ماهان شبکه ایرانیان

آیت‌الله العظمی جوادی آملی:

هدف از انفاق اطعام فقیر نیست؛ اکرام فقیر است/ تاکید اسلام بر انفاق پنهانی

گروه حوزه‌های علمیه: علامه جوادی آملی با بیان این که هدف از انفاق به فقیر اطعام نیست اکرام است عنوان کرد: در اسلام به انفاق سری توصیه شده است؛ زمانی اکرام در انفاق محقق می‌شود که کسی نفهمد حتی کسی که انفاق را دریافت می‌کند.


به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، آیت‌الله‌العظمی عبدالله جوادی آملی، مرجع تقلید شیعیان چهار شنبه، سیزدهم آذرماه، در تفسیر آیات 29 تا 32 سوره فاطر در مسجد اعظم قم گفت: بعد از جریان توحید مسئله وحی و نبوت در این سوره مطرح می‌شود؛ چرا که همان طور که بیان شد سه عنصر توحید، نبوت و معاد، عناصر محوری سوره‌های مکی است و البته خطوط کلی فقه و اخلاق است و اگر مسئله زکات در این سوره مطرح می‌شود منظور انفاق‌هایی است که شامل زکات نمی‌شود چرا که زکات در مدینه واجب شد.



وی در تفسیر آیه 29 بیان کرد: «إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیَةً یَرْجُونَ تِجَارَةً لَنْ تَبُورَ» در این آیه تصریح می‌شود کسانی که وحی الهی را پذیرفتند و مستمرا کتاب الهی را تلاوت می‌کنند و در کنار این تلاوت قرآن، نماز را به پا داشتند، از آنچه ما به آنها داده‌ایم گاهی مخفیانه برای پرهیز از ریا و گاهی آشکارا جهت تشویق مردم انفاق می‌کنند.



هدف از انفاق در اسلام اکرام فقیر است



آیت‌‌الله جوادی آملی درباره انفاق بیان کرد: هدف از انفاق به فقیر اطعام نیست اکرام است؛ لذا به انفاق سری توصیه شده است، زمانی اکرام در انفاق محقق می‌شود که کسی نفهمد حتی کسی که انفاق را دریافت می‌کند؛ به همین علت است که در روایات آمده به نحوی انفاق کنید که اگر با دست راست انفاق کردید دست چپ با خبر نشود، مقصود از دست چپ و راست این است که نه تنها دیگران نفهمند خود گیرنده هم نفهمد.



انفاق‌‌های تشویقی باید علنی انجام شود



این مفسر قرآن کریم اظهار کرد: گاهی انفاق‌ها باید برای تشویق مردم آشکارا باشد. انسان گاهی برای کار خیری مانند ساختن مسجد، حسینیه و بیمارستان دعوت می‌شود در این کارهای خیر اگر علنی انفاق شود دو ثواب مستحق فرد است یک ثواب کار خیر و انفاقی است که انجام داده است و ثواب دیگر از آن جهت است که دیگران را برای انجام این کار خیر تشویق کرده است.



وی در تشریح فراز پایانی این آیه گفت: این گونه افراد باید بدانند که «یَرْجُونَ تِجَارَةً لَنْ تَبُورَ» تجارتی را با خداوند انجام می‌دهند که اولا باید امیدوار به این تجارت باشند دوما بدانند که تجارتی انجام می‌دهند که هرگز خسران‌پذیر، بایر و خشک نیست؛ نکته‌ای که در این آیه وجود دارد که تجارت اشعار به بیع دارد و بیع زمانی محقق می‌شود که انسان مالک چیزی باشد و بعد آن را منتقل به دیگری کند؛ اما در مورد انسانی که «لا یملک لنفسه نفعا و لاضرا و لاموتا و لاحیاتا و لانشورا» و هیچ چیزی برای خودش ندارد تعبیر بیع و تجارت با خداوند صحیح نیست. بنابراین تمام تعابیری که خداوند در قرآن درباره تجارت و بیع با خودش بیان کرده است تعابیر تشویقی است.



معامله با خداوند به سود بنده و معامله با شیطان به سود شیطان است



این مرجع تقلید شیعیان تصریح کرد: نکته دیگری که در مورد بیع و تجارت با خداوند وجود دارد این است که تجارت با ذات اقدس اله تماما و صد درد صد سودآور است چون جمع عوض و معوض است؛ یعنی اینکه اگر کسی با خدا معامله کرد این طور نیست که چیزی بدهد و چیزی بیشتر بگیرد بلکه همان چیزی که داده می‌گیرد و همه آن چیزی که قرار بوده در عوضش بگیرد. به عبارت دیگر اگر کسی جانش را در راه خدا داد و جانباز شد، خداوند جانش را تکمیل شده به همراه پاداش به او می‌دهد. اما اگر کسی با شیطان معامله کرد به این معناست که هر دو را به او داده است یعنی هم جانش را داده و هیچ چیز به عوض جانش نگرفته است. پس معامله با رحمن به سود بنده است تماما و معامله با شیطان تماما به سود شیطان است.



وی بیان کرد: خداوند در آیه 30 به بیان مقصود و منظور فعل کسانی که در آیه قبل به آنها اشاره کرده می‌پردازد و می‌فرماید: «لِیُوَفِّیَهُمْ أُجُورَهُمْ وَیَزِیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ؛ آنچه کرده‌اند بدین منظور است که خدا پاداششان را به تمام و کمال به آنان عطا کند و از فضل خود به آنان افزون دهد». در تفسیر زائد بر فضل آمده است 5 گروه آمده است گروه اول در آیه 84 سوره قصص به آن اشاره شده است «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْهَا؛ آنان که کار شایسته آورند پاداشى بهتر از اجرش کارشان خواهند داشت» گروه دوم در آیه 160 سوره انعام بیان شده است «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا؛ هر کس نیکى بیاورد ده چندانِ آن پاداش خواهد داشت».



هیچ کس اندازه بخشش خداوند را به غیر از خود او نمی‌داند



آیت‌‌الله جوادی آملی ادامه داد: گروه سوم در فراز اول آیه 261 سوره بقیه بیان شده است «مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ حکایت کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى‌کنند همچون حکایت دانه‌اى است که هفت خوشه برویاند که در هر خوشه‌اى صد دانه باشد تا به هفتصد برابر برسد» و گروه چهارم نیز در فراز دوم این آیه بیان شده است «وَاللَّهُ یُضَاعِفُ لِمَنْ یَشَاءُ؛ و خداوند براى هر که بخواهد آن را دو چندان مى‌کند» که البته این یضاعف یا به معنای چند برابر است یا همان دو چندان است که این دو چندان 700 است که می‌شود 1400 و گروه پنجم در فراز پایانی این آیه است «وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛ و خداوند را بخششى گسترده است و مى‌داند چه کسى درخورِ بخشش است» که هیچ کس اندازه آن را به غیر از خداوند نمی‌داند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان