نهادها و انجمنهای علمی میتوانند به ارتقای سطح مناظرهها، شعارها و وعدههای انتخاباتی کمک شایستهای کنند تا پس از انجام مناظرهها مردم بتوانند انتخاب بهتری داشته باشند. انجمن اقتصاد ایران برای انجام این مسوولیت یک بیانیه علمی در جراید منتشر و برای کاندیداها ارسال کرد که راهحلهای کلی در آن گنجانده شده بود و از کاندیداها سوال شده بود که برای دستیابی و تحقق این سیاستگذاریها با توجه به وضعیت موجود و محدودیتهای فوق، چه اقدام مشخصی انجام میدهید و مهمتر چگونه بر سیستم فعلی فائق میآیید و الزامات موردنیاز را تامین میکنید.
آنچه در مناظره اقتصادی گذشت، در پارهای از آن از این راهحلها صحبت شد و مشاهده شد برخی کاندیداها مسائل را تشخیص داده، به راهحلهای کلی هم واقف شدهاند؛ اما هنوز به دیدگاه منسجمی برای اجرای مجموعه خطمشیها نرسیدهاند و اجزای سیاستگذاری ذکرشده آنها در تناقض با همدیگر هستند. فرضا کنترل تورم با همزمانی افزایش حقوق کارمندان به اندازه نرخ تورم بهعلاوه نرخ رشد اقتصادی غیرممکن است یا با افزایش یارانهها همخوانی ندارد و فشار زیادی بر کسری دولت و چاپ پول وارد خواهد کرد. متاسفانه برای اینکه بخواهند همه مردم را راضی نگه دارند و آرای آنها را جذب کنند، وعدههای مختلف برای گروههای اجتماعی مختلف داده میشود که همه آنها بر کسری بودجه و نهایتا تورم فشار وارد میکند.
شیوه اجرای مناظرهها با دورههای قبل گرچه ارتقا یافته است؛ اما هنوز میشد سوالات کارشناسی را از طیف گستردهتری از اقتصاددانان و انجمنهای علمی در حول مساله مشخص گرفت تا جوانب مساله خوب تبیین میشد و آنوقت کاندیداها چگونگی رفع آن مسائل و ایده قابل اجرای خود را به مردم توضیح میدادند و از صحبت و ادعاهای انتزاعی پرهیز میکردند. برخی از کاندیداها هنوز به صورت روان و ملموس با مردم صحبت نکردهاند و با یکسری حرفهای فلسفی و ثقیل نمیتوانند توجه مردم را جلب کنند. در قرعهکشی برای تعیین موقعیت هر یک از کاندیداها طبق نظریه بازیها باید به این صورت عمل میشد که یکبار پاسخ از شماره یک به 6 و بار دیگر صحبت برعکس از شماره 6 به یک انجام شود یا مجددا قرعهکشی شود تا در شرایط عادلانهتر و بدون سوگیری و جهتگیری مناظره انجام شود. در مناظره اقتصادی مذکور موقعیت صندلیهای 6 و 5 در همه مراحل مناظره بهتر از بقیه بود.
برخی آمارهای ارائهشده و ادعاهای کاندیداها صحت نداشت؛ مثل رشد نقدینگی سال 1400 و دهه 90 یا شکست ترکیه در جذب سرمایهگذاری خارجی به صرف وجود تورم، بدهی دولت به بانکها، ادعای تورم سالهای اخیر ناشی از قیمت ارز، دانشگاه استنفورد دهمین هلدینگ اقتصادی است، مقایسه رشد نقدینگی ایران با دنیا و اینکه نتیجه گرفته شد رشد نقدینگی ایران بد نیست، رتبه فساد ایران در دنیا، منفی بودن متوسط رشد اقتصادی در یکدهه اخیر و از این قبیل.
جنبه اخلاق در مناظرات هنوز کامل رعایت نشده و در برخی مواقع شاهد حمله تند و نسبت دادن برخی عملکردهای دولتهای قبل و مجموعه حکمرانی به شخص کاندیدا بودیم که یا نمیتواند به ایشان مرتبط باشد یا فقط در دوره ایشان همزمانی داشته است. بله میتوان تصمیمات سیاستگذاری یک کاندیدا در دورههای قبلی در هر پست و مقام را نقد کرد و به ایشان نسبت داد و از ایشان پاسخ خواست و ربط موارد نامرتبط دور از انصاف برای همه کاندیداهاست. برخی از کاندیداها از مناظره پرهیز میکردند یا دست به نقد نمیزدند یا فقط نکات مثبت و مشترک فرد دیگر را تایید میکردند تا وانمود کنند همه راهحلهای کاندیداها در یک نفر جمع شده است، در حالی که جمع آن سیاستها سازگاری و انسجام لازم را نداشت و باعث شد مناظره جدی شکل نگیرد.
موارد متعددی در مناظره از سوی کاندیداها مطرح شد که برخی پشتوانه علمی و برخی غیرعلمی و فقط جنبه مصرف سیاسی داشت و چهبسا به اقتصاد کشور ضربه میزند. برخی موارد مطرحشده که با بیانیه علمی انجمن اقتصاد ایران نیز همراستا بود، به ترتیب ذیل است.
راهحل مشکلات اقتصادی در چگونگی رفع عوامل تاثیرگذار غیراقتصادی مثل عوامل سیاسی، حقوقی و اجتماعی است؛ رشد 8درصدی نیازمند افزایش بهرهوری نیروی کار و سرمایه و جذب تکنولوژی بهتر است؛ در اقتصاد مداخله سیاسی نکنیم؛ انسجام داخلی برای تحقق رشد لازم است؛ استفاده از کارشناسان برجسته به صورت واقعی باشد، نه اینکه روی هر کس نام کارشناس بگذاریم؛ بازنگری و اصلاح برنامه هفتم به جهت تامین الزامات لازم برای تحقق رشد اقتصادی؛ جذب سرمایهگذاری خارجی؛ رفع تحریم؛ مشارکت بخش خصوصی در تصمیمات اقتصادی؛ پرهیز از بخشنامهها و قوانین لحظهای و سلیقهای؛ تامین امنیت سرمایهگذاری؛ جلب اعتماد مردم برای همراهی و مشارکت و بهبود باورپذیری عمومی دولت و حکمرانی در اذهان مردم؛ پذیرش سیستم مالی و نقل و انتقال پولی مرسوم جهان؛ بازیگری سیاسی موثر در دنیا و منطقه به نفع اقتصاد کشور و نه اینکه هزینههای آن را بدهیم و از منافع آن برخوردار نشویم؛ اتصال به زنجیره ارزش جهانی و شکار فرصتهای بینالمللی؛ رفع مسائل داخلی و انسجام اجتماعی و وفاق ملی؛ افزایش قابلیت پیشبینیپذیری اقتصاد؛ دولت از جیب صادرکننده خرج نکند و ممنوعیتهای لحظهای ایجاد نکند؛ جلوگیری از خامفروشی و ایجاد ارزشافزوده بالا؛ تکنولوژیهای بالا را برای سرمایهگذاری و رشد اقتصادی وارد کنیم؛ از فرار نخبگان و سرمایه مادی با اقدامات انگیزشی و شایستهمحوری و رقابتیسازی جلوگیری شود؛ به جای خصوصیسازی اختصاصیسازی نکنیم؛ ایجاد رقابت و شفافیت؛ کاهش هزینه مبادله؛ پایین بودن کیفیت قانونگذاری؛ اصلاح بودجه و انضباط مالی و پولی برای کنترل تورم؛ نظارت دقیق بانکمرکزی و پرهیز از تسهیلات پرهزینه و پرریسک؛ پرهیز از خودتحریمی با تصمیمات غیرعلمی یا جهت مخالف منافع مردم؛ اصلاح نظام بانکی؛ کنترل انتظارات تورمی؛ امنیت و حقوق مالکیت؛ بالا بودن هزینههای مبادله و کاهش آن؛ بالا بودن هزینه پروژهها و بهای تمامشده کالاها و خدمات عمومی دولتی؛ نیاز به چابکی دولت و تنظیمگری؛ تیم اقتصادی و مدیران هماهنگ و تبعیت از دیدگاه منسجم و خطمشیهای هماهنگ؛ مبارزه با فساد؛ کاهش شبهدولتیها؛ رفع ناترازیها؛ پرهیز از قیمتگذاریهای دستوری و خلقالساعه؛ پرهیز از بزرگ شدن دولت؛ در بانکها به جای قیمتگذاری قاعدهگذاری انجام شود و با وجود کسری بودجه فروش اوراق بدهی میتواند به انباشت بدهی بیشتر دولت و تورمهای بالاتر در آینده منجر شود، بنابراین ابتدا باید مشکل کسری ساختاری تا حدودی حل شود تا ابزارهای بدهی کارکرد داشته باشند. به بسیاری از نکاتی که در متن بیانیه آمده بود هم پرداخته نشد.
متاسفانه گرچه راهکارهای کلی در برخی موارد خوب ارائه شدند؛ اما محدودیتهایی که در ابتدا گفته شد در نظر گرفته نشده و چگونگی انجام آنها هنوز برای مردم سوال است و مردم بهخوبی میدانند که اگر اصلاحی در سیستم انجام نشود، باز هم مثل گذشته رشد 8درصدی پایدار دستنیافتنی و کنترل تورم بسیار سخت خواهد بود. همچنین در مورد برخی از تحلیلها و راهحلهای ارائهشده یا اختلافنظر علمی زیادی وجود دارد یا اصلا پشتوانه علمی و قابلیت اجرایی ندارند؛ مثل اتکای صرف به منابع سرمایهگذاری داخلی، تحقق رشد اقتصادی پایدار با وجود تحریم و رفع نکردن آن، دلارزدایی از اقتصاد، خلق ثروت بدون ارتباط موثر با دنیا، تجهیز و افزایش دستوری بهرهوری نیروی کار و تولید تکنولوژی در داخل بدون استفاده از چرخهای اختراعشده در دنیا و دادن یارانه بر مبنای طلا.
درصدی از نقص در مناظره را میتوان به انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری نسبت داد که باعث شد کاندیداهای تایید صلاحیتشده بهخوبی نتوانند تحلیل علمی و چگونگی اقدام و واقعگرایانه را ارائه دهند؛ اما کسانی که کاندیدا شدهاند باید بر محدودیتها و ساختار سیاسی، اجتماعی، حقوقی و اقتصادی کشور مسلط باشند و در ابتدا به اصلاح محدودیتهای موجود و پیشرو بنگرند و فرضی به آن نگاه نکنند؛ چرا که بدون اصلاح و تغییر آنها موفقیت معناداری برای اقتصاد کشور رخ نخواهد داد.
بیانیه انجمن اقتصاد ایران نیز از کاندیداها خواسته بود چگونگی اجرای درست سیاستها با وجود محدودیتهای موجود و چیره شدن بر آن محدودیتها را در سه سطح تصمیمگیری نهادی ذکر کنند؛ چرا که این محدودیتها سد راه هستند و اگر اصلاح و رفع نشوند، موفقیتی به دست نخواهد آمد. از آنجا که رئیسجمهور یک کشور باید چنین توانایی اجرایی و کشورداری داشته باشد، باید بتواند کلیه اجزای حاکمیت را همراه کند و در این زمینه پاسخگو باشد و تلاش کند جایگاه دولت در حکومت را ارتقا دهد.