ماهان شبکه ایرانیان

روایت روزنامه‌نگار گاردین از اعتراضات ضداسرائیلیِ دانشجویان دانشگاه کلمبیا

به صحنۀ اعتراضات برگشتم تا از کلمبیا و دانشگاه‌های دیگر نیویورک و واشنگتن، جایی که تظاهرات کوچک‌تری برگزار می‌شد، بازدید کنم. آنچه دیدم و شنیدم جوانانی بودند که بار اخلاقی ناممکنی را به دوش می‌کشیدند.

منبع: گاردین
تاریخ انتشار: 6 مه 2024
نویسنده: نسرین مالک
مترجم: لیلا احمدی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
دربارۀ نویسنده: 
«نسرین مالک»، روزنامه‌نگار سودانی و ستون‌نویس گاردین است. «ما به قصه‌های جدید نیاز داریم: به‌چالش‌کشیدن افسانه‌های سمی در عصر نارضایتی‌ها» از تألیفات او است.

شایان ذکر است که مقالات ترجمه‌شده در این بخش، صرفاً بازتاب دیدگاه نویسنده و در راستای بررسی مطبوعات جهان است.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖  
 
  عصر ایران/ ترجمه: یکی از روزهای گرم هفتۀ گذشته در پیاده‌روهای اطراف دانشگاه کلمبیا هستم و حدود 200 دانشجوی معترض این‌جا گرد هم آمده‌اند تا هیاهویی برپا شود که از شمارشان فزونی بگیرد. دانشجویان شعارها و نمادهایی در حمایت از فلسطین سر می‌دهند و دیری نمی‌پاید که جمعیتی نامتجانس از قومیت‌ها و نسل‌های مختلف گرد هم می‌آیند. 

اعتراضات  دانشجویان دانشگاه کلمبیا

  از یکی پرسیدم چرا آن‌جاست؟ پاسخ می‌دهد که "من همۀ عمر در همین محله زندگی کرده‌ام." زن سال خورده و گشاده‌رویی از خیل جمعیت می‌گذرد و بطری‌های کوچک آب را به تظاهرکنندگان می‌دهد. هلیکوپتری هم بر فرازشان می‌چرخد. پلیس جمعیت را محاصره کرده، به هراس افتاده و بر سر رهگذران فریاد می‌زند که یک‌جا نمانید و متفرق شوید. همۀ این‌ها تب و تابِ جمعیتی پرازدحام، نظم‌یافته و دوستانه را بالا می‌برد.
 
  به محض ورود به محوطۀ دانشگاه، به سمت انبوه معترضان، پلیس و تیم امنیتیِ گردآمده در اطراف دروازه‌های دانشگاه رفتم. اردوگاهی از دانشجویان معترض روی یک تکه‌چمن در قلب دانشگاه برپا شده است. معترضان از دو هفته قبل خواسته‌هایشان را مطرح کرده‌اند و «خواهان توقف همکاری با شرکت‌ها و مؤسساتی هستند که از آپارتاید اسرائیل سود می‌برند.» خواستۀ دانشجویان برآورده نشده. مدیران دانشگاه صدای اعتراض آن‌ها را نشنیده‌اند.
 
حالا ازدحام رسانه‌ها را می‌بینیم و خبرنگارانی از خبرگزاری‌های داخلی و خارجی که نفس‌نفس‌زنان دربرابر دوربین‌ها شرح‌حال می‌دهند. خیلی‌ از   شرکت‌کنندگان با تلفن‌های همراه شان اخبار اعتراض را زنده پخش می‌کنند. در نزدیکی اردوگاه، گروهی از خبرنگاران در اطراف دانشجویی یهودی گردآمده‌اند که روی سکویی ایستاده و پرچم اسرائیل را تکان می‌دهد. این دانشجو به مصاحبه‌کنندگان می‌گوید: «یهودیان مرعوب نخواهند شد و جایی نمی‌روند». در چمنزار مشرف به محوطه‌ای که به اردوگاه معترضان بدل شده، باغچه‌ای می‌بینم مملو از پرچم‌های کوچک اسرائیل در ردیف‌های مرتب.

اعتراضات  دانشجویان دانشگاه کلمبیا
 
  اردوگاه معترضان، کوچک، آرام و مسالمت‌آمیز است. تعداد انگشت‌شماری چادر برپا کرده‌اند. دانشجویان دورتادور می‌چرخند، آواز می‌خواندند و شعار سر می‌دهند، دانشجویان دیگر هم می‌خواهند به آن‌ها بپیوندند. جمعیت در حال بزرگ‌شدن است و همه از هم مراقبت می‌کنند. یکی از دانشجویان از بقیه می‌خواهد که آب بنوشند. در جایی که به‌نظر می‌رسد تشکیلاتِ اداری تظاهرات باشد، چادر تدارکاتی و دفتر ارتباط با رسانه‌ها برپا شده و با ماژیک روی یک‌تکه مقوای پاره‌شده نوشته‌اند: «الکترولیتز»
 
  قوانین اردوگاهشان سازمان‌یافته است و دانشجویان تجربه‌هایی از نحوۀ دستگیری، تعلیق از تحصیل و توجه رسانه‌ای دارند، اما آنچه توجه مرا جلب می‌کند، واقعیتی آشکار و تکان‌دهنده است. آن‌ها بسیار کم‌سن‌و‌سال هستند. وقتی از قوانین و سازوکار و ست‌وسال آن تجمع می‌پرسم، یکی از دانشجویان می‌گوید «ما نوزده ساله‌‌ایم.» این بساط اعتراضی را جوانان نوزده‌ساله به راه انداخته‌اند.
 
  انتظاری گنگ و نامطمئن فضا را آکنده است. رئیس دانشگاه تا ساعت 14 به دانشجویان مهلت داده تا تحصن را منحل کنند. با این هشدار تعدادی از دانشجویان در حلقه‌هایی که تقریباً کل محوطۀ دانشگاه را دربرمی‌گیرد، صف می‌کشند و شعار همبستگی با معترضانِ اردوگاه سرمی‌دهند. تقریباً همۀ دانشجویان از مصاحبه خودداری می‌کنند. مؤدبانه و کمی عصبی توضیح می‌دهند که آموزشِ گفت‌و‌گوی رسانه‌ای ندیده‌اند و ترجیح می‌دهند صحبت نکنند. مرا به سمت مرد جوانی به نام آیدان" راهنمایی می‌کنند که روی حصار اردوگاه خم شده و ظاهراً یکی از خوانندگان اعتراضی است. صدای دورگه و خشنی دارد و توضیح می‌دهد که چرا دانشجویان از گفت‌و‌گو امتناع می‌کنند.
 
  آِیدان به من می‌گوید که این اردوگاه تاریخچۀ مبارزاتی دارد. پس از تماس مدیران دانشگاه با ادارۀ پلیس نیویورک در تاریخ 18 آوریل که منجر به دستگیری بیش از 100 دانشجو و ورود غیرقانونیِ نظامیان شد، اردوگاه ما عزم بیشتری برای مبارزه یافت. آن‌ها اردوگاه دانشجویان را منحل کردند، اما بی‌اعتمادی و خشم ما بیشتر شد.
 
   به‌گفتۀ این دانشجو مذاکرات به‌دلیل برخورد بد مدیران دانشگاه متوقف شد و ناچار شدیم به این‌شکل مطالباتمان را مطرح کنیم. "مینوچه شفیق (رئیس جمهور کلمبیا)، بارها به نگرانی در باب یهودستیزی و امنیت دانشجویان یهودی در محوطۀ دانشگاه به‌عنوان دلیلی برای انحلال اردوگاه اشاره کرده است. او و دیگر رؤسای دانشگاه‌ها ناچار به مواجهه با قانون‌گذاران فدرال و پاسخ‌گویی دربارۀ یهودستیزی در جریان اعتراضات محوطۀ دانشگاه شده بودند.
 
   از او در این مورد پرسیدم و یکی از شعارهایی که برایم جذاب بود را به او گفتم. برخی از دانشجویان اردوگاه گفتند: "ما دو دولت نمی‌خواهیم، ما همه‌چیز را می‌خواهیم." آیدان مجبور شد توضیح دهد که «ما فلسطین آزاد و یکپارچه می‌خواهیم. آن‌ها باید راهکاری بیابند.» گروه‌های یهودی هم به معترضانِ حامی فلسطین پیوسته بودند ولی مشخص بود که بعضی دانشجویان یهودی و اسرائیلی معذبند و حس خوبی ندارند.
 
  تجمع دانشجویان سؤالات زیادی را به ذهن متبادر می‌کند ازجمله این‌که چه نهادی محدودیت‌های آزادی بیان را در دانشگاه‌های ایالات متحده تعریف می‌کند و چگونه می‌توان این محدودیت‌ها را در امتداد تعاریف حزبی از نو ترسیم کرد؟ گزارش‌هایی هم مبنی بر پرخاشگری و سرکوب دانشجویان در محوطۀ دانشگاه به دست آمده که لازم است به آن‌ها رسیدگی شود.
 
   سرانجام پلیس با زرۀ مشکی، کلاه ایمنی و چماق در برابر دانشجویان صف می‌کشد. شب بعد، پلیس نیویورک وارد محوطۀ دانشگاه می‌شود. برخی از دانشجویان پس از شکست مذاکرات با مدیران، ساختمانی را تصرف می‌کنند. ز

    دوخوردهایی در محوطۀ خارجی دانشگاه درگرفته و صدها پلیس با تجهیزات ضد شورش صف‌آرایی کرده‌اند. عاقبت نردبانی برپا می‌کنند و وارد دانشگاه می‌شوند. به گفتۀ کسانی که داخل بودند، اسلحه نشان دادند و دانشجویان را با خشونت دستگیر کردند. ظرف چند ساعت، بیش از 100 نفر دستگیر و محوطۀ دانشگاه پاکسازی شد.
 
  تصور غالب، واکنش بیش از حد و بدون تناسب است. حرف‌های پرضدونقیض مدیران دانشگاه، شرح‌حال مطبوعات و پیچ‌و‌خم‌های ماجرا به‌قدری گسترده است که حتی پس از ساعت‌ها پرسه در محوطۀ دانشگاه در اوج تنش‌ها نمی‌توانم به تفسیر منسجمی دست یابم.
 
  باز هم به صحنۀ اعتراضات برگشتم تا از کلمبیا و دانشگاه‌های دیگر نیویورک و واشنگتن، جایی که تظاهرات کوچک‌تری برگزار می‌شد، بازدید کنم. آنچه دیدم و شنیدم جوانانی بودند که بار اخلاقی ناممکنی را به دوش می‌کشیدند. دانشجویان در دانشگاه‌های قدرتمند و متحد اسرائیل، خود را مسئول ارزیابی موضع ملت‌ها در قبال تراژدی غزه می‌بینند و نمی‌هراسند از اینکه اعتراض علیه منافع شرکت‌ها، رسانه‌ها و نهادهای سیاسی قدرتمند، تبعاتی برایشان داشته باشد.
 
  آیدان و سایر دانشجویان معترض با این خطرات مواجهند: تعلیق از تحصیل، از دست‌دادن مسکن و مراقبت‌های پزشکی، سوء‌سابقه و آسیب به آیندۀ شغلی. آن‌ها صدای دانشجویان و دانش‌آموزان بی‌پناه غزه‌اند که در تیررس نظامیان قرار گرفته‌اند، تریبونی برای اعتراض ندارند و مراقبت‌های پزشکی هم در کار نیست که درصورت اعتراض از آن‌ها سلب شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان