ماهان شبکه ایرانیان

۸ تیر؛ نگذاریم جهان به انزوا و غیبت ایران عادت کند

نگذاریم غیبت و انزوای ایران در عرصه جهانی به امری عادی، مطلوب  و امنیت ساز برای نظام سیاسی و اجتماعی کشور تبدیل گردد که در این صورت ایران به سرنوشت کشورهایی چون امپرطوری عثمانی و اتحاد جماهیر شوروی دچار می گردد.

عصر ایران؛ علیرضا سلطانی - با وجود برجستگی مسائل اقتصادی و معیشتی در برنامه های تبلیغی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم ، نقطه تقابل و تمایز نامزدهای انتخابات، مسائل و رویکردهای آنها در عرصه سیاست خارجی است. این مهم به صورت عینی خود را در مناظره های انتخاباتی نشان داد چنانکه مناظره چهارم که مربوط به مسائل سیاست خارجی بود ، بیش از 4 مناظره دیگر صحنه چالش و درگیری نامزدها گردید و بیشتر  هم در فضای انتخاباتی تاثیر گذاشت.
 
در عرصه اجتماعی نیز با وجود اینکه مسائل اقتصادی و معیشتی برای مردم مساله می باشد اما واقعیت این است که افکار عمومی بیش از آنکه به برنامه های اقتصادی نامزدها که عمدتا وعده های انتخاباتی است توجه کنند به راه حل های سیاسی و ریشه ای آنها که اتفاقا اقتصادی نیست و بلکه سیاسی و مشخصا مساله تحریم هاست ، توجه می کنند. 
 
در برنامه های تبلیغی نامزدهای ریاست جمهوری، وعده های اقتصادی جذاب و پرطمطراقی در حوزه مسکن، حقوق و دستمزد، یارانه و حمایت های معیشتی ارائه شد اما واقعیت این است که این وعده ها نتوانست اعتماد و اطمینان مردم را جذب کرده و تبدیل به جریان در سطح عمومی شده و بر سبد رای نامزدها تاثیر مثبت بگذارد.
 
نوعی تردید و بی اعتمادی نسبت به وعده های داده شده در حوزه اقتصادی با توجه به ذهنیت مردم نسبت به دولت های گذشته خصوصا دولت سیزدهم، زمینه ساز این شرایط گردیده است.
 
بر خلاف وعده های اقتصادی، آنچه بیشتر مبنای واکنش عمومی در سطح جامعه در انتخابات اخیر گردیده و زمینه مباحثه و تامل آنهم به صورت نسبی را فراهم ساخته، رویکردهای سیاسی نامزدها ها و خصوصا رویکرد سیاست خارجی آنهاست .
 
واقعیت این است که انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم بیش از هر چه با همه مسائل و حواشی آن، صحنه رویارویی دو گفتمان سیاست خارجی متفاوت و متقابل است. 
 
یک گفتمان به طور مشخص، نقش و اهمیتی برای سیاست خارجی برای عبور از چالش ها و بحران های کنونی قائل نیست و به ادامه روند کنونی سیاست خارجی که مشخصه آن تقابل ایدئولوژیک با جهان و قدرت های بزرگ، ایفای مسئولیت ایدئولوژیک در قبال روندها و جریان های همسو، عدم ضرورت در رفع تنگناهای نهادی و حقوقی برای گسترش مناسبات اقتصادی و تجاری، اولویت نداشتن بهره گیری از ظرفیت های سیاسی و اقتصادی بین المللی مانند سرمایه گذاری خارجی و فن آوری های نوین بین المللی، و نهایتا تکیه صرف بر توانمندی های داخلی ایران و تنظیم مناسبات با کشورها بر مبنای معیارها و شاخص های ایدوئوژیک است. 
 
برای این گفتمان علی رغم تاکیدات ظاهری، توسعه کشور و مشخصا قدرت اقتصادی در اولویت نیست و آنچه اهمیت دارد عمل به تکالیف سیاسی بر اساس آموزه ها و شعارهای ایدئولوژیک فارغ از نتایج و پیامدهای توسعه ای آن است.
 
به طور طبیعی برای این گفتمان همراهی با روندها و تحولات جهانی و گسترش مناسبات اقتصادی و تجاری با دنبا در اولویت نیست، تحریم های اقتصادی مساله نیست  و چه بسا به شرایط تحریمی و ادامه آن به چشم فرصت نگاه می کنند در نتیجه در برنامه سیاست خارجی آنها رفع تحریم ها موضوعیت ندارد و طبعا راهبردی هم برای آن اعلام نکرده و صرفا به راهکارهای  انفعالی مانند گسترش روابط با کشورهای منطقه و همسایگان،  همکاری با برخی قدرت ها مانند چین و روسیه و حضور موثرتر در برخی نهادهای بین المللی مانند شانگهای و بریکس و بهره برداری از ظرفیت آنها تاکید دارند.
 
برای این گروه خنثی سازی تحریم ها در داخل و به عبارت دقیق تر دور زدن تحریم ها مهمترین اقدام راهبردی برای حل مساله تحریم است. بنابراین تحریم ها و رفع آنها ، وزن و جایگاهی در سیاست خارجی این جریان ندارد. برایند و نتیجه این گفتمان با توجه به مفروضه های نادرست و بی توجهی به متغیرهای واقعی، جیزی جز تداوم و تشدید انزوا و حاشیه نشینی ایران از روندهای اقتصادی‌، تجاری و سیاسی بین المللی نخواهد بود . 
 
نقطه مقابل این گفتمان واپس گرا، انزواطلب و تنگ نظرانه، گفتمان تعامل با جهان و گسترش مناسبات اقتصادی با رفع مخاطرات، چالش ها و تنگناها و محدودیت های سیاسی قرار دارد .
 
برای این گفتمان که از سوی 3 نامزد انتخابات یعنی قالیباف وابسته به جریان اصولگرا ، پزشکیان وابسته به جریان اصلاح طلب و پورمحمدی نامزد مستقل و معتدل دنبال می گردد، تحریم های اقتصادی به عنوان عامل اصلی در بروز چالش ها و مشکلات اقتصادی، مساله بوده و به طور طبیعی رفع تحریم ها برای عبور از چالش های اقتصاد داخلی موضوعیت دارد .
 
این گفتمان به طور طبیعی به دنبال بهره گیری از ظرفیت های سیاسی  و اقتصادی بین المللی مانند جذب سرمایه گذاری خارجی و فن آوری های جدید، بازگرداندن ایران به حوزه های فعال گذشته بین المللی مانند بازار نفت است.
 
برای تحقق این شرایط نیز مذاکره با غرب و تلاش برای احیای برجام موضوعیت و اهمیت دارد. برایند و نتیجه این گفتمان در صورت اجرایی شدن ، خروج ایران از انزوا و حاشیه نشینی بین المللی و در نگاه حداقلی جلوگیری از تشدید شرایط انزوای ایران در عرصه جهانی است. 
 
ایران کشوری با بزنگاه های تاریخی متعدد و متفاوت در دهه های اخیر است و شاید در این زمینه گوی رقابت را از بسیاری کشورهای هم عرض ربوده است. انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم هم یکی از بزنگاه های مهم تاریخی ایران است.
 
بزنگاهی که می تواند ایران را همچنان گرفتار چالش های داخلی و واپس گرا نگه دارد و آنها را تشدید کند یا اینکه زمینه و روزنه ای برای جلوگیری از تشدید چالش های اقتصادی و سیاسی و مانعی برای ادامه بازگشت به عقب باشد. رقابت در این بزنگاه عمدتا در صحنه سیاست خارجی است .
 
در واقع بازی دولت آینده در صحنه سیاست خارجی، چشم انداز آینده ایران را می سازد. جدال دو گفتمان سیاست خارجی که یکی به انزوا و حاشیه نشینی بیشتر ایران در عرصه بین المللی و جهانی می انجامد و زمینه تشدید چالش ها و تنش ها و ابربحران های داخلی را فراهم می کند و دیگری حداقل به جلوگیری از انزوای و حاشیه نشینی بیشتر.
 
بیش از یک دهه است ایران در نتیجه تحریم ها در انزوای جهانی قرار گرفته است و نکته مهمتر انکه با طولانی شدن تحریم های تحمیلی به ایران، جهان کم کم به نبود ایران در عرصه های اقتصادی به خصوص نفت عادت کرده است همچنانکه به نبود کره شمالی و کوبا در گذشته عادت کرده بود. ایران کشوری بین المللی است. 
 
نگذاریم با حاکمیت گفتمان های واپس گرا و انزواطلب در سیاست خارجی ، جهان بیش از این به نبود و انزوای ایران عادت کند و نگذاریم غیبت و انزوای ایران در عرصه جهانی به امری عادی، مطلوب  و امنیت ساز برای نظام سیاسی و اجتماعی کشور تبدیل گردد که در این صورت ایران به سرنوشت کشورهایی چون امپرطوری عثمانی و اتحاد جماهیر شوروی دچار می گردد. 
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان