جهان از گسترۀ وسیع رنگ و نقش آفریده شده و هنر انسان فرزانه و خردمند در پس تمشیت رنگ های مختلف در مسیر نیل به جهان مطلوب معنا می گیرد. دنیای بدون رنگ به ذات خود هویت ندارد و این آمیختگی الوان گوناگون است که مولد اثری ماندگار در جهان می شود. ما باید بیاموزیم که از رنگ های متعدد زندگی چگونه باید برای خلق زیباترین تابلوی حیات خویش بهره گیریم؛ از این رو صباحت اثر انسان در بکار بردن رنگ ها در جای صحیح نمایان می شود.
بدون شک در آستانۀ آزمون بزرگ و خطیر انتخاب رئیس دولت چهاردهم، نقشآفرینی مردم به ویژه کنشگران اجتماعی و فعالان مدنی در آگاهی بخشی به جامعه با هدف مشارکت گسترده و انتخاب اصلح، ضرورتی عقلانی و بسیار حائز اهمیت است. تا بتواند به اعتبار تمدن کهن و تاریخ پرافتخار ایران و با رویکرد تجمیع سرمایههای انسانی در جغرافیای این گوهر سرزمین، زمینههای لازم را برای استقرار یک زیست آرام و امید بخش توام با گفتمان و مفاهمه اجتماعی به وجود آورد؛ اما با عنایت به همه تلاشهای صورت گرفته در چهار دهه اخیر، حال بسیاری از شاخصهای اقتصادی و اجتماعی جامعه رو به وخامت است.
سازمان های مردم نهاد به عنوان پیشگامان عرصه کنشگری اجتماعی از سالیان دور تا به امروز همواره دغدغهمندی خود را برای اعتلای نام ایران و بهبود شرایط جامعه به اثبات رسانیدهاند و هر عضو این جامعه بزرگ معتقد است. مشارکت و همدلی مردم تنها معبر مطمئن برای گذر از این شرایط و تحقق خواستهها و آرمانهای به حق نهادهای مردمی و اقشار به ویژه نسل جوان و نوجوان است. توجه حاکمیت به تقویت شاخصهای جامعه مدنی و بسط عدالت از طریق توسعه جوامع محلی در بستر منافع ملی، عامل مهمی است که میتواند گره کور بسیاری از دردهای مردم را بگشاید و جامعه را به آینده امیدوار سازد.
بیگمان ارتقا شاخص های کمی و کیفی سازمانهای مردم نهاد یکی از مهمترین جلوههای تقویت جامعه مدنی و افزایش مشارکت عمومی است که در توسعه جوامع محلی تاثیری مستقیم دارد. به همین جهت نگاه و رویکرد دولت مستقر به سمنها، واجد بار معنایی، ساختاری و رفتاری برجسته و موثری است. به عبارتی اعتقاد و باور دولت به سمنها زمینهساز کنشگری عالمانه مردم در تمامی شئونات اجتماعی به ویژه مخاطرات زیست محیطی و آسیب های اجتماعی به شمار می رود و از سوی دیگر نگاه ویترینی و آماری به حوزۀ سازمان های مردم نهاد در کنار فقدان برنامه راهبردی به شکاف اجتماعی نهادهای مردمی و بدنه اجتماعی با دولت و حاکمیت از طریق تقابل و رویارویی ملت با ملت به عنوان بزرگترین تهدید اجتماعی دامن می زند.
در شرایطی که چند دستگی و شکاف های اجتماعی بلای جان ایران ماست و بسیاری از سیاستمدران خواسته و یا ناخواسته برحسب منافع جناحی و سیاسی بر این خاکستر گرم می دمند؛ هشتم تیرماه 1403 فرصتی تاریخی در پیش روی ایرانیان است تا در بین نامزدهای موجود نگرشی را برگزینند که ضمن توجه به جامعه مدنی و اعتقاد به ظرفیت همه اقشار و جوامع محلی، پنجرهای فراخ پیش روی ایران عزیز بگشاید و خواستهای جامعه دردمند از بی عدالتی و ناانصافی را به درستی نمایندگی کند و برای حل مشکلات، طرحی نو براندازد.
با توجه به ضرورت دوری از سکوت و سکون در این پیچ تاریخی و اهمیت آگاهی بخشی برای مشارکتجویی به عنوان رسالتی ماندگار، امید است جامعه بزرگ نهادهای مدنی و سازمان های مردم نهاد سراسر کشور با خودباوری قلبی و حفظ استقلال کامل برای حضوری مقتدر در عرصه های فرهنگی و اجتماعی، برای پرهیز از تمامیت خواهی، برای کاهش بحران های اجتماعی، برای آزادی عمل و فروریختن دیوار انحصارطلبی، برای ترمیم شکاف های مدنی و برای حفظ کیان و اعتلای نام ایران قدم بردارند. چرا که باید تصمیمی تاریخی از پس این رویداد سرنوشت ساز گرفت؛ چه بسا این آخرین فرصت برای همه ما باشد. چه طالع نیکی ست برای ایران که تفکری از جنس عدالت، شجاعت و انصاف، فراتر از رنگ و جناح رئیسِ جمهور شود. تا به فضل الهی و ارادۀ ملت این کلام حق تعالی در آیه 10 سوره فاطر تعبیر گردد؛ که "کلام پاکیزه (باورهاى درست) به سوى او بالا مى رود و کردار شایسته آن را در بالاتر رفتن یاری مى رساند".
از صدایِ سخنِ عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبدِ دَوّار بِمانْد