یک مطالعه جدید روی بقایای اسکلتی دو زن که در یک مکان نوسنگی میانه (4250-3600 قبل از میلاد) در سن پل توقوآ شاتو در جنوب فرانسه کشف شدند، نشان میدهد آنها با روش عذابآوری به قتل رسیدهاند که امروزه مافیا هنوز از آن استفاده میکند: بستن گردن به پاهای خمشده تا جایی که فرد دچار خفگی شود و بمیرد.
به گزارش فرادید، سن پل توقوآ شاتو در دره مرکزی رون، یک مکان تجمع در دوران نوسنگی میانه بود، نه یک سکونتگاه مسکونی. در حفاریها، سیلوها و گودالهای متعددی حاوی سنگهای خردشده، سگهای قربانی، سرامیک و سنگریزه کشف شد. همچنین در برخی گودالها بقایای انسان پیدا شد، به ویژه در دو گودالی که توسط یک سازه چوبی پوشیده شده که با انقلاب تابستانی و زمستانی مطابقت دارد.
یکی از این گودالها به نام گودال 69، به شکل یک سیلوی ذخیرهسازی است، اما هیچ اثری از دانهها یا آتشسوزی در آن وجود ندارد (یک روش ضدعفونی برای سیلوهای ذخیرهسازی واقعی). این گودال در عوض حاوی اسکلتهای سه زن بود، یکی در مرکز گودال به سمت چپش با یک گلدان نزدیک سرش و دو نفر دیگر زیر یک برآمدگی قرار داشتند.
دومی به پشت قرار داشت و پاهایش خم شده بود و یک سنگ آسیاب سنگین روی جمجمهاش قرار داشت. سومی روی شکمش بود و گردنش روی سینه زن دوم بود. زانوهای او هم خم شده و دو تکه سنگ آسیاب بر پشتش بود.
اگر از بالا به گودال در زمان دفن نگاه میکردید، فقط اولین زن قابل رویت بود. دو زن دیگر بخاطر برآمدگی از دید پنهان شده بودند. آنها نیز جمع شده بودند، طوری که انگار قطعات سنگ آسیاب به زور هنگام قرار دادن اجساد در موقعیت، جا داده شده باشند.
اگر آنها هنوز زنده بودند، به جهت قرار گرفتنشان زیر برآمدگی گودال، دیگر نمیتوانستند حرکت کنند و نفس کشیدن برایشان بسیار دشوار میشد. در چنین موقعیتی، مرگ نسبتاً سریع اتفاق میافتد، حتی اگر قربانیان تخدیر یا ضرب و شتم نشده باشند.
چنین موقعیتی منجر به تهویه ناکافی و کاهش حجم خون پمپاژشده توسط قلب میشود که میتواند منجر به توقف فعالیت الکتریکی بدون پالس و یا ایست قلبی شود. برخی از افراد نسبت به دیگران حساستر هستند، اما فشار گردنی یک عامل تشدیدکننده است، مانند انسداد بینی و دهان.
موقعیت خیرهکننده اندام تحتانی زن سوم نیز قابلتوجه است. پاهای او با تجزیه بدن به پهلو فرو ریخته بودند و از قرارگیری آنها روی جسد، به نظر میرسد زانوها کمی بیش از 90 درجه خم شدهاند و پاها کم و بیش عمودی نگه داشته شده بودند. با توجه به موقعیت زن، این وضعیت نشاندهنده مورد بالقوهای از خفه کردن با طناب است.
در این سناریو، زن روی شکم خود قرار داشت و یک طناب به مچ پا و گردنش متصل بود. این واقعیت که زن توسط سنگهای آسیاب و برآمدگی گودال ذخیرهسازی دچار انسداد شده، همراه با احتمال اتصال مچ پاهای او به گردنش، فرضیه دفن شدن در عین زنده بودن را تأیید میکند. در غیر این صورت، فشارهای فیزیکی شدت کمتری داشته، به ویژه با توجه به اینکه سنگهای آسیاب از بیرون قابل مشاهده نبودند.
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد از این روش به عنوان روشی برای قربانی کردن انسان از سایر مکانهای نوسنگی در اروپا استفاده شده است. تیم تحقیقاتی در حال مستند کردن این روش در صحنههای صخرهنگاره و تدفین 16 گور در 14 مکان باستانشناسی است که از جمهوری چک تا اسپانیا امتداد دارند و در محدوده زمانی 3500 از تا 5400 قبل از میلاد هستند.