حجتالاسلام و المسلمین حسن رضائی مهر، رئیس مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآنی (ایکنا) گفت: حرکت احیاگری اسلام چیز تازهای نبوده است و قبل از انقلاب اسلامی نیز این حرکت وجود داشته و تقریبا در تمام این جریانها افراد بزرگی در برهههای مختلف، منشاء این جنبشها در راستای احیاگری اسلام بودهاند. اما مقایسه جنبشهای پیشین با نهضت اسلامی امام خمینی(ره) از جهاتی حائز اهمیت است، چرا که یک سری ویژگیهایی است که از حیث نظری و عملی و نیز نتیجه، انقلاب اسلامی را از سایر حرکتهای اسلامی متمایز میکند.
وی ادامه داد: آنچه که حرکت امام خمینی(ره) را منحصر به فرد کرده است مبنای سیاست انقلابی حضرت امام و اعتقاد به لوازم آن بوده است. بر این اساس چون مبنای ایشان وسیع بود بازخورد آن نیز به طور وسیع در جهان گسترده شد. در حقیقت حرکت انقلابی حضرت امام دارای جهات مختلفی بود. مبارزه با دیکتاتوری، احیای کرامت انسانی، نفوذ جهانی و لزوم فعالیت فرامرزی در بیداری جهانی، تعالی مرتبت فرد ایرانی و همه اینها در قالب اسلامیت ناب و حقیقی، از مؤلفههای این انقلاب بود.
رضائی مهر بیان کرد: در حقیقت میتوان ادعا کرد که مبنای سیاست انقلابی حضرت امام در یک کلمه خلاصه میشود و آن لزوم احیاگری اسلامی است. یعنی حضرت امام (ره) لحظه به لحظه حرکت انقلابیاش در طول زمان و در راستای احیاگری دینی و اسلامی بود چرا که معتقد بود تمام مولفهها در پرتو احیای اندیشه اسلامی محقق شدنی است.
وی افزود: لزوم احیاگری اسلامی در دیدگاه امام قبل از هر چیز مستند به متون دینی بود. به نظر ایشان تاسی به آیات قرآن پاسخگویی نیازهای امروز بشر است؛ به عنوان مثال آیه 56 سوره انعام بر همین معنا دلالت دارد. در برخی آیات خداوند خود را حافظ قرآن و دین اسلام قرار داده است که مقتضای سیاق آن لزوم حفظ آن از سوی مسلمین است و اینکه مسلمین موظفاند نسبت به حفظ آن جدیت داشته باشند و بدیهی است فرض حفظ دین، احیای آموزههای آن است. در آیاتی هم مسلمین را به مقابله با کفار و منافقین امر فرموده که انقلاب بر علیه ستم کاران را بر همه فرض میکند. این موارد برخی از مستندات دینی لزوم احیاگری دینی هستند.
رئیس مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه اظهار کرد: اما آنچه در اندیشه احیاگرانه حضرت امام مورد توجه است وسعت فعالیتهای احیاگرایانه حضرت امام در عرصه سیاست است. این وسعت به گونهای است که دست یابی ما را به نمونهها و مصادیق آن آسان کرده است که بیان برخی از زمینههایی که مشمول احیاگری حضرت امام گردید، میتواند شاهد بسیار خوبی برای این مدعا باشد.
مبارزه با استعمار از مصادیق احیاگری اسلامی امام (ره)
وی ادامه داد: مبارزه با استعمار و عدم احساس استقلال ملتها و خودباختگی آنها در برابر بیگانگان یکی از موارد این اندیشه است. سلطه فراگیر فرهنگ غرب و شرق بر جوامع اسلامی و القای این مسئله که چنین جوامعی نمیتوانند بدون اتکای بر فرهنگ غربی و شرقی به حیات خود ادامه و بدون این قدرتهای بیگانه، نمیتوانند زنده باشند و یا حق حیات برای آنها ثابت نیست، باعث جانشینی فرهنگ بیگانه به جای فرهنگ دینی شد. امام خمینی (ره) با مقابله صریح با این وضعیت به روشنگریهای انقلابی در عرصه جهان اسلام پرداخت.
رضائی مهر گفت: ایجاد اختلاف در جوامع مسلمین توسط قدرتهای بیگانه، مورد دیگری است که میتوانیم به آن اشاره کنیم. حضرت امام خمینی (ره) با تشخیص این توطئه در جای جای پیامها و سخنرانیهای خود، نسبت به آن هشدار داده است
وی با اشاره به یکی از موانع احیای تفکر دینی در نهضت امام خمینی(ره) افزود: برداشتهای انحرافی از بعضی اخبار یکی از موانع احیای تفکر دینی در نهضت امام خمینی (ره) بود. در حقیقت برخی روایات و یا استنباطها و برداشتهای نادرست از روایات که در منابع اسلامی آمده است در آن زمان وجود داشت که از آن جمله روایاتی استکه پرچمداران قیامها را طاغوت معرفی میکند و یا قیامهای قبل از ظهور حجت را شکست خورده تلقی میکند.
شیوه امام خمینی(ره) در احیای اندیشه اسلامی شیوه پیامبر(ص) بود
این پژوهشگر حوزوی بیان کرد: مسئله دیگری که در نهضت امام خمینی(ره) حائز اهمیت است مسئله شیوه و منش امام در این نهضت است. شیوه ایشان در احیای اندیشه اسلامی، شیوه حضرت رسول الله (ص) بوده است یعنی انعکاس همان شیوه رفتاری پیامبر (ص) در صدر اسلام و نیز ادامه طریق و روش اهلبیت (ع). و بر همین اساس میتوان کلیدیترین و مهمترین ویژگی نهضت احیاگری امام خمینی(ره) را در تشخیص موانع، تحریفات و انحرافات عارض بر دین و جامعه دینی و سپس ارایه راهکارهای جدی و اهتمام دراجرای آنها دانست؛ چرا که احیای حقایق دینی متوقف بر شناخت دقیق موانع و آسیبهای موجود در احیای فرهنگ دین است که چنین امری با توجه به جامعیت حضرت ایشان، به شکل بایسته و شایستهای به وقوع پیوست.