بیشترین اجسادی که در سطح کشور کشف میشود، مربوط به تهران است. در سال 1402، 942 فقره جسد مجهولالهویه اعلام شد که از این تعداد 83 جسد تابعیت افغانی، یک جسد تابعیت بنگلادشی و یک جسد نیز تابعیت پاکستانی داشت، اما بقیه ایرانی بودند.
روزنامه «اعتماد» در گزارشی به قلم بهاره شبانکارئیان ادامه داد: عدم شناسایی اجساد دلایل مختلفی دارد؛ تقریبا 30 الی 35 درصد کل اجساد مجهولالهویه در سامانه ثبت احوال فاقد هرگونه نشان و آثاری بودند. 15 درصد اجساد مجهولالهویه از سوی خانواده، مفقودیشان اعلام نمیشود. 10 درصد این اجساد نیز فاقد هرگونه بستگانی بودند. 40 درصد اجساد مجهولالهویه نیز خانوادهها به خاطر فقر یا اختلافات خانوادگی از گرفتن جسد خودداری میکنند.
نیمی از آنها خانواده دارند، اما چنان رانده شدهاند که خانوادهها حتی نمیخواهند جسدشان را تحویل بگیرند. 10 درصد به معنای واقعی بیکس هستند و کسی غریبانهتر از آنها زیر خاک نرفته است. 15 درصد هم خانواده دارند، اما کسی دنبالشان نمیگردد که بداند کجا جان دادهاند و مهر مجهولالهویه برای همیشه روی پیشانیشان خشک میشود.
این آخرین ورق از زندگی و مرگ غریبانه آنهایی است که تنها یک جا داخل آدم به حساب میآیند، آن هم اینجا؛ آمار اجساد مجهولالهویه که جواز دفن گرفتهاند.
مفقودان و اجساد مجهولالهویه
اجسادی که به عنوان مجهولالهویه به پزشکی قانونی منتقل میشوند به هیچ عنوان قابل شناسایی نیستند. این اجساد اکثرا بر اثر تصادف، سوختگی، مثله شدن، فاسد شدن و... ناشناس میمانند یا هویت مشکوک دارند؛ هویتهای مختلف، اما در بیشتر مواقع ماجرای آنها از جایی شروع میشود که اعلام میشود بعضی افراد گم شدهاند. مفقودان کسانی هستند که با اختیار خودشان، جبر روزگار یا به واسطه بیماریهایی که دارند، گم میشوند و اگر همین افراد بر اثر حادثه یا سانحهای بمیرند، جزو اجساد مجهولالهویه به حساب میآیند.
«مرتضی نثاری» معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران در مورد شناسایی و عدم شناسایی مفقودان و اجساد مجهولالهویه به «اعتماد» میگوید: «گاهی مفقودان یا دچار سانحه میشوند یا فوت میکنند و چون هیچ کارت شناسایی همراهشان نیست جزو اجساد مجهولالهویه هستند. در بعضی پروندهها نیز جسد فرد پیدا میشود، اما چون جسد مثله یا متلاشی یا دچار جمود نعشی (سفت و سخت شدن ماهیچههای بدن پس از مرگ) شده، قابل شناسایی نیست. کارشناسان آگاهی در چنین مواقعی برای شناسایی مفقودی یا جسد زوایای دیگری را نیز در نظر میگیرند؛ اظهارات خانواده فقدانی یا متوفی کمککننده است.
مثلا برادر فقدانی اظهار میکند؛ برادرش یک خال عقرب بر گردنش داشته و... گاهی نیز با توجه به محدوده جغرافیایی و زمانی که فرد در آن مفقود شده، بررسیهای لازم انجام میشود؛ جسدی در فروردین ماه پیدا میشود، اما فردی اردیبهشت ماه به پلیس اعلام میکند که برادرش گم شده است. امکان دارد تمام اطلاعات جسد کشف شده با اظهارات برادر فرد مفقودی مشابه باشد، اما چون این دو مورد از نظر زمانی مغایرت دارند، ارتباط آنها با هم منتفی میشود. در برخی موارد نیز برای شناسایی اجساد مجهولالهویه از پزشکی قانونی درخواست میکنیم محدوده سن جسد را تشخیص دهد. با این حال حدود 95 درصد از پروندههای فقدانی تعیین تکلیف میشود و فقط 5 درصد بلاتکلیف میماند و جزو اجساد مجهولالهویه هستند.»
«علی ضیایی» رییس گروه بررسی صحنه جرم سازمان پزشکی قانونی نیز در مورد شناسایی و عدم شناسایی مفقودان و اجساد مجهولالهویه به «اعتماد» میگوید: «بسیاری از اجساد مجهولالهویه جزو افراد مفقودی نیستند و این طور نیست که حتما مثله یا سوخته یا تصادف کرده باشند. گاهی بعضی افراد با مرگ طبیعی میمیرند، ولی جزو اجساد مجهولالهویه به حساب میآیند؛ برخی از این اجساد، معتادان متجاهری هستند که کنار خیابان یا در حاشیه بزرگراهها و مکانهایی از این دست میمیرند یا افراد بیخانمانی هستند که خانوادههای آنها چه در زنده بودن و چه مرگشان پیگیرشان نیستند. حتی در این مواقع خانوادهها مفقودی این افراد را اعلام هم نمیکنند، چراکه اکثر این بیخانمانها، معتاد هستند و گاهی خانوادههای آنها از نبودشان ناراحت نمیشوند یا اصلا این افراد بستگانی ندارند که پیگیرشان شوند.
در نتیجه اگر یکی از همین افراد بیخانمان یا معتادان متجاهر فوت کند هویت او مشخص نمیشود و مجهولالهویه باقی میماند، چون اثر انگشت او قبل از فوتش در هیچ سیستمی ثبت نشده است. مگر اینکه خانواده فرد پیگیر او شوند و مشخصاتش را به آگاهی بدهند. بعضی مواقع نیز چون اثر انگشت جسد مجهولالهویه قبلا در سازمان ثبت احوال ثبت شده، کارشناسان مربوطه المانهای اثر انگشت را با هم تطبیق میدهند و هویت جسد شناسایی میشود. با این حال سالانه حدود 60 الی 70 هزار جسد به پزشکی قانونی ارجاع داده میشود که از این اجساد تقریبا 5 درصدشان در بدو ارجاع مجهولالهویه هستند.»
دلایل شناسایی و عدم شناسایی
معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی در مورد شناسایی و عدم شناسایی اجساد مجهولالهویه نیز میگوید: «در بعضی موارد عدم شناسایی اجساد به پلیس ربطی ندارد و به برخی سامانههای سازمان ثبت احوال که اثر انگشت افراد را هنگام دریافت کارت ملی ثبت میکنند، مربوط میشود؛ در حال حاضر در کشور تمام افراد کارت ملی یا شناسنامه ندارند. بنابراین باید مشخص شود چند نفر کارت ملی گرفتهاند و چه میزان اثر انگشت ثبت شده است. البته ثبت شدن اثر انگشت افراد در سامانه تک انگشتی نیز به معنای تایید صد درصدی تطبیق اثر انگشت در موارد خاص نیست، چون گاهی به خاطر اشکالاتی که وجود دارد مغایرتهایی ایجاد میشود و کارشناسان آگاهی هنگام تطبیق اثر انگشت با مشکلاتی مواجه میشوند.»
ضیایی، رییس گروه بررسی صحنه جرم سازمان پزشکی قانونی نیز در همین راستا میگوید: «به نظر میرسد در کشور ما هنوز نواقصی در ثبت و ضبط اثر انگشت افراد وجود داشته باشد. در کشورهای پیشرفته همه افراد از وقتی به دنیا میآیند تا به سن قانونی برسند اثر انگشتشان ثبت میشود، اما در ایران با جمعیت بیش از 85 میلیون نفر فقط وقتی افراد کارهای اداری دارند، اثر انگشتشان ثبت میشود. اینکه اثر انگشت افراد از یک سنی در سیستم مشخصی ثبت شود و به صورت آرشیو باقی بماند به شناسایی اجساد مجهولالهویه کمک میکند، اما باز قطعی نیست، چراکه برای شناسایی قطعی اثر انگشت، لازم است اثر انگشتها با یکدیگر مطابقت داده شود. در آزمایش DNA هم همین طور است و باید پروفایلهای ژنتیکی تطبیق داده شود، چون پزشکی قانونی پروفایل ژنتیکی فرد یا جسد را مشخص میکند. در حالی که پروفایل ژنتیکی فرد یا جسد به تنهایی کافی نیست و حتما باید یکی از اعضای نزدیک خانواده پروفایل ژنتیکیاش موجود باشد تا بتوان آنها را با هم تطبیق داد. به همین خاطر در سوانح دسته جمعی ابتدا از اجساد انگشتنگاری میشود. حتی در حادثه 11 سپتامبر که در امریکا اتفاق افتاد هویت بیشتر اجساد با انگشتنگاری تشخیص داده شد و لزومی به نمونهبرداریDNA و تطبیق آن نبود.»
نثاری درباره نمونه پروندههایی که منجر به شناسایی جسد شده، میگوید: «اسفند ماه 1402 به پلیس اعلام شد که فردی مفقود شده است. کارآگاهان تحقیقات خود را درباره این پرونده آغاز کردند و به دو نفر از دوستان فرد مفقودی مظنون شدند و آنها را دستگیر کردند. متهمان که به تازگی دستگیر شدند در اعترافات خود گفتند با مقتول اختلافات مالی داشتند. به همین خاطر او را ربودند و به قتل رساندند. بعد هم جسد مقتول را مثله و در مکانهای مختلف شمال شرق تهران انداختند. اگر کارآگاهان موفق نمیشدند معمای این پرونده را حل کنند جسدی هم وجود نداشت و هرگز کشف نمیشد فرد مفقودی در این پرونده کشته شده یا مفقود شده! بنابراین مشخصات فرد جزو لیست مفقودیها باقی میماند یا مورد دیگر اینکه یک تبعه هلندی وقتی سالها پیش به ایران آمده بود بدون هیچ کارت شناسایی در تهران زندگی میکرد تا اینکه داخل آپارتمانش فوت کرد و کسی هم از فوت او خبردار نشد، اما مدتی بعد همسایهها ماجرای بوی تعفن داخل آپارتمان را به پلیس گزارش دادند، چون این فرد کارت شناسایی نداشت ابتدا جزو اجساد مجهولالهویه قرار گرفت، اما بعد با بررسی کارآگاهان مشخص شد او تبعه هلندی بوده است.
بنابراین بخشی از اجساد مجهولالهویه شامل اتباع خارجی هستند که بدون هیچ هویتی داخل ایران زندگی میکنند. بخش دیگر اجساد مجهولالهویه نیز شامل اجسادی است که هویتشان شناسایی میشود، اما خانوادههای آنها به واسطه فقر یا اختلافاتی که از قبل داشتهاند حاضر به مراجعه و دریافت جسد عزیزشان نمیشوند.»
معاون مبارزه با جرایم جنایی آگاهی در پاسخ به اینکه آیا تاکنون فرد یا افرادی بودهاند که به صورت تعمدی اقداماتی انجام بدهند که هویتشان بعد از مرگ شناسایی نشود، میگوید: «درصد این موارد خیلی کم است مگر اینکه دلیل یا انگیزه برای عدم شناسایی هویت قوی بوده باشد. گاهی خود شخص با انگیزه قبلی کل هویتش را از بین میبرد و هیچ آثار و نشانی از خودش باقی نمیگذارد. البته در برخی پروندههای قتل نیز وقتی قاتل یا قاتلان نمیخواهند هویت جسد مشخص شود جسد را بهطور کامل از بین میبرند. یعنی یا جسد را مثله میکنند یا آتش میزنند یا دفن میکنند. قاتل یا قاتلان از این جهت اقدام به از بین بردن کامل جسد میکنند که پلیس نتواند از روی هویت جسد، سرنخی از آنها به دست آورد.»
مراحل قانونی و روند رسیدگی
نثاری در مورد مراحل قانونی مرگهایی که به پلیس اطلاع داده میشود، میگوید: «وقتی مرگ فردی به پلیس اطلاع داده میشود کارآگاهان سر صحنه جرم حضور پیدا میکنند و ضمن حفظ صحنه اقدامات اولیه را انجام میدهند، چون در نگاه اول نمیتوان تشخیص داد که فرد به مرگ طبیعی فوت کرده یا خودکشی کرده یا کشته شده. بنابراین وقتی اقدامات لازم صورت گرفت و مشخص شد علت مرگ چه بوده کارشناسان جهت شناسایی هویت جسد اقدام میکنند و جسد برای سیر مراحل قانونی به پزشکی قانونی منتقل میشود.»
ضیایی، رییس گروه بررسی صحنه جرم سازمان پزشکی قانونی نیز در این مورد میگوید: «در صحنه کشف جسد یا در پزشکی قانونی، عوامل اداره تشخیص هویت نیروی انتظامی از اجساد انگشتنگاری میکنند، اما اجسادی که به عنوان مجهولالهویه به پزشکی قانونی معرفی میشوند ضمن معاینات لازم، اطلاعاتشان به اداره آگاهی ارجاع داده میشود که اگر خانواده متوفی موفق به شناسایی آنها شد با نامه قضایی به پزشکی قانونی مراجعه کند و جسد را تحویل بگیرد. اگر منعی برای دفن وجود نداشته باشد، جواز دفن صادر و جسد با صلاحدید مقام قضایی به آرامستان منتقل میشود، چون اجساد را نمیتوان بیش از یک مدت زمان مشخص در سردخانه نگهداری کرد. حتی اجساد بعد از مدتی در دمای زیر صفر به دلیل اینکه خشک میشوند یا یخ میزنند قابل شناسایی نخواهند بود.»
رییس گروه بررسی صحنه جرم سازمان پزشکی قانونی درباره اینکه وقتی اجساد مجهولالهویه به این سازمان منتقل میشوند، کارشناسان مربوطه چه نشانههای مهمی را در گزارش قید میکنند، میگوید: «اگر جسد مجهولالهویه در قسمتی از بدنش پلاتین داشته یا عمل جراحی انجام داده یا نشان خاصی روی بدنش وجود داشته باشد در گزارش مربوطه قید میشود. همچنین عکس این اجساد در آرشیو پزشکی قانونی و اداره آگاهی باقی میماند، چون احتمال دارد خانوادهای 5 سال بعد متوجه مفقودی یا مرگ عزیزشان شود و بخواهد وضعیت او را پیگیری کند. با توجه به اینکه برخی المانها از جمله رنگ و اندازه مو، وزن و... با گذشت زمان تغییر میکند بهتر است خانواده هنگام پیگیری فرد مفقودی یا جسد مجهولالهویه به نشانههای مهمی که برای کارشناسان اهمیت دارد، اشاره کند.»
ارائه آمار
معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی درباره آمار اجساد مجهولالهویه در تهران میگوید: «بیشترین اجسادی که در سطح کشور کشف میشود مربوط به تهران است. در سال 1402، 942 فقره جسد مجهولالهویه اعلام شد که از این تعداد 83 جسد تابعیت افغانی، یک جسد تابعیت بنگلادشی و یک جسد نیز تابعیت پاکستانی داشت، اما بقیه ایرانی بودند. 64 درصد این اجساد مردان و 36 درصد از آنها زنان بودند. حدود 40 درصد از اجساد مجهولالهویه زیر 45 سال داشتند.»
نثاری با عدم انتشار آمار اجساد مجهولالهویه در سال 1400 و 1401 اینگونه میگوید: «آمار اجساد مجهولالهویه در سال 1400 و 1401 نیز مانند سال 1402 در هر سال حدود 1000 جسد بود، اما بالاترین آمار اجساد مجهولالهویه با بیش از 1000 جسد مربوط به دوران کرونا، یعنی سال 1398 و 1399 میشد که آمار این اجساد در هر سال به بیش از 1300 جسد رسیده بود. همچنین طی سالهای 1394 تا 1399، 50 درصد اجساد مجهولالهویه متعلق به شهرستانهای مختلف بود؛ پروندههای اجساد در شهرستانهای مختلف ثبت شده بود، ولی هویتشان در تهران شناسایی میشد.»
معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران همچنین میگوید: «عدم شناسایی اجساد دلایل مختلفی دارد؛ تقریبا 30 الی 35 درصد کل اجساد مجهولالهویه در سامانه ثبت احوال فاقد هرگونه نشان و آثاری بودند. 15 درصد اجساد مجهولالهویه از سوی خانواده، مفقودیشان اعلام نمیشود. 10 درصد این اجساد نیز فاقد هرگونه بستگانی بودند. 40 درصد اجساد مجهولالهویه نیز خانوادهها به خاطر فقر یا اختلافات خانوادگی از گرفتن جسد خودداری میکنند.»
فرهنگسازی جهت کاهش آمار مفقودان و اجساد مجهولالهویه
رییس گروه بررسی صحنه جرم سازمان پزشکی قانونی در پاسخ به اینکه چه اقداماتی میتواند در کاهش آمار این اجساد کمککننده باشد، میگوید: «متاسفانه بسیاری از افراد وقتی از خانه خارج میشوند هیچ کارت شناسایی همراه ندارند. در ایران معمولا افراد شناسنامههایشان را در گاوصندوق یا کمدهایشان میگذارند. حتی گواهینامه رانندگی که باید همراهشان باشد را به خاطر اینکه گم نشود، همراه ندارند. افراد باید همیشه یک کارت شناسایی همراه داشته باشند. معمولا به زنان و مردان کهنسال توصیه میشود که وقتی بیرون از خانه میروند کارت شناسایی همراهشان باشد.
به هر حال با گسترش و صنعتی شدن جوامع امکان دارد یکی از بستگان کسی گم شود و آنها ندانند چه اقداماتی باید انجام بدهند. بنابراین اگر خانوادهای یکی از بستگانش مفقود شد باید به اداره آگاهی مراجعه و مشخصات مهم مفقودی را در اختیار ضابطان قضایی قرار بدهد. افراد باید نسبت به اطرافیان نزدیک خود اطلاعات دقیقی داشته باشند، چون این مشخصات در شناسایی فرد تاثیر زیادی دارد و اگر بر فرض فرد مفقودی فوت کرده باشد خانواده او زودتر میتواند جسد را شناسایی کند.»
ضیایی همچنین میگوید: «البته مساله احراز هویت فقط مختص به فوتیها نمیشود. گاهی ممکن است فرد تصادف کند یا مصدوم شود و به بیمارستان منتقل شود. گاهی نیز فرد دچار اختلال حواس است و به بیمارستان منتقل میشود. در نتیجه هیچ مشخصاتی از خودش ندارد. در این مواقع ضابطان قضایی که در بیمارستانها حضور دارند مشخصات ظاهری آن فرد را ثبت میکنند و به اداره آگاهی گزارش میدهند و عنوان میکنند که فلان شخص با فلان مشخصات در فلان بیمارستان بستری شده است. در برخی موارد هویت این اشخاص مشخص نمیشود. بنابراین مفقودیها نیز گاهی شناسایی میشوند و گاهی هم هرگز شناسایی نمیشوند.»