سرویس جهان مشرق - 6 روز از آغاز حملۀ مجدد اسرائیل به خانیونس که در تعارض با ادعای پیشین مقامات ارتش این رژیم است میگذرد. تقریبا سه ماه و نیم پیش (در اواخر فروردین 1403) بود که عملیات گستردۀ اسرائیل در شرق و غرب خانیونس پس از دو ماه به پایان رسید و اسرائیلیها از خانیونس عقبنشینی کردند. با عقبنشینی از خانیونس، مرحلۀ سوم عملیات در این استان آغاز شد.
مرحلۀ اول عملیات، حملات توپخانهای و هوایی بود، و مرحلۀ دوم، حملات گستردۀ زمینی (در برخی مناطق به استعداد دو لشکر). اسرائیلیها مدعی بودند طی این دو مرحله تمامی ساختار فرماندهی و کنترل و بخش عمدهای از زیرساختهای نظامی گروههای مقاومت را از بین برده و تعداد زیادی از نیروهای آن را کشته یا دستگیر کردهاند. پس از آن نوبت به مرحلۀ سوم میرسید. به گفتۀ مقامات ارتش اسرائیل، مرحلۀ سوم مرحلهای است که در آن، عملیاتهای «محدود»، با تعداد نیروی کم، و حملات برقآسا، بر پایۀ دادههای اطلاعاتی صورت میگیرد.
آنچه در استان شمال، استان غزه، استان وُسطی و استان خانیونس (که هر چهار استان، وارد مرحلۀ سوم شدهاند) رخ داده، به وضوح نقض ادعای اسرائیلیهاست چرا که عملیاتهای مختلفی که پیشتر در جبالیا، تلالهوی، شجاعیه و الصبره (هرچهار محله در استان غزه) رخ داده بود و حالا در خانیونس رخ میدهد، یک لشکرکشی کامل است که به تنهایی (و فارغ از دلایل متعدد دیگر) نشان میدهد ادعای نابودی زیرساختها و نیروهای حماس و دیگر گروههای مقاومت، یک ادعای تبلیغاتی صرف بوده است.
نیروهای اسرائیلی یورش خود را از دو محور در شرق و شمال خانیونس آغاز کردند. محور اول، حرکت از سمت جاده کیسوویم به سمت جنوب یعنی محور القراره-الزنه-بنی سهیلا بود. محور دوم، ورود از سمت عبسان به سمت بنی سهیلا بود که به توجه به عملیاتهای مقاومت در این محور، اسرائیلیها با تغییر تاکتیک، فشار از این محور را کم کرده و تمرکز را بر همان محور اول قرار دادند.
نیروی عملکننده اسرائیلیها در این حمله، لشکر 98 چترباز است. این لشکر سه تیپ چترباز و یک تیپ نیروی مخصوص دارد و تیپ هفتم زرهی نیز برای این عملیات به ان ملحق شده و در جریان عملیاتهای جزئی (که در ادامه به آن اشاره خواهد شد) برخی از نیروهای دیگر نظامی یا اطلاعاتی اسرائیلی نیز به یاری آن میآیند. در حال حاضر تیپ نیروی مخصوص و تیپ هفتم زرهی مستقیما وارد درگیری شده و سه تیپ چترباز به عنوان نیروی ذخیرۀ عملیاتی، پشت آنها باقی ماندهاند.
مجبور شدنِ فرماندهان اسرائیلی برای به کارگیری 5 تیپ در منطقهای چند کیلومتری به وضوح نشان میدهد ادعای نابودی گردان خانیونسِ حماس، و دیگر گروههای مقاومت، تا چه اندازه دور از واقع بوده است.
گرچه ساعاتی پیش از آغاز حمله نیروهای اسرائیلی از ساکنین مناطق شرقی خانیونس (شرق محور صلاحالدین) خواسته بودند تا این مناطق را به سمت غرب صلاحالدین ترک کنند اما بمبارانهای شدید هوایی و حملات سنگین توپخانهای، به علاوۀ سرعت آغاز حمله چنان بود که بسیاری از مردم فرصت حرکت از مناطق خود را پیدا نکرده و در نتیجه، در عمق مناطق درگیری باقی ماندهاند. طی چند روز حدود 150 حملۀ هوایی و توپخانهای به همین چند کیلومتر مربع صورت گرفته است. طبیعتا در این مناطق، حتی آمبولانسها امکان حرکت و رسیدن به زخمیها را ندارند و فقط زخمیهای بمبارانهای بیرون از مناطق درگیری به بیمارستان ناصر در شهر خانیونس منتقل میشوند.
محل تمرکز نیروهای اسرائیلی و محل اصلی بمبارانها و درگیریهای زمینی، بنی سهیلا است. خبرهای رسیده از میدان نشان میدهد تکتیراندازان ارتش اسرائیل هم در ساختمانهای مرتفع در مسیرهای مواصلاتی بین القراره و الزنه و بنی سهیلا و همچنین ساختمانهای اطراف میدان بنی اصلی بنیسهیلا مستقر هستند و هر کسی کوچکترین تحرکی داشته باشد هدف قرار میدهند.
فعلا با قطعیت نمیتوان دربارۀ چرایی این حمله سخن گفت ولی با توجه به آنکه حرکت به سمت بنیسهیلا بوده و در دو روز نخست نیز تمرکز نیروها در اطراف مقبرۀ بنی سهیلا بوده است، میشد حدس زد که دست یافتن به جسد برخی از اسرای اسرائیلی یکی از اهداف این حمله بوده است، حدسی که در روز چهارم عملیات با اعلام خبری از سوی ارتش اسرائیل تأیید شد.
طبق آنچه در بیانیه رسمی ارتش اسرائیل آمده، در عملیات مشترکی که توسط نیروهای تیپ کماندویی، نیروهای واحد ایگوز، نیروهای واحد یاهالوم و نیروهای آژانس امنیت اسرائیل (ISA) در خانیونس صورت گرفت، آنها موفق شدند جسد 4 اسیر اسرائیلی (3 مرد نظامی و یک زن غیرنظامی) را از زیر زمین کشف کنند.
ارتش اسرائیل در این بیانیه مدعی شده جسد گروگانها زیر زمینِ منطقهای که به عنوان «منطقۀ بشردوستانه» تعیین شده بود دفن شده بودند و این محل (که تونلی به طول 200 و عمق 20 متر بوده) در پی بازجویی از افراد بازداشتشدۀ فلسطینی کشف شده است.
حتی با فرض اینکه تونل مد نظر، همان جایی است که جسدها در آن دفن شده باشند، قرار داشتن این تونل زیر منطقۀ بشردوستانه هیچ ایرادی به نیروهای مقاومت نیست چون نیروها این تونل را مدتها پیش از این (شاید سالها پیش) درست کرده بودند و درست کردن آن به روزهای اخیر بازنمیگردد که اسرائیلیها بتوانند محل آن را وسیلۀ بهانهجویی قرار دهند.
حماس، برای تبادل، بیش از هر چیز به اسرای زنده احتیاج دارد و تمام تلاش خود را در این ماهها برای حفاظت از جان اسرای اسرائیلی انجام داده اما بمبارانهای شدید اسرائیلیها تا کنون دهها تن از اسرای این رژیم را به کام مرگ کشانده است. روایتهایی که از خود اسرا منتشر شده، نشان میدهد که تا چه اندازه در ترس از کشته شدن توسط جنگندههای خودی هستند.
پس از اعلام خبر فوق، هیچ خبر عملیاتیِ دیگری از سوی ارتش اسرائیل دربارۀ عملیات در خانیونس منتشر نشد جز یک بیانیه که میگفت «عملیات نیروهای ارتش دفاعی اسرائیل در منطقۀ خانیونس، علیه زیرساختها و نیروهای تیروریستی همچنان ادامه دارد و تا کنون حدود 100 تروریست را طی نبرد در این منطقه از بین برده است، از جمله هفت هستۀ تروریستیای که حین نبرد در این منطقه به سمت نیروهای ارتش دفاعی اسرائیل خمپاره شلیک کردند.»
[فیلمی که ارتش اسرائیل از فعالیتهایش در خانیونس منتشر کرده و مانند همیشه، درست برعکس خبرهای پرادعایِ مکتوبش، هیچ نشانی از درگیری مستقیم با نیروهای مقاومت در آن یافت نمیشود]
در مقابل نیروهای مقاومت نیز طی عملیاتهای متعددی در نقاط مختلف در برابر نیروهای مهاجم دست به عملیات زدهاند:
ساعاتی پس از آغاز حمله، گردانهای قسام (شاخۀ نظامی حماس) سه تانک مرکاوا و یک بولدوزر D-9 را بنی سهیلا در با بمبهای ضدزره «شواظ» هدف قرار دادند. با توجه به ماهیت عملیات جاری در غزه، ماشینآلات مهندسی، خصوصا بولدوزرهای D-9 نقشی اساسی در روند عملیاتهای ایفا میکنند و از همین جهت هدف قرار دادن آنها، بعضا اثرگذاری عملیاتی بیشتری دارد تا هدف قرار دادن تجهیزاتی مانند تانک.
طبیعت زمین در مناطق شرقی خانیونس، بافت کشاورزی و باغی است و مناطق مسکونی آن، بافت پراکنده ای دارند. همین، پیشروی نیروها در آن را تا حدی سادهتر از مناطق پرتراکم شهری میکند. اسرائیلیها با بهرهگیری از همین مسئله، موفق شدند از مناطق جنوب عبسان، خود را به جنوب بنی سهیلا و خصوصا اطراف مسجد الظلال و اطراف مرکز فرهنگی خانیونس برسانند. در یورش پیشین نیز این دو نقطه، از مراکز اصلی تمرکز نیروهای اسرائیلی بود. این بار هم همین نقاط تبدیل به محل تمرکز تجهیزات و نیروهای اسرائیلی شده و در نتیجه، یکی از هدفهای اصلی حملات نیروهای مقاومت است.
در همان روز نخست حضور نیروهای اسرائیلی در این منطقه، نیروهای قسام یک بولدوزر D-9 را در نزدیکی مسجد الظلال با راکت ضدزره یاسین 105 هدف قرار دادند.
حوالی ظهر چارشنبه هم نیروهای قسام موفق شدند یک نفربر اسرائیلی را با بمب شواظ در مرکز بنی سهیلا منفجر کنند. آتش گرفتن این نفربر نشان میدهد این عملیات کشته و زخمیِ قطعی به دنبال داشته است.
عصر همان روز هم یک تانک اسرائیلی در بنی سهیلا هدف یاسین 105 قرار گرفت و دقایقی بعد یک تانک دیگر مرکاوا نیز در بنی سهیلا با بمب ضدزره شواظ منهدم شد.
روز پنجشنبه حوالی نماز ظهر، رزمندگان قسام موفق شدند با تفنگ تکتیرانداز غول، یک نظامی اسرائیلی را در الزنه در شمال شرق خانیونس هدف قرار دهند.
گفتنی است تفنگ غول، که احتمالا بهبودیافتۀ یکی از تکتیراندازهای رسمی خارجی باشد، هماکنون توسط خود فلسطینیها در داخل غزه تولید میشود. این تفنگ، تا 2 کیلومتر برد مفید دارد وگلولۀ 14.5 میلیمتری آن، در صورت اصابت به دشمن (در محدودۀ برد مفید) تلفات قطعی به دنبال خواهد داشت. نام این تفنگ از اسم شهید عدنان الغول از فرماندهان باسابقۀ گردانهای قسام گرفته شده است.
عصر پنجشنبه نیروهای قسام موفق شدند یک تانک مرکاوا را در محلۀ شیخ ناصر خانیونس (در نزدیکی بنی سهیلا) هدف قرار دهند و منفجر کنند. آتش گرفتن تانک و سپس به صحنه آمدن بالگردهای ارتشی و فرودشان در آن نقطه، که معمولا برای تخلیه کشتهها و زخمیها صورت میگیرد، نشان میداد این حمله تلفات قطعی داشته است. ظاهرا این عملیات به صورت مشترک با نیروهای سرایا القدس صورت گرفته بود.
[فیلمی که قسام از عملیاتهای خود در خانیونس منتشر کرده است]
پس از تاریکی هوا در روز جمعه نیز نیروهای سرایا القدس درگیریهای مستقیمی را با اشغالگران در شرق خانیونس آغاز کردند. فاصلۀ نزدیک نیروهای اشغالگرو نیروهای مقاومت در این نبرد باعث شده بود که بیشتر از مسلسل و راکتها ضدزره استفاده شود.
بخش مهمی از عملیاتهای مقاومت در این روزها، حملات خمپارهای به مواضع دشمن در خانیونس است. با توجه به نوع استقرار اسرائیلیها در مناطق باز، این حملات (اگر با دقت کافی انجام شود) معمولا تلفات قابل توجهی از دشمن میگیرد.
نیروهای سرایا القدس (شاخه نظامی جهاد اسلامی فلسطین) روز چهارشنبه نیروهای در حال پیشروی دشمن را در شمل شرق خانیونس با خمپاره های 60 میلیمتری زیر آتش گرفتند.
نیروهای قسام هم روز پنجشنبه ظهر، محل تجمع نیروهای دشمن در اطراف مسجد الظلال را با خمپارۀ سنگین هدف قرار دادند. درست در همان ساعات، گردانهای شهدای الاقصی (شاخۀ نظامی جنبش فتح) هم موفق شد نیروهای اسرائیلی را در محورهای شمال شرق خانیونس با خمپاره 60 میلیمتری هدف قرار دهد.
حوالی عصر همان روز مجددا نیروهای سرایا القدس محل تجمع اسرائیلیها در شمال شرق خانیونس را هدف حملۀ خمپارهای سنگین قرار دادند. طبق آنچه دیدهبانهای نظامی سرایاالقدس گزارش گردهاند، پس از این حمله، هم بالگرد اسرائیلی در آن نقطه به زمین نشسته هم به شدت از بمبهای دودزا (که برای پوشش دادن منطقه در لحظات عقبشنینی یا تحلیۀ کشته و زخمی استفاده میشود) به کارگرفته شده است. این هم نشانهای قطعی از تلفات دادن اسرائیلیها در این حمله به شمار میرود.
پیش از غروب جمعه نیز نیروهای سرایاالقدس در عملیاتی مشترک با گردانهای ناصرصلاحالدین (شاخۀ نظامی کمیته های مقاومت مردمی) نیروهای اسرائیلی که در اطراف مدرسۀ القرارة در شمال شرق خانیونس موضع گرفته بودند با خمپارههایی با کالیبر بالا زیر آتش گرفتند. ساعتی بعد هم سرایالقدس مجددا نیروهای دشمن در اطراف مقبرۀ محله شیخ ناصر را با خمپارههای 60 میلیمتری هدف قرار داد.