قرآن مجید که دعوت به تفکر و نتیجه گیری فکری می کند و تفکر را عبادت می شمارد و اصول عقاید را جز با تفکر منطقی، صحیح نمی داند، به یک مطلب اساسی توجه کرده است و آن اینکه لغزشهای فکری بشر از کجا سرچشمه می گیرد و ریشه اصلی خطاها و گمراهیها در کجاست؟اگر انسان بخواهد درست بیندیشد که دچار خطا و انحراف نگردد چه باید بکند؟ در قرآن مجید یک سلسله امور به عنوان موجبات و علل خطاها و گمراهیها یاد شده است که ذیلا ذکر می کنیم.
تکیه بر ظن و گمان بجای علم و یقین
قرآن می گوید: «اکثر مردم چنین اند که اگر بخواهی پیرو آنها باشی تو را از راه حق گمراه می کنند، برای اینکه تکیه شان بر ظن و گمان است(نه بر یقین)و تنها با حدس و تخمین کار می کنند.» (1)
..............................................................
1.و ان تطع اکثر من فی الارض یضلوک عن سبیل الله ان یتبعون الا الظن.(انعام/116).
صفحه : 65
قرآن کریم در آیات زیادی به شدت با پیروی از ظن و گمان مخالفت می کند و می گوید: مادامی که به چیزی علم و یقین حاصل نکرده ای آن را دنبال مکن (1).
امروز از نظر فلسفی مسلم شده است که یکی از عوامل عمده خطاها و اشتباهات همین بوده است. «دکارت » هزار سال پس از قرآن اولین اصل منطقی خویش را این قرار داد و گفت: «هیچ چیز را حقیقت ندانم مگر اینکه بر من بدیهی باشد و در تصدیقات خود از شتابزدگی و سبق ذهن و تمایل بپرهیزم، و نپذیرم مگر آن را که چنان روشن و متمایز باشد که هیچ گونه شک و شبهه در آن نماند.» (2)
میلها و هواهای نفسانی
انسان اگر بخواهد صحیح قضاوت کند باید در مورد مطلبی که می اندیشد کاملا بی طرفی خود را حفظ کند، یعنی کوشش کند که حقیقت خواه باشد و خویشتن را تسلیم دلیلها و مدارک نماید.درست مانند یک قاضی که روی پرونده ای مطالعه می کند، باید نسبت به طرفین دعوا بی طرف باشد.قاضی اگر تمایل شخصی به یک طرف داشته باشد به طور ناخود آگاه دلایلی که برای آن طرف است نظرش را بیشتر جلب می کند و دلایلی که له طرف دیگر و علیه این طرف است خود به خود از نظرش کنار می رود و همین موجب اشتباه قاضی می گردد.
انسان در تفکرات خود اگر بی طرفی خود را نسبت به نفی یا اثبات مطلبی حفظ نکند و میل نفسانی اش به یک طرف باشد، خواه ناخواه و بدون آنکه خودش متوجه شود عقربه فکرش به جانب میل و خواهش نفسانی اش متمایل می شود.این است که قرآن هوای نفس را نیز مانند تکیه بر ظن و گمان یکی از عوامل لغزش می شمارد.در سوره النجم می فرماید:
..............................................................
1.و لا تقف ما لیس لک به علم.(اسراء/36). 2.سیر حکمت در اروپا، جلد اول.
صفحه : 66
ان یتبعون الا الظن و ما تهوی الانفس (1).
پیروی نمی کنند مگر از گمان و از آنچه نفسها خواهش می کنند.
شتابزدگی
هر قضاوت و اظهار نظری مقداری معین مدارک لازم دارد و تا مدارک به قدر کافی در یک مساله جمع نشود هر گونه اظهار نظر، شتابزدگی و موجب لغزش اندیشه است.
قرآن کریم مکرر به اندک بودن سرمایه علمی بشر و کافی نبودنش برای برخی قضاوتهای بزرگ اشاره می کند و اظهار جزم را دور از احتیاط تلقی می نماید.مثلا می فرماید: و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا (2).
آن مقدار علم و اطلاعی که به شما رسیده اندک است و برای قضاوت کافی نیست.
امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند در قرآن بندگان خویش را با دو آیه اختصاص داد و تادیب فرمود: یکی اینکه تا به چیزی علم پیدا نکرده اند تصدیق نکنند (شتابزدگی در تصدیق)و دیگر اینکه تا به چیزی علم پیدا نکرده اند، تا به مرحله علم و یقین نرسیده اند، رد و نفی نکنند(شتابزدگی در انکار).خداوند در یک آیه فرمود: الم یؤخذ علیهم میثاق الکتاب ان لا یقولوا علی الله الا الحق (3).
آیا از آنها در کتاب(کتاب فطرت یا کتابهای آسمانی)پیمان گرفته نشده که جز آنچه حق است(حق بودنش محرز است)به خداوند نسبت ندهند؟ در آیه دیگر فرمود:
..............................................................
1.نجم/23. 2.اسراء/85. 3.اعراف/169.
صفحه : 67
بل کذبوا بما لم یحیطوا بعلمه (1).
انکار کردند و تکذیب کردند چیزی را که به علم آن احاطه نداشتند (نمی شناختند) (2).
سنت گرایی و گذشته نگری
انسان به حکم طبع اولی خود هنگامی که می بیند یک فکر و عقیده خاص مورد قبول نسلهای گذشته بوده است خود به خود بدون آنکه مجالی به اندیشه خود بدهد آن را می پذیرد.قرآن یاد آوری می کند که پذیرفته ها و باورهای گذشتگان را مادام که با معیار عقل نسنجیده اید نپذیرید، در مقابل باورهای گذشتگان استقلال فکری داشته باشید.در سوره بقره آیه 170 می گوید: و اذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما الفینا علیه آبائنا او لو کان آباؤهم لا یعقلون شیئا و لا یهتدون.
اگر به آنها گفته شود که از آنچه خدا به وسیله وحی فرود آورده پیروی کنید، می گویند: خیر، ما همان روشها و سنتها را پیروی می کنیم که پدران گذشته خود را بر آن یافته ایم.آیا اگر پدرانشان هیچ چیزی را فهم نمی کرده اند و راهی را نمی یافته اند باز هم از آنها پیروی می کنند؟!
شخصیت گرایی
یکی دیگر از موجبات لغزش اندیشه، گرایش به شخصیتهاست.شخصیتهای بزرگ تاریخی یا معاصر از نظر عظمتی که در نفوس دارند بر روی فکر و اندیشه و تصمیم و اراده دیگران اثر می گذارند و در حقیقت، هم فکر و هم اراده دیگران را تسخیر می کنند.دیگران آنچنان می اندیشند که آنها می اندیشند و آنچنان تصمیم می گیرند که آنها می گیرند، دیگران در مقابل آنها استقلال فکر و اراده خود را از دست می دهند.
..............................................................
1.یونس/39. 2.تفسیر المیزان[عربی]: ج 6/ص 319، ذیل آیه 169 سوره اعراف.
صفحه : 68
قرآن کریم ما را دعوت به استقلال فکری می کند و پیرویهای کورکورانه از اکابر و شخصیتها را موجب شقاوت ابدی می داند، لهذا از زبان مردمی که از این راه گمراه می شوند نقل می کند که در قیامت می گویند: ربنا انا اطعنا سادتنا و کبرائنا فاضلونا السبیلا (1) پروردگارا!ما بزرگان و اکابر خویش را پیروی و اطاعت کردیم و در نتیجه ما را گمراه ساختند.
..............................................................
1.احزاب/67.