شناسه : ۲۸۸۲۳۶۲ - سه شنبه ۶ شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۲۳:۴۱
بشر چه نیازى به کتاب آسمانى دارد؟
کسانى که به جاى قانون خداوند به سراغ قوانین بشرى مىروند مانند کسانى هستند که دفترچه راهنماى سازنده را کنار گذاشته و از دیگران نحوه استفاده از آن را مطالبه مىکنند
کسانى که به جاى قانون خداوند به سراغ قوانین بشرى مىروند مانند کسانى هستند که دفترچه راهنماى سازنده را کنار گذاشته و از دیگران نحوه استفاده از آن را مطالبه مىکنند.
حتما به این نکته توجه کرده اید که همه محصولاتی که تهیه می کنیم دارای یک دفترچه تک برگی یا چند برگی هستند که مشخصات دستگاه و محصول تهیه شده در آن به زبان های مختلفی نوشته شده تا راهنمایی باشد برای مشتریان خود که چگونه می توانند از کالای خریداری شده بهترین استفاده را داشته باشند و اکثرا هم در انتهای این برگه ها مهر گارانتی محصول هم زده شده زده شده ... و آیا جز این است که کسی که این نکات و راهنمایی ها را نوشته، طراح و سازنده آن محصول است؟
حال که محصولات مادی با تاریخ مصرف محدود چنین توجهی از جانب سازندگانشان شده اند، آیا انسان، اشرف مخلوقات، کسی که خداوند بعد از خلقت آن به خود آفرین گفته است، نیاز ندارد که راهنمایی و دستور زندگانی اش را از سازنده و آفریننده اش دریافت کند؟!
قطعاً ما نیز سازنده و آفریدگار داریم که براى راهنمایى ما، دفترچهاى به نام قرآن نازل کرده است و دیگرى حق قانون گزارى بر خلاف آن را ندارد، زیرا فقط سازنده مى داند که چه ساخته و تنها اوست که به تمام زوایا و ابعاد محصول خود آگاه است و راه بهره گیرى صحیح و آفات و موانع رشد آن را مى داند: «ألا یَعلم مَن خَلق و هو اللّطیفُ الخَبیر» (سوره ملک، آیه 14)
در جایی دیگر می فرماید: (وَ مِنْ قَبْلِهِ کِتابُ مُوسى إِماماً وَ رَحْمَةً وَ هذا کِتابٌ مُصَدِّقٌ لِساناً عَرَبِیًّا لِیُنْذِرَ الَّذینَ ظَلَمُوا وَ بُشْرى لِلْمُحْسِنین:و [حال آنکه] پیش از آن، کتاب موسى، راهبر و [مایه] رحمتى بود؛ و این [قرآن] کتابى است به زبان عربى که تصدیقکننده [آن] است، تا کسانى را که ستم کردهاند هشدار دهد و براى نیکوکاران مژده اى باشد.) (الأحقاف : 12)
همانطور که ملاحظه می کنید تعبیر قرآن نسبت به کتاب های آسمانی و همچنین قرآن کریم این است که این کتاب ها برای شما امام ، راهنما و راهبری ی است که می تواند در پرتو آنها به مقصد واقعی دست پیدا کنید.
و جالب اینکه همه محصولات بشری گارانتی آن ها و مدت زمانی که برای استفاده از آن به شکل صد در صد بیان شده مدتی محدود است و از طرفی امکان کپی و تقلبی شدن محصول هم وجود دارد اما گارانتی و زمان استفاده از قرآن کریم برای بشر محدودیتی ندارد و همیشه جاودان و به دور از تحریف می باشد.
در حقیقت قرآن برهانی از سوی خداوند بر مردمان است (نساء، آیه174 و نیز مجمع البیان، ج3 و 4، ص226) و برهان بودن قرآن به آن است که از هرگونه باطل و تحریفی در امان باشد. چنانکه قرآن حبل الله و ریسمان محکم الهی و وسیله اتصال به خداوند میباشد (آلعمران، آیه103 و نیز کشاف، زمخشری، ج1، ص394) و بر انسانها است که به این ریسمان الهی چنگ بزنند (آلعمران، آیات 102 و 103) از دیگر صفاتی که خداوند برای قرآن در ارتباط با مسئله عدم تحریف بیان میکند، حقانیت آن است (بقره، آیات 176 و 252 و آل عمران، آیات 3و 108) چنانکه قرآن کتابی مبین و سراج منیر و راه روشن و صراط مستقیم و میزان می باشد. (احزاب آیه46 و انعام آیه153)
ما نیز سازنده و آفریدگار داریم که براى راهنمایى ما، دفترچهاى به نام قرآن نازل کرده است و دیگرى حق قانون گزارى بر خلاف آن را ندارد، زیرا فقط سازنده مى داند که چه ساخته و تنها اوست که به تمام زوایا و ابعاد محصول خود آگاه است و راه بهره گیرى صحیح و آفات و موانع رشد آن را مى داند: «ألا یَعلم مَن خَلق و هو اللّطیفُ الخَبیر» ( سوره ملک، آیه 14)
داوری کردن میان مردم
یکی از حکمت های فرستادن کتابهای آسمانی از طرف خداوند به پیامبران، حکم کردن و داوری بین مردم، در موردی است که دچار اختلاف می شوند چنانکه در سوره بقره آیه 213 می فرماید: « کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فیمَا اخْتَلَفُوا فیه » (مردم (در آغاز) امّتى یگانه و یک دست بودند (و در میان آنها تضاد و درگیرى نبود. سپس در میان آنها اختلافات بوجود آمد،) پس خداوند پیامبران را بشارت آور و بیم دهنده برانگیخت و با آنان کتاب آسمانى را به حقّ نازل نمود تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند حکم کند.)
آنچه از این آیه استفاده مى شود این است که مردم در ابتدا زندگى ساده و بسیطى داشتند، ولى کم کم در اثر کثرت افراد و ازدیاد سلیقه ها، اختلافات و درگیرى ها پیش آمد. در برخى از روایات، این زمان به دوران قبل از حضرت نوح علیه السلام تطبیق شده که در آن زمان، مردم زندگى ساده و محدودى داشته و در بى خبرى به سر مى بردند سپس افراد بر سر بهره گیرى از منابع طبیعى و اینکه هر کسى مى خواست دیگرى را به استخدام خود درآورده و از منافع او بهره ببرد، اختلاف کرده و جوامع و طبقات پیش آمد. لازمه ى زندگى اجتماعى، وجود قانون محکم و عادلانه اى است که بتواند اختلافات را حل نماید، خداوند پیامبران را براى حل اختلافات و رفع درگیرى ها، مبعوث نمود و کتاب هاى آسمانى را نازل نمود. (تفسیر نور، ج1، ص:33)
کلام آخر
کسانى که به جاى قانون خداوند به سراغ قوانین بشرى مىروند مانند کسانى هستند که دفترچه راهنماى سازنده را کنار گذاشته و از دیگران نحوه استفاده از آن را مطالبه مى کنند.
منابع:
کتاب پرسش و پاسخ حجت الاسلام قرائتی
تفسیر نور، ج1، ص:332
فرآوری: زهرا اجلال
منبع : سایت ولایت