گزارشهایی وجود دارد مبنی بر اینکه سر قطعشده افراد تا مدتی هشیار باقی میماند، اگرچه مشخص کردن این موضوع دشوار است. یکی از مشهورترین داستانها مربوط به سال 1905 است. در آن زمان، دکتر ژاک بوریو شاهد اعدام مردی در پاریس بود.
او متوجه شد پس از جدا کردن سر، سر همچنان حرکت میکند و چشمها تکان میخورند و لبها حالت منقبض دارد. او نام جنایتکار را فریاد زد: لانگویل! و مردمک چشمها به سمت او خیره شد.
بوریو گفت: «احساس میکردم آن چشمان زنده به من نگاه میکنند.» اگرچه این امکان وجود دارد که مشاهدات اینچنینی به جای اینکه شواهدی از هشیاری واضح پس از قطع سر باشند، درواقع اسپاسم عضلات در بدن درحال مرگ باشند.
برای درک بهتر واکنش مغز به قطع کردن سر، در مطالعهای که سال 2013 منتشر شد، سر چندین موش بیهوش با تیغه کوچکی شبیه گیوتین قطع شد و دانشمندان از الکتروانسفالوگرام برای نظارت بر فعالیت مغز موشها استفاده کردند. مطالعه نشان داد فعالیت مغز موشها تا 15 ثانیه پس از بریدن سر به طور معناداری افزایش یافت که به باور نویسندگان با نوعی حس درد ارتباط داشت.
دانشمندان دیگر چندان مطمئن نیستند که هشیاری و ادراک درد پس از قطع سر وجود داشته باشد. مطالعهای که سال 2023 متتشر شد، شواهد شناختهشده دراینباره را بررسی کرد که آیا هر گونه هشیاری و بنابراین ادراک درد پس از بریدن سر وجود دارد یا نه و به این نتیجه رسید که به احتمال زیاد مرگ به روش قطع سر تقریبا فوری است.
مطالعه نتیجهگیری کرد: شواهد کنونی اندک است و مطالعاتی که نشان میدهند در موشهای سربریده هشیاری به مدت چندین ثانیه باقی میماند، بسیار کوچک هستند. در حالی که بهترین شواهدی که درحالحاضر در دسترس ما هستند، نشان میدهند از دست دادن هشیاری هم در انسانها و هم در موشهای سربریده تقریبا فوری است، این امکان وجود دارد که حقیقت هرگز به طور کامل آشکار نشود.
البته حوزههای دیگری از علم ممکن است معمای وجود هشیاری در سرهای بریده را حل کنند. پژوهشگرانی که روی ایده پیوند سر کار میکنند و همچنین دانشمندانی که روی آگاهی کار میکنند، درنهایت ممکن است ما را به پاسخ این سوال نزدیک کنند.