از کارهای مربوط به ساخت فروشگاه، بازاریابی، خدمات مشتری و مدیریت دفاتر پشتیبانی، پشتیبانی مرتبط با ساختار خود را دریافت میکنند.
برخی از فروشندگان برای کاهش فشار ناشی از دغدغه ایجاد محتواهای قویتر برای محصولاتشان، از برنامههای کاربردی همچون چتجیپیتی یا بارد استفاده میکنند. اما متخصصان حوزه تجارت الکترونیک میگویند ابزارهای خاص پلتفرم فروش ممکن است برای این هدف موثرتر باشند؛ چون مختص این حوزه تعریف شدهاند. با تمام اینها مرکسر میگوید که حتی استفاده از ابزارهای عمومی و در دسترس هوش مصنوعی - چه برای توضیحات محصولات، تجزیه و تحلیل نظرات مشتریان، کمپینهای تبلیغاتی یا گزارشهای مالی – همچنان بهتر از انجام کار به تنهایی است.
هوش مصنوعی به طور کامل جایگزین فروشندگان سنتی نمیشود؛ اما قطعا نحوه عملکرد آنها را تغییر میدهد. هوش مصنوعی نیرویی جدید در دنیای تجارت الکترونیک است که به عنوان نوعی «فروشنده» شخص ثالث عمل میکند، وظایف را خودکار میکند و پلتفرم را برای هر دو طرف - یعنی فروشندگان و مشتریان - بهینه میسازد. مواردی که دیدیم تنها مشتی نمونه خروار است که نشان میدهد هوش مصنوعی دارد در بسیاری از صنایع عملکرد شرکتها را تغییر میدهد. به عنوان نمونه:
در حوزه تولید: شرکتهایی مانند فورد و بوئینگ از هوش مصنوعی برای خودکارسازی خطوط مونتاژ، بهبود کنترل کیفیت از طریق تشخیص تصویر و حتی پیشبینی خرابی تجهیزات برای سرویسهای نگهداری پیشگیرانه استفاده میکنند.
در خردهفروشی: آمازون نمونه برجستهای از ردپای هوش مصنوعی در جای جای خردهفروشی الکترونیک است؛ از پیشنهاد محصولات و بهینهسازی مدیریت موجودی و حتی شخصیسازی تجربه داخل فروشگاه از طریق دوربینهای مجهز به هوش مصنوعی گرفته تا بهینهسازی بستهبندی.
امور مالی: بانکهایی مانند جیپیمورگان از هوش مصنوعی برای شناسایی تراکنشهای تقلبی در آن واحد، خودکارسازی فرآیند اعطای وام و حتی ارائه مشاوره مالی مبتنی بر هوش مصنوعی برای مدیریت ثروت استفاده میکنند.
خدمات درمانی: شرکتهایی مانند IBM در حال توسعه سیستمهای هوش مصنوعی هستند که میتوانند تصاویر پزشکی را برای تشخیص سریعتر و دقیقتر تجزیه و تحلیل کنند. همچنین برای کشف دارو و برنامههای درمانی منحصر به هر فرد هم از هوش مصنوعی استفاده میشود.
امور خدمات مشتری: بسیاری از شرکتها، مانند کاستکام یا سِفورا، از چتباتهای مبتنی بر هوش مصنوعی برای پاسخ به سوالات مشتریان، حل مشکلات و حتی تعیین وقت ملاقات استفاده میکنند. این امر دست کارشناسان انسانی را باز میگذارد تا به مسائل پیچیدهتر رسیدگی کنند.
این موارد نشان میدهند که تاثیر هوش مصنوعی فراتر از انجام یکسری وظایف خاص است و بر فرهنگ سازمانی تاثیر میگذارد. با توجه به اینکه هوش مصنوعی به تجزیه و تحلیل حجم عظیمی از اطلاعات برای هدایت انتخابهای استراتژیک کمک میکند، تصمیمگیری مبتنی بر داده اهمیت بیشتری در سازمانها پیدا میکند.
طبق شواهد و مدارک موجود و آنچه تا اینجا شاهد بودهایم، مقررات جدید هوش مصنوعی به احتمال زیاد منجر به رویکردی محتاطانهتر و مسوولانهتر نسبت به توسعه هوش مصنوعی در اتحادیه اروپا خواهد شد، اما روند پیشرفت این تکنولوژی جذاب را مختل نخواهد کرد. ممکن است در ابتدا چالشهایی را برای شرکتها ایجاد کند، اما در عین حال میتواند حس اعتماد را تقویت کند و آینده پایدارتری را برای هوش مصنوعی رقم بزند.