عصرایران؛ رضا صائمی- با افشا و رمزگشایی جدید از پرونده «زهره فکور صبور» ابعاد تازهای از ماجرای خودکشی این بازیگر سینما و تلویزیون آشکار شد تا پس از سه سال از این اتفاق تلخ، بار دیگر این قصه پر غصه به اذهان عمومی احضار شود و مورد خوانش مجدد قرار بگیرد. البته کشف و اقشای اطلاعات تازه در این پرونده، به خوانشهای جدید و تکمیلی هم راه میدهد و حالا بهتر میتوان گزارشی از واقعیت ارایه داد.
با توجه به دستگیری فردی که متهم شده در خودکشی این بازیگر نقش داشته حالا میتوان این مرگ را نه یک خودکشی خودخواسته که ناشی از فشار روانی و استیصال جبری دانست که بر زهره فکور صبور تحمیل شده است.
طبق گفته وکیل زهره فکور صبور بعضی جزییات پرونده اخلاقی و محرمانه است و شامل تهدید و اخاذی از خانم فکور صبور بوده است.
حسین شاهرخی همچنین گفته است: «احتمالا تعداد شاکیان فرد متهم به قتل زهره فکور صبور بیشتر از چیزی است که پیشبینی میکنند.»
با توجه به اشاره ای که به جزییات پرونده اخلاقی و محرمانه شده، ذهن بسیاری از افراد خاطره تلخ و جنجالی اتفاقی که درباره یک بازیگر زن دیگر که سال ها قبل رخ داد را تداعی کرد.
به نظر می رسد چنین موقعیت مشابه ای تکرار شده و این بار آنکه فیلم خصوصی در دست داشته، قصد تهدید و اخاذی داشته است و البته این بار متاسفانه بازیگر زن جوان از ترس و استیصال دست به انتحار زده است.
فارغ از سویه های قضایی و اخلاقی این پرونده، آنچه در چنین اتفاقاتی قابل تامل است سویه های ملتهب و پرمخاطره شهرت و زیست سلبریتی هاست که به واسطه تکنولوژی های دیجیتالی می تواند جان آنها را در معرض فشار و تهدید قرار دهد و حتی به مرگ منتهی کند.
به همان اندازه ای که جهان رسانه ای تکنیکال می تواند به نام آوری بیشتر بیانجامد می تواند به بدنامی یا قضاوت های کشنده هم دامن بزند.
در این میان همه به یک شکل واکنش نشان نمی دهند. یکی مثل آن بازگر کوچ کرده از وطن به هر سختی جانکاهی تاب می آورد و زنده می ماند(گرچه بار شرمی سنگین را همواره بر دوش می کشد) و یکی دیگر ممکن است بلایی سر خودش بیاورد و بهای زندگی حرفه ای اش، پایان دادن به زندگی خودش شود.
این رخدادها تلنگری است بر اندیشیدن به ضرورت اخلاق اجتماعی در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی و مواجهه با فناوری های نوین رسانه ای.
بدیهی است چهره های شناخته شده و مشهور و به اصطلاح سلبریتی ها بیش از دیگران در کانون این بحران ها و تهدیدها قرار دارند و ممکن است درز کردن رخدادی از زندگی خصوصی انها در فضای عمومی به اتفاقات و آسیب های تلخ و ضربه زننده ای برای آنها تبدیل شود که سرنوشت فردی و حرفه ای شان را تحت الشعاع خود قرار دهد.اما آن سوی ماجرا باید به امثال متهمی دستگیر شده اشاره کرد که چگونه به اعتبار و آبرو و در نهایت با زندگی و حیات انسانی دیگر بازی می کنند و جامعه را به آشفتگی می کشانند.
در جامعه و جهانی زیست می کنیم که هرچه تکنولوژی پیش تر می رود، ضرورت اخلاقی زیستن افزون تر می شود. انسان مدرن قطعا به جامعه اخلاقی تر نیاز دارد دقیقا به این دلیل که امکان بی اخلاقی ها گسترده شده است.
چه بسیار زندگی های واقعی که به واسطه زیست مجازی و مناسبات آن از هم پاشیده شد و چه روان هایی که فروپاشید. این آشفتگی ها و پریشانی ها البته به ذات و ماهیت جهان دیجیتالی ربطی ندارد.
جان های آشفته و پریشان است که هر نوآوری در جهان را به ابزاری برای بحران آفرینی تبدیل می کند. سلبریتی و غیر سلبریتی هم ندارد، عقل سالم در روان سالم است.