ماهان شبکه ایرانیان

عراقچی و احیای ناممکن برجام، بیان واقعیت ارزشمند

با توجه به سخنان عراقچی می توان گفت شروع مذاکرات جدید بر اساس طرح جدید برای توافق جدید با هدف حل مسئله هسته ای و برداشته شدن تحریم های مرتبط و اساسی، اولویت امروز قبل از فرداست / آگاهی از وضعیت واقعی برجام و آینده آن به خودی خود یک دستاورد است. به ویژه در جامعه ایرانی که از وضعیت واقعی بدیهی ترین و ساده ترین موضوعات هم بی خبریم.

عصرایران؛ رضا غبیشاوی - عباس عراقچی وزیر خارجه جدید ایران در نخستین اظهارنظر گفته است:

" اکنون احیای آن مذاکرات ( برجام) به آسانی گذشته نیست و این را باید همه بدانیم. شرایط بین‌المللی عوض شده است، در این فاصله جنگ اوکراین پیش آمده که تاثیرات عمیقی بر نگاه امنیتی اروپایی‌ها و به اصطلاح ترتیبات امنیتی بین‌المللی گذاشته است؛ جنگ غزه، حمله رژیم صهیونیستی و کشتاری که در آنجا صورت گرفته نیز شرایط منطقه را کاملا دگرگون کرده است.  تصویری که الان وجود داره نسبت به تصویر گذشته، تصویر متفاوتی هست. در خود برجام هم بعضی از تاریخ‌هایی که وجود داشته، گذشته است و لذا برجام به آن شکل فعلی که وجود دارد قابل احیا نیست، به تعبیری حتما باید این سند دوباره باز شود، قسمت‌هایی از آن مورد تغییر واقع شود و این کار آسانی نیست. شما می‌دانید وقتی یک سندی باز می‌شود دیگر دوباره جمع کردن آن کار شاقی است ... مذاکرات جدیدی باید شکل بگیرد، البته همان‌طور که گفتم شرایط در اروپا سخت است، در آمریکا آن‌ها گرفتار انتخابات هستند و کار آسانی نخواهد بود."

عباس عراقچی، وزیر امور خارجه در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا از مجموع سخنان او در برنامه تلویزیونی شب گذشته می‌توان تعبیر مرگ برجام را داشت، گفت: من چنین صحبتی نکردم اما برجام به شکل فعلی قابل احیا نیست ولی حتما اشکال دیگری برای توافق وجود خواهد داشت که ما دنبال خواهیم کرد.

در این باره باید گفت:

نگاه و نظر عراقچی به وضعیت فعلی برجام و امکان احیای آن، واقع بینانه است و به دور از تخیل و آرزو.

عراقچی از جمله افرادی است که در اکثر سال های مذاکرات هسته ای تاکنون در تیم ایرانی مذاکرات حضور داشته است. مذاکراتی که در سال 1382 در دولت سیدمحمد خاتمی و به رهبری حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی شروع شد و در دولت رئیسی بی نتیجه رها شد و به بن بست کشیده شد.

او در سال های مذاکرات دست یابی به برجام (1392 تا 1394 ) و مذاکرات احیای برجام در دولت روحانی (با هدف بازگشت امریکا به برجام ، رفع تحریم های ضدبرجامی امریکا علیه ایران و بازگشت ایران به محدودیت های هسته ای برجامی)، عملا مسوولیت مذاکرات را برعهده داشت.

حتی وقتی سعید جلیلی بین سال های 1386 تا 1391 مذاکرات هسته ای را برعهده داشت عراقچی در مدت بسیار کوتاهی در تیم مذاکره کننده بود البته با اختیارات و دخالت تقریبا حداقلی.  در نتیجه از جمله معدود افرادی است که با همه زیر و بم مذاکرات و برجام آشناست.

البته این فقط عراقچی نیست که به این نتیجه رسیده که احیای برجام تقریبا ناممکن است بلکه دولت سابق (رئیسی) و امیرعبداللهیان و باقری دو دیپلمات اصلی آن  (اولی وزیر خارجه و دومی مذاکره کننده هسته ای) هم به این نتیجه رسیده بودند. به همین دلیل هم مذاکرات هسته ای به بن بست خورد و بی نتیجه عملا رها شد هم مذاکرات موازی با امریکا درباره مسائل هسته ای و غیرهسته ای در سه سال دولت رئیسی، انجام شد.

عملا مذاکرات موازی با امریکا، جایگزین مذاکرات احیای برجام شد. نتیجه مذاکرات موازی و غیرمستقیم دولت رئیسی با امریکا هم به توافق شفاهی – غیررسمی – اعلام نشده منجر شد که براساس آن، ایران از پیشروی در بخش های حساس هسته ای خود خودداری می کند و در مقابل، طرف امریکایی چشم برتحریم خود بر صادرات نفت ایران به چین می بندد. میزان تولید و صادرات نفت ایران دوباره افزایش یافت.

در نتیجه قبل از عراقچی، در دولت رئیسی هم به ناتوانی و هم به ناممکن بودن احیای برجام رسیده بودند. اینجاست که قبل از هر چیز، تحقق پیش بینی ظریف بیش از پیش نمایان می شود وقتی در آخرین روزهای وزارت در سال 1400 خطاب به خبرنگاران گفته بود: "این آقایان اگر بتوانند فقط دو صفحه توافق بنویسند بنده در مقابل آنها تعظیم می‌کنم و دست‌شان را می‌بوسم". حالا می توان با قدرت بیشتری گفت ای کاش برجام در آخرین ماه های دولت روحانی و از طریق مذاکرات با دولت جو بایدن، احیا می شد و کار به مراحل بعدی کشیده نمی شد. ای کاش تعاملات ایران و امریکا در دولت ترامپ به نتیجه می رسید و کار به خروج ترامپ از برجام کشیده نمی شد.

اشاره به این نکته هم مهم است اصولگرایان و دولت رئیسی در طول 3 سال حکمرانی، نه تنها برجام را کنار نگذاشتند بلکه برای احیا و بازگشت آن نیز تلاش کردند و البته شکست خوردند و حتی نتوانستند جایگزینی بیابند. اصولگرایان آنقدر که در آسیب زدن به برجام موفق بودند اما در طرح جایگزین حداقلی، ناکام ماندند.

نظر صریح عراقچی درباره "غیرممکن بودن احیای برجام" این تاثیرات و نتیجه گیری ها را هم به دنبال خواهد داشت:

- آگاهی از وضعیت واقعی برجام و آینده آن به خودی خود یک دستاورد است. به ویژه در جامعه ایرانی که از وضعیت واقعی بدیهی ترین و ساده ترین موضوعات هم بی خبریم چه برسد به موضوعات سیاست خارجی که آنچنان در فضای پیچیده ایی هستند و اطلاعات مختلف و متضارب از آنها منتشر می شود که بعید است خود دست اندرکاران سیاست خارجی هم اطلاع دقیقی از آنچه می گذرد داشته باشند.

اطلاع رسانی واقعی از مسائل سرنوشت ساز و کلیدی کشور، گام صحیح اول برای تصمیم گیری درباره گام های بعدی است.

- دانستن واقعیت برجام، از یک سو مانع از وقت کشی بیشتر و آب در هاون کوبیدن می شود و از سوی دیگر، راه را برای جستجوی راه حل های دیگر باز می کند.

حل مسئله تحریم های اساسی علیه ایران از مسیر حل مسئله هسته ای می گذرد. حل مسئله هسته ای نیز از طریق مذاکرات ممکن است. مذاکراتی که یک بار به نتیجه رسید اما ناکام ماند. حالا با دانستن سرنوشت برجام، باید مذاکرات جدید و به روز را شروع کرد. البته پیش بینی می شود با بلایی که بر سر برجام آمد هر نوع توافق جدیدی با امریکا با مشکلات و دردسرهای عجیب و غریبی همراه شود. با این حال، احتمال ورود به مذاکرات جدید برای توافق جدید ، یک احتمال خوب است.  

اصولا تحولات داخل ایران (ترسیم خطوط قرمز مختلف و بستن راه احیای برجام از طریق قانون هسته ای مجلس) و تحولات خارجی ( خروج و ترامپ از برجام و فشارهای او ، جنگ اوکراین و غزه و انتخابات امریکا)، هم اولویت و اهمیت حل برنامه هسته ای ایران را برای قدرت های جهانی کاهش داده؛ هم در عمل، احیا و کارکرد برجام را به سمت صفر کشانده است.

- برجام به صورت حداقلی فعلی، سه مزیت را برای ایران دارد.

اول اینکه مانع ازفعال سازی تحریم های فعلی اتحادیه اروپا و تحریم های جدیدی این مجموعه علیه ایران می شود. دوم مانع از فعال سازی تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران می شود و سوم در دولت جو بایدن، نوعی آتش بس نسبی را میان ایران و امریکا در برخی حوزه ها و موضوعات برقرار کرد. از جمله اینکه امریکا از اعمال تحریم های جدید علیه ایران و اجرای کامل تحریم نفتی علیه ایران (صادرات نفت ایران به چین) خودداری می کند. ضمن اینکه بسیاری از تحریم های یکجانبه کشورهای دیگر علیه ایران در ارتباط با برنامه هسته ای تهران، به دنبال برجام، تعلیق شد و همچنان تعلیق مانده اند.

هر توافق جدید هسته ای میان ایران و امریکا باید حداقل این سه بخش را داشته باشد.

با این حال ایران با تحریم های اساسی روبه رو است و برداشتن این تحریم ها، یکی از اولویت های اساسی ایران است گرچه اولویت منطقه و اروپا و امریکا نباشد. عباس عراقچی وزیر خارجه جدید ایران هم گفته است «اگر بتوانیم در رفع تحریم‌ها یک ساعت هم تاخیر نمی‌کنیم».

شروع مذاکرات جدید بر اساس طرح جدید برای توافق جدید با هدف حل مسئله هسته ای و برداشته شدن تحریم های مرتبط و اساسی، اولویت امروز قبل از فرداست.
 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان