ماهان شبکه ایرانیان

مصرف درست نعمت‌ها

سخن در این موضوع بود که تمام نعمت‌ها از ناحیه وجود مقدس حضرت حق است و برای هر نعمتی هم پروردگار بزرگ عالم راه مصرفی قرار داده است. اگر همه مردم نعمت‌ها را در همان راه‌هایی هزینه کنند که حضرت حق نشان داده، در زندگی دنیایی خود دچار مشکل نخواهند شد و در آخرت نیز زندگی آباد و پر خیر و برکتی خواهند داشت.

 مصرف درست نعمت‌ها   

سخن در این موضوع بود که تمام نعمت‌ها از ناحیه وجود مقدس حضرت حق است و برای هر نعمتی هم پروردگار بزرگ عالم راه مصرفی قرار داده است. اگر همه مردم نعمت‌ها را در همان راه‌هایی هزینه کنند که حضرت حق نشان داده، در زندگی دنیایی خود دچار مشکل نخواهند شد و در آخرت نیز زندگی آباد و پر خیر و برکتی خواهند داشت.

شما اگر مختصری در این زمینه اندیشه کنید به این نتیجه می‌رسید که به جز این راه، راهی برای از بین بردن مشکلات در تمام زمینه‌های زندگی وجود ندارد.

اگر یک معمار یا بنّا تمام مصالح مربوطه را در راه صحیح خودش به کار ببرد، ساختمانی درست می‌‌شود که جای زندگی است، اما چنانچه مصالح مربوطه را در جای خودش مصرف نکند، به هدر می‌‌رود. وجود مقدس پروردگار عالم آن مصالحی را که به عنوان نعمت در اختیار انسان قرار داده، نقشه خرجش را هم بوسیله انبیا و اولیا اعلام کرده است و اگر مطابق با همان نقشه به کار گرفته شود دنیای مردم و آخرتشان آباد می‌‌شود.

 

مؤمنان و مصرف درست نعمت‌ها

پیامبر عظیم‌ الشأن اسلام(ص) می‌‌فرماید: بهشت از همین راه ساخته می‌‌شود، معمار و بنّای بهشت، خود شما هستید.[1] شما اگر نعمت‌هایی را که در اختیار دارید هماهنگ با خواسته‌های پروردگار هزینه کنید، سازنده، مالک و وارث بهشت هم شده‌اید. پروردگار بزرگ عالم در سوره مبارکه مؤمنون، ابتدا ویژگی‌های مؤمنان را مطرح می‌کند و سپس می‌فرماید:

{ أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ * الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیها خالِدُون‌ }[2].

درباره اولین ویژگی، یعنی نماز می‌فرماید:

{ قَدْ أَفْلَحَ الْمـُؤْمِنُونَ * الَّذینَ هُمْ فی‌ صَلاتِهِمْ خاشِعُون }.[3]

در نماز نعمت‌های دست و پا، فکر، قلب، مغز و روان، همگی به کار گرفته می‌‌شوند و این یکی از راه‌های صحیح هزینه کردن نعمت‌هاست.

سپس می‌‌فرماید که مؤمنان هیچ نعمتی را بیهوده هزینه نمی‌‌کنند:

{ وَ الَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُون‌ }.[4]

این عدم لغو فقط مربوط به زبان نیست، بلکه مؤمنان در همه امور از لغو اعراض می‌‌کنند. آنان در امور مالی، در رفاقت، در امر خانه و خانواده و در امر اجتماع اهل لغو و بیهوده‌کاری نیستند.

امیرمؤمنان(ع) در همین ماه مبارک رمضان به حضرت مجتبی و حضرت سید الشهدا’ فرمود: «وَ اعْمَلَا لِلْأَجْر»[5]؛ تا لحظه بیرون رفتنتان از دنیا برای خدا کار کنید که چیزی به دست بیاورید. بیهوده کار نباشید و فقط برای خدا کار کنید. لغو یعنی برای دیگران کار کردن، به عشق دیگران چرخیدن، به عشق دیگران زنده بودن و به عشق دیگران حرکت کردن.

پیامبر(ص) می‌فرماید: در روز قیامت سه نفر وارد محشر می‌شوند. به یکی از آنان می‌‌گویند چه عملی آورده‌ای؟ می‌گوید: خدایا تمام قرآنت را برای رضای تو فرا گرفتم، خواندم و به دیگران هم یاد دادم. خداوند می‌فرماید: دروغ می‌گویی و تمام ملائکه هم می‌گویند: دروغ می‌‌گویی! بعد به او خطاب می‌‌رسد: تو قرآن را یاد گرفتی، خواندی و تبلیغ کردی فقط برای این که مردم بگویند عجب قاری و معلم خوبی هستی. مزد تو هم همان بوده که در دنیا تحقق یافته و همان‌طورکه می‌‌خواستی مردم تو را بشناسند، آنان هم شناختند و معروف شدی.

به دیگری می‌‌گویند تو چه کار کرده‌ای؟ می‌‌گوید: ثروت و مالی را که به من دادی، در راه تو به قوم و خویشان، به مستحقان و به حسینیه و مسجد دادم. خطاب می‌رسد دروغ می‌‌گویی و ملائکه هم می‌‌گویند دروغ می‌‌گویی! تو مالت را دادی به خاطر این که بگویند که بسیار کریم است و مردم هم همین را گفتند و این همان مزدت بود که گرفتی.

به سومی می‌‌گویند تو چه کار کرده‌ای؟ و می‌گوید: جنگ بین اسلام و کفر بود و من مخلصانه به جبهه رفتم و شهید شدم. خطاب می‌‌رسد دروغ می‌‌گویی و ملائکه هم می‌‌گویند دروغ می‌‌گویی، برای این که نظر تو این بود که قهرمان شوی و بگویند عجب انسان شجاعی است و این هم برایت محقق شد. پس تو هم چیزی را طلبکار نیستی.[6]

بنابراین، برای خدا کار کنید که چیزی نصیبتان شود. اگر نعمت‌ها در راه خودش هزینه شود، شما در حقیقت معمار و سازنده بهشت می‌‌شوید و بالاتر از آن، در حوزه جاذبه رضایت دوست قرار می‌‌گیرید که این از بهشت بالاتر است. این بهشت معنوی است و فاصله‌‌اش با بهشت عادی، فاصله میان بدن و جان است.

 

نمونه‌هایی از هزینه کردن صحیح نعمت‌ها

{ وَ الَّذینَ هُمْ لِلزَّکاةِ فاعِلُون‌ }[7]

اینان زکات مالشان را می‌‌پردازند و نعمت‌ها را در همان راهی که باید هزینه می‌‌کنند. پرداخت اضافه بر آنچه که خداوند متعال فرموده خلأهای بسیاری را در جامعه پر می‌‌کند.

با دقت در عالم متوجه می‌شویم که خود پروردگار نعمت‌ها را چقدر حکیمانه به کار زده است و با بجا مصرف کردن نعمت‌ها، چه نظام شگفت انگیزی برپاست! مردم هم باید در هزینه کردن نعمت‌ها خلیفه خدا و جانشین وجود مقدس او باشند و راه او را بپیمایند.

{ وَ الَّذینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ * إِلاَّ عَلى‌ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْـرُ مَلُومین }؛[8]

بندگان واقعی من حتی شهوت را بیجا مصرف نمی‌‌کنند؛ چراکه اگر شهوت هم بیجا و خارج از نقشه خدا مصرف شود، فساد فراوان ببار می‌‌آورد.

{ وَ الَّذینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُون‌ }[9]

بندگان من، بندگان متعهد و امانتدارند و امانت‌ها را نیز در راه خودش هزینه می‌‌کنند.

{ وَ الَّذینَ هُمْ عَلى‌ صَلَواتِهِمْ یُحافِظُون‌ }[10]

بندگان من در عبادت هم نعمت را بجا مصرف می‌‌کنند و بندگی اصلا یعنی نعمت را بجا مصرف کردن.

{ أُولئِکَ هُمُ الْوارِثُونَ * الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیها خالِدُون‌ }[11]

این مؤمنان با مصرف بجای نعمت‌ها، ساختمانی به نام بهشت و فردوس ساخته‌‌اند که آنهم نزد من محفوظ است. و در جای دیگر می‌‌فرماید:

{ وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْـرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ الله‌ }[12]

آنچه از خوبی فرستادید من برای شما نگه می‌‌دارم. پس شما با مصرف کردن به جا، بهشت می‌‌سازید و خدا نیز امانتدار شماست.

 

خداوند، امانت‌دار بندگان

خداوند حکیم در قرآن مجید می‌‌فرماید: { فَإِنَّ اللهَ شاکِرٌ عَلیم‌ }[13] یعنی هنگامی که شما نعمت را درست مصرف کردید، من هم امانتدار و شاکر شما می‌‌شوم. بنابراین، انسان به مقامی می‌‌رسد که خدا می‌‌فرماید من امانتدارت هستم و خوبی‌هایت را نگه می‌‌دارم و هیچ خطری هم خوبی‌هایت را تهدید نمی‌‌کند؛ و چه امینی بالاتر از پروردگار بزرگ عالم! انسان به این نقطه که می‌‌رسد تمام ترس‌ها و غصه‌هایش از بین می‌‌رود و از اولیای خدا محسوب می‌‌شود:

{ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ * الَّذینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ }[14]

مسئله دیگری را که باید بدان توجه کرد، این است که هیچ موجودی در این عالم مالک نیست و تمام موجودات مملوکند: { وَ لِلهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض‌ }[15] فقط خدا مالک است و بقیه همگی مملوکیم.

ما طبق آیات قرآن مجید، کارگر حق هستیم و این نعمت‌هایی که در اختیار ماست ملک خداست و ما اجازه تصرف مالکانه در آن‌ها را نداریم. ما باید مطابق اجازه وجود مقدس او در اموال تصرف کنیم و نمی‌توانیم که هر کاری که دلمان خواست انجام دهیم.

 

بازبینی نعمت‌ها

اکنون باید نعمت‌هایی را که خداوند به ما داده بازبینی کنیم. اول به خودمان نگاه کنیم و این خود بازبینی، بسیار عالی و ضروری است، زیرا به خدابینی منتهی می‌‌شود. از سرمان شروع می‌‌کنیم. عظیم‌‌ترین نعمتی که در سر ما قرارداده شده نعمت عقل است. ما باید این نعمت را در راه علم‌آموزی هزینه کنیم. همین نشستن ما در مجلس علم و استماع معارف الهی، از مصادیق بجا مصرف کردن نعمت عقل است. امیرمؤمنان(ع) می‌‌فرماید: شما به هرچه می‌‌خواهید برسید از راه عقلتان باید برسید. عقل را تقویت و افروخته‌تر کنید و به این چراغ، نور بیشتری بدهید که نور آن، علم است.[16]

پیامبر اکرم(ص) نیز می‌‌فرماید: علم بر دو قسم است؛ یکی علم دین، و دیگری علم ابدان.[17] علم دین وجوبش قوی‌تر و عینی است، و علم ابدان هم واجب کفایی است.[18]

شما که می‌‌توانید درس بخوانید اگر نخوانید ناسپاسی کرده‌اید! مخصوصا الان که اسلام نیازمند به شماست. پس یک راهی که عقل باید در آن مصرف شود راه علم است. اسلام برای آن راه چنان ارزشی قائل شده که می‌‌فرماید:

وقتی در مجلس علم شرکت می‌‌کنید، اولاً خدا به ملائکه می‌‌فرماید که پرِ خود را زیر پای شما بگسترانند؛ ثانیاً خود پروردگار به عدد موجودات زنده دریا، مغفرت نصیبتان می‌‌کند؛ و ثالثا هنگامی که عالم شدید، از طریق علمتان چه بهره‌ها نصیب خودتان و دیگران می‌‌گرداند.[19]

 

بهره‌برداری از نعمت عقل

در منطقه خمین که حدود یک قرن پیش خوانین در آن حکمرانی می‌‌کرده‌اند، یک نفر با این که در دو سالگی‌اش خان‌ها پدرش را کشته‌‌اند و در هفت سالگی هم مادرش را از دست داده است، در همان یتیمی و در همان تهیدستی، عاشق علم‌آموزی می‌شود. او ابتدا نعمت‌ها را می‌‌شناسد و می‌‌فهمد که آن‌ها را در چه راهی باید مصرف کند. او سپس برای ادامه علم آموزی به اراک و قم می‌‌رود و به جایی می‌‌رسد که درخت عقلش به ثمر می‌‌نشیند و نه تنها خودش بیدار می‌‌شود، که ملتی را بیدار می‌‌کند و این بهره‌دهی او تا خدا بخواهد ادامه دارد:

{ ضَـرَبَ اللهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ * تُؤْتی‌ أُکُلَها کُلَّ حینٍ بِإِذْنِ رَبِّها }[20]

اکنون نیز تفاوت رفتار مردم با زمان طاغوت، از ثمرات وجود این مرد بزرگ است که فهمید از نعمت عقل خودش چگونه استفاده کند.

 

نعمت گوش و زبان

نعمت دیگر گوش است که آن را نیز باید در راه درست مصرف کرد. خداوند می‌‌فرماید:

{ فَبَشِّـرْ عِبادِ * الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذِینَ هَداهُمُ اللهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْباب‌ }[21]

امام علی(ع) درباره مصرف‌کنندگان درست این نعمت می‌‌فرماید:

« وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَى الْعِلْمِ النَّافِع‌ لَهـُم‌»[22].

شخصی از امام صادق(ع) می‌پرسید: همسایه‌ام خواننده زن و نوازنده دارد و من برای شنیدن گاهی در دستشویی بیشتر می‌‌مانم، آیا اشکال دارد؟ امام(ع) ناراحت شد و فرمود: مگر این آیه را نخوانده‌ای؟

{ انَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَـرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ اولئکَ کانَ عَنْهُ مَسْئوُلا }[23]

روز قیامت از شنیده‌های گوشت می‌‌پرسند که چه گوش داده‌ای؟

پس، از نعمت گوش باید درست بهره برد. پیامبرخدا(ص) دهان‌ها را بر دو قسم تقسیم کرده، می‌‌فرماید: بعضی از دهان‌ها، سخنشان مانند نسیم بهار است که تمام گیاهان مرده را زنده می‌‌کند و آن، دهانِ پاکان اولیای خدا و شایستگان است.[24] قرآن مجید دستور می‌‌دهد که در مقابل این دهان‌ها انگشت در گوش نگذارید، بلکه گوش دهید و بپذیرید.[25] این‌قدر مسأله گوش مهم است که خدا به پیامبرش می‌‌گوید از جانب من به اهل شنیدن بشارت ده که آنان به هدایت من وصل و صاحب عقل‌اند.[26]

از دیگر اعضای بدن، زبان است. قرآن مجید به مؤمنان دستور می‌‌دهد که زبان را در راه ایمان، امر به معروف و نهی از منکر، خواندن قرآن و نماز، وعظ و نصیحت و تذکر به مردم مصرف کنید.[27] با مردم نیز که سخن می‌‌گویید نرم و خوب سخن بگویید، در سخنانتان فحش و ناسزا، مسخره کردن و هجوم به شخصیت مردم نباشد. همچنین در زبانتان، دروغ، تهمت، مجادله و لجبازی نباشد. حرفتان، حرف مهر و محبت و کرامت و آقایی و بزرگواری باشد. لقب بد به کسی مدهید.[28] اگر نعمت زبان در راه خودش مصرف شود آبروی کسی نمی‌‌ریزد و کسی دلگیر، دلسرد و ناامید نمی‌‌گردد. امیرمؤمنان(ع) می‌‌فرماید: یک واعظ هنرمند کسی است که مردم را نه ناامید، و نه مغرور به خدا کند.[29] پس مصرف صحیح نعمت زبان بسیار مهم است.

 

نعمت سینه و شکم

یک نعمت هم، نعمت سینه است که آن را نیز باید در راه خودش مصرف کرد. راه مصرف درست سینه، راه صبر و حوصله است که انسان در مشکلات از کوره در نرود و ناروا نگوید. باید متذکر بود که انبیا و ائمه و اولیای خدا بیش از ما گرفتار بوده‌اند، اما صبر پیشه کرده‌اند تا مشکلات حل شود.

نعمت دیگر، شکم است که راه مصرف آن، خوردن حلال است. حرام، از آنِ شکم نیست. شکم همه اعضا و جوارح را تغذیه می‌‌کند و اگر لقمه حرام بخورد بر دیگر اعضا نیز تاثیر سوء می‌‌گذارد. کسانی که در کربلا شمشیر کشیدند و اولیای خدا را کشتند بر اثر حرامخواری بود.

 امام حسین(ع) به زین‌العابدین(ع) فرمود: شکم اینان از حرام پر شده است: «فَقَد مُلِئَت بُطُونُکُم مِن الحَرام».[30]

 

نعمت دست و پا

نعمت دیگر، دست است که باید از آن نیز درست بهره برد. امیرمؤمنان(ع) از این نعمت چنان استفاده کرد که پیامبر(ص) فرمود:

«ضَـربَةُ عَلیٍ یَومَ الخَندَقِ خَیْـرٌ مِن عِبٰادَةِ الثَّقَلَین».[31]

با دست می‌‌توان حدیث و قرآن نوشت و نیز می‌‌توان با نوشتن نامه‌های محبت آمیز، دیگران را به اسلام جذب کرد. همچنین با آن می‌‌توان بر سر یتیم دست کشید. پیامبر اکرم(ص) می‌‌فرماید: به تعداد موهایی که از زیر دستتان می‌‌گذرد حسنه برایتان نوشته می‌‌شود.[32] از دست می‌‌شود در دعا هم استفاده نمود. امام زین العابدین(ع) دستش را بلند می‌‌کرد و در سحر 300 بار می‌‌فرمود: «الهی العفو، الهی العفو».[33]

یک نعمت هم پاهاست که می‌‌شود با آن به عیادت مریض، به تشییع جنازه اموات و شهدا و به مجالس بزرگداشت اهل‌بیت (ع) رفت و قدم‌های خوبی برای رفع مشکلات مردم برداشت.

 

پی نوشت ها:

[1]. شرح اصول کافی «مازندرانی» : 10 / 317.

[2]. مؤمنون (23) : 10 ـ 11؛ «آنان تنها وارثانند‌. وارثانی که از روی شایستگی بهشتِ فردوس را به میراث می‌برند و خود در آن جاودانه‌اند.»

[3]. مؤمنون (23) : 1ـ2؛ «هم‌ آنان که در نمازشان با حضور قلب و فروتنند.»

[4]. مؤمنون (23) : 3؛ «و از هر گفتار و کردار بیهوده و بی‌فایده‌ای رویگردانند‌.»

[5]. نهج البلاغه : نامه 47.

[6]. بحارالانوار : 69 / 305، باب 116 حدیث 52؛ مستدرک الوسائل : 1/111 باب 12، حدیث 120.

[7]. مؤمنون (23) : 4؛ «وکسانی که زکات می‌پردازند.»

[8]. مؤمنون (23) : 5 ـ 6؛ «و نگهدارندهٔ دامنشان از آلودگی جنسی‌اند.مگر در کام‌جویی از همسران یا کنیزانشان که در این زمینه مورد سرزنش نیستند‌‌.»

[9]. مؤمنون (23) : 8؛ «و مؤمنان امانت‌ها و پیمان‌های خود را رعایت می‌کنند‌.»

[10]. مؤمنون (23) : 9؛ «و همواره بر اوقات و شرایط ظاهری و باطنیِ نمازهایشان مراقبت دارند.»

[11]. مؤمنون (23) : 10 ـ 11؛ آنان همان وارثان هستند که بهشت را به ارث می‌برند و در آن جاودانه‌اند.»

[12]. بقره (2) : 110؛ «و آنچه از کار نیک چون عبادت و خدمت به خلق برای خود پیش فرستید آن را نزد خداوند خواهید یافت.»

[13]. بقره (2) : 158؛ «قطعاً خداوند در برابر عمل او پاداش‌دهنده و به وضعیت او داناست.»

[14]. یونس (10) : 62 ـ 63؛ «آگاه باشید! یقیناً نه بیمی برای اولیای خداست و نه اندوهگین می‌شوند.»

[15]. آل عمران (3) : 189؛ «مالکیت و فرمانروایی آسمان‌ها و زمین فقط در سیطرهٔ خداست و خداوند بر هر کاری تواناست.»

[16]. تحف العقول : 5 (مقدمه).

[17]. بحارالانوار: 1/220، حدیث 52.

[18]. همان : 2 / 32، حدیث 20.

[19]. الکافی : 1 / 34؛ من لایحضره الفقیه : 4 / 378.

[20]. ابراهیم (14) : 24 ـ 25؛ «آیا ندانسته‌ای که خداوند چگونه کلمهٔ طیبهٔ توحید و آثار اعتقادی و عملی‌اش را تشبیه به درخت پاکی کرده است که ریشه‌اش استوار و شاخه‌اش در آسمان است؟ درختی که میوه‌اش را به خواست پروردگارش در هر زمانی می‌دهد.»

[21]. زمر (39) : 17 ـ 18؛ «پس بندگانم را مژده بده هم ‌آنان که سخن را می‌شنوند و از بهترینش که آنان را در سایهٔ عملِ به آن به حق می‌رساند پیروی می‌کنند، اینانند که خداوند هدایتشان کرده و اینان صاحبان خِردند‌.»

[22]. نهج‌البلاغه : خطبه 193؛ «گوش خود را وقف شنیدن دانش‌هایی کرده اند که برای آنان مفید است.»

[23]. اسراء (17) : 36؛ «از چیزی که به آن علم یقینی نداری، بلکه برگرفته از شنیده‌هاست پیروی نکن!»

[24]. بحارالأنوار : 59/71؛ «اغتنموا برد الربیع فإنه یفعل بابدانکم ما یفعل بأشجارکم».

[25]. { وَإِنِّی کُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ }، نوح (71) : 7؛ «هرگاه دعوتشان کردم تا آنان را بیامرزی انگشتان خود را در گوش‌هایشان نهادند.»

[26]. { وَقَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ } ملک (67) : 10؛  ر.ک: نیز: بقره (2) : 171؛ انفال (8) : 22؛ فرقان (25) : 44.

[27]. بقره (2) : 83؛ نساء (4) : 5 و 8 و 9؛ آل عمران (3) : 104؛ اسراء (17) : 23 و ... .

[28]. حجرات (49) : 11.

[29]. بحارالأنوار: 3/56.

[30]. همان: 45 / 8 ؛ «بدرستی که شکم‌های شما از حرام پر شده است.»

[31]. همان: 39 / 2؛ مشارق الأنوار الیقین فی اسرار امیرالمؤمنین(ع): 313؛ «ضربت‌ على(ع) در روز خندق افضل است از عبادت جن و انس‌.»

[32]. وسائل الشیعه: 10 / 110 ـ 111.

[33]. کلیات مفاتیح الجنان: فصل چهارم (در برخاستن از خواب و خواندن نماز شب).



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان