ماهان شبکه ایرانیان

آیا خلافت الهی مخصوص مردان است؟

اولا: این نکته در بحثهای خلافت بیان شده است که آدم به عنوان «قضیه شخصی » وشخص معین خلیفة الله نیست، بلکه مقام آدمیت خلیفة الله است

بالاترین مقام انسانی مقام خلافت یعنی خلیفة الله بودن است. اگر انسان در خلافت به مقام والا رسید، در کنار آن مساله ولایت، رسالت، نبوت و... نیز هست واگر به مراحل وسطی یا نازله راه یافت، مقام ومرتبه متناسب با مرتبه خلافت را خواهد یافت، گرچه ممکن است رسالت یا نبوت را به همراه نداشته باشد. سؤالی که مطرح است این است که: آیا خلافت الهی مخصوص مرد است وذکورت شرط وانوثت مانع است؟ یا این که خلافت مخصوص مرد نیست ولی مردها توانسته اند موفق به تحصیل خلافت بشوند وزنان موفق نشده اند؟ ویا این که نه خلافت مشروط به ذکورت است ونه ممنوع به انوثت، آنهایی هم که موفق شده اند خلیفة الله بشوند، انسانیت آنها زمینه خلافت را ایجاد کرده است نه مرد بودن آنها. مرد خلیفه نشده، بلکه آن که خلیفه خدا شده، بدنی دارد که بدن مرد است.

اولا: این نکته در بحثهای خلافت بیان شده است که آدم به عنوان «قضیه شخصی » وشخص معین خلیفة الله نیست، بلکه مقام آدمیت خلیفة الله است. لذا همه انبیاء مخصوصا خاتمشان علیه الاف التحیة والثناء خلیفة الله هستند. این چنین نیست که تنها حضرت آدم خلیفة الله باشدبا این که از انبیای اولوا العزم نیست وانبیای دیگر مخصوصا اولوا العزم وبالاخص خاتم شان خلیفة الله نباشند، پس غرض شخص آدم نیست، بلکه شخصیت انسانی اوست.

نکته دوم آن که خلیفة الله، مقام انسانیت است نه مرد بودن، واین مطلب شاهد دیگری بر این معنا است که احراز مقام خلافت به خاطر تعلیم اسماء است.

همانطوری که در بحثهای قبل گذشت، محور تعلیم وتعلم جان آدمی است، نه بدن ونه مجموع جان وبدن آن که عالم می شود روح است، وروح نه مذکر است ونه مؤنث. بنابراین آن که عالم به اسماء الهی است جان است نه تن، ودر نتیجه آن که معلم فرشته هاست، جان آدمی است نه تن، وثمره بحث این است که خلیفة الله، جان آدمی است نه تن، ومسجود ملائکه نیز جان انسان است نه جسم او ونه مجموع جسم وجان.

فرشتگان، در برابر جان آدمی خاضع هستند وشیاطین هم دشمن جان آدمی هستند. این چنین نیست که شیطان چون با آدم بد بود، با مردها بد باشد، او با آدمیت بد بود وبا «مردم » دشمن است نه با «مردان » به همین جهت ذات اقدس اله به جامعه بشری خطاب می کند که دشمن آشکار شما شیطان است. بنابراین، مسجود ملائکه ومعلم فرشتگان، عالم به اسماء، مقام انسانیت است، ومقام انسانیت، منزه از ذکورت وانوثت است. پس عالی ترین مقام که مقام خلافت است، از آن انسانیت انسان است واختصاصی به زن یا مرد ندارد.

مؤید بیان فوق آیه مبارکه سوره اعراف است که می فرماید:

ولقد خلقناکم ثم صورناکم ثم قلنا للملائکة اسجدوا لآدم (1) در حقیقت شما را خلق کردیم، سپس به صورتگری شما پرداختیم، آنگاه به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده کنید.

به همه انسانها از صدر تا ساقه خطاب می کند که: ما شما را آفریدیم، تصویر کردیم بعد به فرشته ها گفتیم در برابر آدم سجده کنند. یعنی، عصاره شما انسانها که مقام انسانیت است، آن را به عنوان آدم یاد کردیم وبه فرشته ها گفتیم در برابر مقام معلم خاضع باشید. گرچه برخی ها بر این باورند که از این آیه می توان استفاده کرد که قبل از آدم انسان هایی بوده اند وآدم از نسل آنهاست، ولی آیات سوره آل عمران ومانند آن به خوبی روشن می کند که انسانها از نسل آدم سلام الله علیه هستند وآدم از «تراب » است واگرچه طبق برخی از نقلها قبل از آدم انسان های فراوانی آمده اند، ولی رخت بر بستند ونسل فعلی بشر به آدم منتهی می شود که فرمود:

ان مثل عیسی عند الله کمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون (2)

در واقع مثل عیسی نزد خدا مثل خلقت آدم است، که او را از خاک آفرید، سپس به او گفت: باش، پس می باشد.

اگر آدم همچنان که برخی می پندارند، پدر ومادر می داشت دیگر داستان حضرت عیسی مثال او قرار نمی گرفت وپاسخ ترسایانی که قائل به تثلیث شده اند، داده نمی شده، خدا می فرماید: چرا درباره عیسی غلو می کنید او را «ابن الله » می دانید و «ثالث ثلاثه » درباره خدا قائلید؟ داستان عیسی مثل داستان آدم است.

خلاصه آن که، عصاره انسانیت به صورت آدم ابوالبشر درآمده واین عصاره خلیفة الله ومسجود ومعلم ملائکه شده است. در هر انسانی از عصاره آدمیت سهم بیشتری باشد، حظ وافری از خلافت ونصیب بیشتری از تعلیم وسهم مهم تری از مسجود بودن دارد. وشیاطین نیز بیشتر به سراغ او می روند مگر این که نا امید بشوند.

پی نوشت ها:

1- اعراف، 11.

2- آل عمران، 59.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان