رودررویی سیاست و نهادهای پژوهشی
در روزهای گذشته برخی از خبرگزاریهای دولت همانند ایرنا، مواضع انتقادی نسبت به گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس اتخاذ کردهاند. مرکز پژوهشهای مجلس یک بنیاد پژوهشی وابسته به مجلس شورای اسلامی است. این نهاد به تهیه و انتشار گزارشهای پژوهشی میپردازد و نهادهایی مانند مجلس و دولت میتوانند از نتایج این پژوهشها در سیاستگذاریهای خود استفاده کنند. میتوان گفت که مرکز پژوهشهای مجلس یکی از بزرگترین و مهمترین نهادهای پژوهشی ایران است که اطلاعات و اسناد آن در دسترس عموم افراد قرار میگیرد. همین مساله نیز موجب میشود که رسانههای مختلف نیز به مطالعه گزارشهای پژوهشی این نهاد پرداخته و به تناسب حوزه تخصصی خود، مطالب آن را بازنشر دهند. همین مساله نیز موجب شده تا بازتاب برخی از گزارشهایی که گاهی اوقات رنگ و بوی انتقادی داشته باشند به مذاق برخی از نهادهای سیاستگذاری و رسانههایشان خوش نیاید.
برای مثال در روزهای گذشته مرکز پژوهشهای مجلس گزارشهایی را در زمینه وضعیت فقر در کشور منتشر کرد، پس از آن ایرنا خبرگزاری دولت، در گزارش انتقادات تندی به رویکرد مرکز پژوهشهای مجلس وارد کرد. در بخشی از این گزارش که با عنوان «خروج مرکز پژوهشهای مجلس از ریل پژوهش» منتشر شده، آمده است: «در دو سال گذشته شاهد تغییر رویکرد مرکز پژوهشهای مجلس از یک نهاد مطالعاتی به مرکزی برای فعالیتهای رسانهای هستیم. گزارشهای جهتدار این مرکز، بازوی پژوهشی مجلس را به یک رسانه سیاسی البته با کارکردی مطابق میل رسانههای ضدانقلاب تبدیل کرده است.
نکته مهم آن است که گردانندگان مرکز پژوهشهای مجلس شاید به دنبال انتقاد از دولت باشند؛ اما خروجی کار آنها تهیه خوراک برای رسانههای ضدانقلاب بوده است.» این درحالی است که ارقام رسمی مربوط به نرخ فقر در کشور از طریق وزارت رفاه منتشر میشود. در انتهای این گزارش نیز به لزوم تغییر رویکرد مرکز پژوهشها نیز اشاره شده و آمده است: «انتظار میرود با تشکیل مجلس جدید و تغییر مدیریت مرکز پژوهشهای مجلس، این نهاد تحقیقاتی به وظیفه اصلی خود بازگردد و مجددا به بازوی مشورتی نمایندگان مجلس برای بررسی لوایح و طرحها تبدیل شود. برای فعالیتهای سیاسی، فضای کافی در کشور وجود دارد و نیازی به آلوده کردن مرکز پژوهشها نیست.»
مرکز پژوهشها یک نهاد کارشناسی است
پس از انتقادات واردشده از سوی خبرگزاریهای دولتی، مرکز پژوهشهای مجلس نیز واکنش نشان داد و خود را یک نهاد کارشناسی مستقل دانست. مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با عنوان «خبرگزاری ایرنا تیترخوانی را به خوانش دقیق گزارشها ترجیح داده است» منتشر کرد. در ابتدای این گزارش آمده است: «مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی با بیش از ربع قرن فعالیت به جایگاهی رسیده که گزارشها و اظهارنظرهای آن، بهعنوان مرجعی مستقل از نگاههای جناحی و سیاسی، محل استناد گزارشهای اثرگذار کشور قرار میگیرد. چه بسا در دورههای مختلف مجلس، نگاه کارشناسی این مرکز حتی خلاف نظر رئیس یا اعضای هیاترئیسه یا اکثریت نمایندگان مجلس بوده که این خود بیانگر استقلال فکری این مرکز بوده است.
این بعد کارشناسی و استقلال در طول سالها انباشت تجربه علمی بهدست آمده است.» در ادامه این گزارش آمده است: «این دیدگاه مستقل و کارشناسی گاه به مذاق برخی خوش نیامده و انتقادهایی غیرکارشناسی و غیرعلمی را برانگیخته است. با نگاهی به رویکرد رسانههای دولتهای گذشته نیز این انتقادهای غیرکارشناسی دیده میشود و میتوان شواهد آنها را در بایگانیهای اینترنتی پیدا کرد. اکنون نیز همچون گذشته، به نظر میرسد این انتقادها در پایان دوره عملکرد مجلس یازدهم شدت بیشتری هم پیدا کرده است؛ رویکردی که با رگههای مغرضانه و سیاسیکاریهای جانبدارانه بهدنبال تخریب این نهاد و حتی دخالت در فرآیند اداره آن است.»
همچنین روز گذشته نیز مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی با عنوان «مرکز پژوهشهای مجلس هرگز شرافت حرفهای خود را به مسلخ بازیهای سیاسی نمیبرد» منتشر کرد. در این گزارش آمده است: «روال مرسوم گزارشهای تخصصی مرکز پژوهشهای مجلس تبیین مساله، تحلیل ریشههای مساله و ارائه راهکارهای مواجهه با آن است که تمام این موارد به استناد به آمارهای مرکز ملی آمار ایران و یا آمارهای نهادها و وزارتخانههای دولتی که در وبسایت آنها هم قابل دسترس است، تهیه میشود. عملا در مرکز گزارشی بدون پیشنهاد راهکار سیاستی منتشر نمیشود. همچنین در تبیین مساله نقاط قوت و ضعف باهم دیده میشود.» برخوردهای اینچنینی نهادهای مختلف موجب شده است تا بار دیگر در فضای کارشناسی کشور بحثهای مربوط به لزوم استقلال نهادهای پژوهشی مطرح شود.
بیطرفی سیاسی به مثابه اعتبار
یکی از مهمترین وظایف و اهداف نهادهای پژوهشی در کشورهای مختلف دنیا استقلال آرا و عدم جهتگیری در جریان تدوین گزارشهای پژوهشی است. این نهادها با توجه به ماهیت خود گاهی از اوقات دادههای خام را منتشر میکنند و گاهی نیز به تجزیه و تحلیل دادههای خود یا مراکز پژوهشی دیگر میپردازند. بیطرفی و استقلال نهادهای پژوهشی به مثابه اعتبار آنها است. به همین دلیل سیاستگذاران نیابد در کار این نهادها دخالت و برای آنها تعیین تکلیف کنند. در این صورت نهادهای پژوهشی هویت خود را از دست میدهند و صرفا به نهادهای طرفدار یا منتقد نهادهای سیاسی تبدیل میشوند. به همین دلیل پیشنهاد میشود که نهادهای سیاسی اختلالی در زمینه استقلال نهادهای پژوهشی به وجود نیاورند.