بهگفتهی دکتر جان مورگان، دانشمند هواشناس فضایی، خطوط میدان مغناطیسی خاصیت بنیادی خاصی دارند؛ بدین صورت که معمولا نمیتوانند از یکدیگر عبور کنند. این ویژگی بدین معنا است که با درهمپیچیدن در یکدیگر، انرژی را مانند فنر درهمتنیده ذخیره میکنند. سپس وقتی فرآیند «بازپیوند مغناطیسی» رخ میدهد، این میدانها به سرعت ضعیف میشوند و میتوانند انرژی انفجاری به فضا آزاد کنند.
انتشار مغناطیسی لکههای خورشیدی میتواند شرارههای خورشیدی را بهوجود آورد. تابش این شرارهها بهقدری شدید است که 8 دقیقه بعد با رسیدن به زمین، اتمهای موجود در جو فوقانی سیاره را یونیزه میکند و موجب پفکردن آن میشود.
چنین رویدادهایی خاموشی رادیویی، خطا در عملکرد ماهوارههای موقعیتیاب جهانی و کشیدهشدن ماهوارهها به درون جو را بهدنبال دارند. لکهی AR3664 شرارهی X5.8 را منتشر کرد که دومین شرارهی قوی در چرخه کنونی بوده است.
اما فقط شرارههای خورشیدی نیستند که زمین را تحتتاثیر قرار میدهند. رویدادهای پرتاب جرم از تاج خورشید (CME) نیز از دیگر پدیدههای موثر در آبوهوای فضایی هستند. CME-ها دفع پلاسمای تاج خورشید در مقیاس بسیار بزرگ هستند و میتوانند میلیاردها تن مواد تاجی را به فضا پرتاب کنند.
ذرات باردار خورشید همواره به سیارهی ما برخورد میکنند؛ اما CME-ها با انرژی بسیار بیشتر از راه میرسند. ذرات با سرعت هزاران کیلومتر بر ثانیه حرکت میکنند و وقتی به زمین میرسند، خطوط میدان مغناطیسی را دنبال و معمولا به جو اطراف مناطق قطبی برخورد میکنند.
مکانهایی مانند سرزمین اصلی استرالیا، توسکانی در ایتالیا، کالیفرنیای جنوبی و کویر سهقلعه در خراسان جنوبی به هیچوجه نزدیک به قطبها نیستند و بااینحال شفق قطبی در آنها مشاهدهپذیر بود. شفقها حتی در مکانهایی با آلودگی نوری زیاد نیز خود را به ناظران زمینی نشان دادند.
دلیل این اتفاق این است که حجم پلاسمای پرتابشده از خورشید اینبار بسیار زیاد بود. همچنین زمین در مکان و زمان مناسب برای برخورد همزمان چندین CME قرار داشت. درواقع سه مورد از این رویدادها با یکدیگر ترکیب شدند؛ زیرا آخرین CME که از خورشید دفع شد، سرعت بالایی داشت و توانست خود را به دو مورد قبلی برساند.
مقداری از آن پلاسما به زمین رسید و به جو زمین در عرضهای جغرافیایی پایینتر از حد معمول برخورد کرد. درنتیجه، شفقهای قطبی در بسیاری از مکانهایی که انتظار نمیرفت، مشاهده شدند. سوال بعدی این است که آیا دوباره میتوان شفقهای قطبی را در نواحی غیرقطبی دید؟
این اولین بار نبود که شفقهای قطبی در آسمان ایران ظاهر شدند
هیچکس نمیتواند بهطور قطع پاسخ سوال بالا را بدهد. کاملا محتمل است که ما اوج فعالیت شفقی را در چرخهی کنونی خورشید دیده باشیم. بااینحال، تجربه به ما میگوید که رویدادهای بزرگ میتوانند حتی پس از اوج چرخهی خورشیدی نیز اتفاق بیفتند. درنتیجه کسانی که فرصت رصد شفق را در نواحی دور از انتظار از دست دادهاند، شاید بتوانند در چند سال آینده فرصتی دیگر برای مشاهدهی رویدادهای مشابه بهدست آورند.
و در پایان، پرسش نهایی این است که آیا رصد شفق در آسمان ایران بیسابقه بوده است؟ بهطور قطع این اولین بار است که تصاویر چشمنواز شفقها در آسمان ایران ثبت میشوند؛ اما آنطور که شواهد مکتوب نشان میدهند، 154 سال پیش ایرانیان عهد ناصری فرصت نادر تماشای شفق قطبی را در آسمان پیدا کردند.
محمدجواد ترابی، روزنامهنگار علمی در صفحهی اینستاگرام خود توضیح میدهد که شفقهای قطبی در سال 1870، یعنی 11 سال پس از رویداد بزرگ کارینگتون، در آسمان مناطق مختلف زمین از ایران تا بغداد و حتی قاهره ظاهر شدند. درنتیجه، دستکم تا آنجا که میدانیم، این دومین بار است که شفقهای قطبی برفراز ایران نمایان میشوند. آیا اینقدر خوششانس هستیم که باز هم چنین مناظر زیبایی را در آیندهی نزدیک در آسمان دور از قطبها ببینیم؟ هیچکس نمیداند.