شناسه : ۲۸۵۰۲۸۷ - سه شنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۹:۲۶
درباره کارزار برکناری علیرضا زاکانی و آنچه مهدی چمران گفت
کسانی که امروز کارزار برکناری شهردار راه می اندازند، حتماً کاری مدنی و مدرن انجام می دهند ولی بهتر و موثرتر از این کار، رأیی است که باید در انتخابات بدهند تا اساساً افرادی مانند چمران عضو شورای شهر نشوند که آنها هم فردی مانند زاکانی را شهردار کنند و بعد، کارزار راه بیندازند که "برکنارش کنید"!
عصر ایران؛ جعفر محمدی - اخیراً کارزاری تشکیل شده و طی آن، امضا کنندگان - که تا لحظه نگارش این متن تعدادشان از 100 هزار نفر فراتر رفته - از شورای شهر تهران درخواست کرده اند علیرضا زاکانی را از شهرداری پایتخت برکنار کند.
مهدی چمران، رئیس شورا اما در این باره گفته است: به این کارزارها توجه نکنید، این ها کارزار نیستند.
او این را هم گفته که عزل و نصب شهردار، فرایند خاص خود را دارد و در اختیار شوراست و بدین ترتیب، از مخالفت خویش با این کارزار خبر داده است.
دو نکته در این باره قابل ذکر است:
1 - حق با رئیس شورای شهر تهران است. انتخاب شهردار و نیز برکناری او صرفاً با اراده اعضای شورا که آنها هم منتخب مردم هستند، صورت می گیرد. اگر قرار باشد با جمع آوری امضا در کارزارها، تصمیمات و مسوولان و رویکردها تغییر کنند، سنگ روی سنگ بند نمی شود. فرض کنیم که شورای شهر تهران، مستند به یک کارزار، زاکانی را برکنار کند و غلامحسین کرباسچی -که به باور بسیار، موفق ترین شهردار تهران در سال های بعد از انقلاب بود- را جایگزین او کند. در چنان فرضی اگر مخالفان او نیز کارزار راه بیندازند، باز هم شورا باید شهردارش را عوض و شهردار جدیدی تا کارزار بعدی انتخاب کند؟!
کسانی که امروز کارزار برکناری شهردار راه می اندازند، حتماً کاری مدنی و مدرن انجام می دهند ولی بهتر و موثرتر از این کار، رأیی است که باید در انتخابات بدهند تا اساساً افرادی مانند چمران عضو شورای شهر نشوند که آنها هم فردی مانند زاکانی را شهردار کنند و بعد، کارزار راه بیندازند که "برکنارش کنید"!
ما هر چند زاکانی را نه شهردار مناسبی می دانیم و نه حتی سیاستمدار موجهی، اما بر سبیل انصاف و خرد عملگرایانه، حق را به چمران می دهیم و سخن اش را در ابقای زاکانی برغم کارزار، موجه می دانیم.
2 - این که چمران گفته است نباید به این کارزارها توجه کرد، سخن دقیقی نیست. مسوولان کشور در هر رده و جایگاهی، ناگزیر از توجه به افکار عمومی هستند. چنین کارزارهایی هرچند الزام قانونی برای مسوولان و از جمله رئیس شورای شهر تهران ایجاد نمی کنند، ولی نشان دهنده دستکم بخشی از افکار عمومی هستند و شایسته توجه و تأمل و بررسی و احترام.
چمران می توانست بگوید این کارزار، ما را موظف به برکناری شهردار نمی کند ولی از نارضایتی هایی حکایت دارد که باید به عنوان نمایندگان مردم، مورد بررسی قرار دهیم و برای کسب رضایت حداکثری بکوشیم نه این که بگوید این کارزارها کارزار نیستند و نباید به آنها توجه کرد! چگونه است که وقتی 50 نفر را جایی جمع می کنند تا درباره حجاب شعار دهند، باید به آنها به عنوان "مردم" توجه کرد ولی دهها هزار شهروند از نظر رئیس شورای شهر پایتخت،حتی شایسته توجه هم نیستند و کارزارشان هم کارزار نیست؟!
اساساً بخش مهمی از مصائبی که امروزه بر ایران ما می رود، ناشی از همین بی التفاتی به افکار عمومی است. واقعیت این است که بسیاری از تصمیماتی که در این کشور گرفته می شود، حتی در نهادهای انتخابی مانند مجلس شورای اسلامی و بسیاری از شوراها، همسو با خواسته های عمومی نیست و همین باعث ایجاد تنش و اصطکاک در جامعه می شود. به عنوان مثال دو ماجری "صیانت از فضای مجازی" و "عفاف و حجاب" را بنگرید که چگونه برخلاف خواست عموم ملت در "خانه ملت" مطرح و برای کشور هزینه زا شد.
غیبت بیش از نیمی از ایرانیان در دو انتخابات اخیر مجلس و ریاست جمهوری، نتیجه همین رویکردهای محفلی و رویگردان از مردم است.
حتی اگر کارزاری برای برکناری شهردار تهران نیز وجود نداشته باشد، شورای شهر باید سازوکاری برای سنجش افکار عمومی درباره شهردار و کارکردهایش داشته باشد تا در تصمیم گیری های خود در نحوه کار با شهردار، اعم از تذکر و تشویق و ابقا و برکناری، دیدگاه شهروندان را لحاظ کند.