سرویس سیاست مشرق- طیف رادیکال و هسته سخت جریان اصلاحات بهصورت مستمر فشارهای مختلفی را به پزشکیان کاندیدای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری وارد میسازد.
بنا بر اخبار دریافتی، طیف رادیکال و هسته سخت اصلاحات که بنا بر گفتگوهای درونی خود آمادگی حضور در انتخابات ریاست جمهوری را نداشتند، تلاش دارند که راهبردهای پزشکیان را آنان تجویز کرده و مدیریت ستادهای انتخاباتی وی را نیز به دست بگیرند، اما این اقدام با مقاومت این نامزد انتخاباتی روبهرو شده است، پزشکیان معتقد است که سرریز کردن رادیکالیسم به ستاد او از ظرفیت اجرایی او بالاتر است و ممکن است سیاستگذاریهایش را به انحراف بکشد.
پزشکیان تاکنون در برابر فشارهای رادیکال مقاومت کرده و بنای تعریف خود بهعنوان یک هویت مستقل دارد، در آنسو هسته سخت اصلاحات میکوشد بهزعم خود با فشار به پزشکیان این محورها را وارد عرصه رقابت انتخاباتی کرده و تصریح کند که حضور پزشکیان در انتخابات به دلیل پیگیری همین مطالب و تبدیل آنها به کمپین فشار علیه حاکمیت بوده است.
تأملی برکنشهای سیاسی- انتخاباتی هسته سخت جریان اصلاحات بیانگر آن است که آنان همچنان بر راهبرد اصلاحات بنیادی تأکید داشته اما به لحاظ تاکتیکی تغییراتی را در برنامههای خود لحاظ کردهاند. تصریح بر پرهیز از بیان مطالب تودهای و انتقاد از فاصلهگیری از ادبیات نخبگانی و انتقاد از محور شدن گفتمان عدالت در برابر گفتمان خشونتطلب هسته سخت اصلاحات ازجمله مواردی است که این روزها سعی دارند بر پزشکیان تحمیل کنند.
بررسیها در این زمینه نشان میدهد که آنان در وهله نخست تلاش میکنند که تأیید صلاحیت پزشکیان را در چارچوب گزینه جبهه اصلاحات معنادهی کرده و در گام دیگر تصریح کنند که این تأیید صلاحیت ناشی از نقش محوری خاتمی در تحریم انتخابات 1400 و موفقیت مقاومت مدنی هسته سخت اصلاحات بوده است.
رادیکالهای جریان اصلاحات با تعریف این پیشزمینه اما ضمن تلاش برای به سیطره درآوردن ستادهای پزشکیان از دیگر سو میکوشند تا از فرصت انتخابات در چند جهت بهرهبرداری کنند.
در همین رابطه اما علیرضا علوی تبار طی یادداشتی با تأکید بر جدی گرفتن فرصت انتخابات ریاست جمهوری از ضرورت همسوسازی بهبود خواهی حکومتی و جنبش اجتماعی برای رسیدن به توافق ملی برای دگرگونی مسالمتآمیز سخن به میان آورده و از شیفت از تغییرات بزرگ به تغییرات کوچک برای رسیدن به اهداف راهبردی رونمایی میکند.
علوی تبار در این زمینه تأکید میکند:
نظام اداره امور عمومی در ایران، نظامی ایستا و فاقد کشمکش و تعارض درونی نیست. اگر تغییری در بخشی از این نظام (سیستم) اتفاق بیافتد، هماهنگی میان بخشهای مختلف را دچار اختلال میکند و مانع میشود که هر بخشی با «بازتولید» خود در بخشهای دیگر مشکلات را تثبیت کرده و تداوم ببخشد. بهعلاوه دگرگونی در یک بخش از سیستم به انتقال دگرگونی به بخشهای دیگر یاری میرساند. به بیان روشنتر یک تغییر (حتی کوچک) در شرایط یک سیستم پویا و دارای تعارض درونی، میتواند به تغییرات بیشتر و بزرگتر منجر گردد؛ بنابراین از هر تغییری، حتی کوچک، باید استقبال کرد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با تأکید بر بهرهگیری از فرصت انتخابات برای «احیای گفتمان جمهوریت» ، معتقد است، فعالیت در این انتخابات میتواند به فرصتی برای آموزش و تقویت اعتمادبهنفس «جمهور» تبدیل شود. با پیروزی در این انتخابات میتوان «امید» را بازسازی کرد و از مردم منفعل و درمانده، شهروندانی ذیحق و مسئول ساخت. باید به مردم آموخت که خشم چیزی را تغییر نمیدهد، تلاش است که به دگرگونی منجر میشود.
وی همچنین با تأکید بر اینکه تغییر را میتوان از حوزههایی شروع کرد که مقاومت کمتری در آنها وجود دارد، مینویسد، میتوان بهجای تغییرات پرسروصدا، به تغییرات کوچک اما ماندگار اندیشید. این کار نیازمند اداره جمعی امور است. تصور این را که میتوان از طریق انتخابات پیشرو به همه اهداف رسید، باید کنار گذاشت؛ اما این انتخابات را باید جدی گرفت و با مشارکت در آنهم خودمان را ارتقاء دهیم، هم گفتمان سیاسی را و هم زمینهساز دگرگونیهای آهسته و پیوسته آینده شویم.
گفتنی است تأمل بر دیدگاههای علوی تبار بیانگر آن است که؛
1- اصلاحطلبان ساختاری در اقناع افکار عمومی حامیان خود دچار مشکل حاد شدهاند. اینان در شرایطی از راهبرد مشارکت مشروط و اینک از مشارکت در انتخابات سخن به میان میآورند که چند ماه پیش در انتخابات مجلس شورای اسلامی انتخابات را تحریم کرده بودند. حال بدنه این جریان این پرسش را مطرح میسازد که در چند ماه گذشته چه اتفاقی افتاده است که اصلاحطلبان از تحریم به مشارکت در انتخابات رسیدهاند؟
2- اصلاحطلبان رادیکال با دستکاری حقیقت میکوشند تا طی یک فرار به جلو و دستاورد سازی مشارکت امروز و تأیید صلاحیت پزشکیان را مرهون تحریم انتخابات مجلس از سوی خاتمی معنادهی کنند. این در شرایطی است که شورای نگهبان همان شورای نگهبانی است که طبق قانون عمل کرده و این بار کاندیدای موردحمایت اصلاحطلبان قرارگرفته که شعار اصلاحات ساختاری و بنیادی سر نداده و اتفاقاً به دنبال فاصلهگذاری با رادیکالهای اصلاحات است
3- آنگونه که از نوشته علوی تبار برمیآید هسته سخت جریان اصلاحات همچنان راهبرد خود را بر اصلاحات ساختاری و بنیادی استوار کرده اما در حوزه تاکتیکی بنا دارد تا از ظرفیت انتخابات بهرهگیری کرده و بهسوی گامهای کوچک اما با دستاوردهای قابل برآورد شیفت نماید.
این شیفت هسته سخت اصلاحطلبان نشان میدهد که آنان به دنبال آن هستند که خود را محدود به امر سیاسی نکنند. به تعبیری آنان تلاش خواهند کرد توسعه در امر اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، رسانهای و ... را نیز دنبال نمایند. هسته سخت اصلاحات همچنین تا اطلاع ثانوی به دنبال ایده گیدنزی است که میگوید، گسترش و تعمیق آگاهیهای میانی در جامعه منتهی به ایجاد فضا، توسط مردم میشود!