ماهان شبکه ایرانیان

آزادی

و اما مسئله دوم،مسئله آزادی است.باید دید اساسا آزادی چیست و چه حقی برای بشر بحساب میآید؟معمولا

و اما مسئله دوم،مسئله آزادی است.باید دید اساسا آزادی چیست و چه حقی برای بشر بحساب میآید؟معمولا.دو گونه آزادی برای انسان در نظر گرفته میشود،یکی آزادی باصطلاح انسانی و دیگری آزادی حیوانی یعنی آزادی شهوات،آزادی هوی و هوسها... و اگر به زبان قدما بخواهیم بحث کنیم،باید آزادی نوع دوم را آزادی قوه غضبیه و قوه شهویه بنامیم.واضح است که کسانی که درباره آزادی بحث میکنند،منظورشان آزادی حیوانی نیست،بلکه آن واقعیت مقدسی است که آزادی انسانی نام دارد.انسان استعداد هائی دارد برتر و بالاتر از استعدادهای حیوانی.این استعدادها یا از مقوله عواطف و گرایشها و تمایلات عالی انسانی است و یا از مقوله ادراکها و دریافتها و اندیشه هاست.به هر حال،همین استعدادهای برتر منشا آزادیهای متعالی او میشوند.

اینجا لازم است توضیح مختصری درباره دو نوع آزادی که مایه اشتباه کاری و مغلطه شده است داده شود.فرق است میان آزادی تفکر و آزادی عقیده.آزادی تفکر ناشی از همان استعداد انسانی بشر است که میتواند در مسائل بیندیشد.این استعداد بشری حتما باید آزاد باشد.پیشرفت و تکامل بشر در گرو این آزادی است.اما آزادی عقیده، خصوصیت دیگری دارد.میدانید که هر عقیده ای ناشی از تفکر صحیح و درست نیست.منشا بسیاری از عقاید،یک سلسله عادتها و تقلیدها و تعصبها است.عقیده به این معنا نه تنها راه گشا نیست که به عکس نوعی انعقاد اندیشه بحساب میآید.یعنی فکر انسان در چنین حالتی،به عوض اینکه باز و فعال باشد بسته و منعقد شده است.و در اینجا است که آن قوه مقدس تفکر،بدلیل این انعقاد و وابستگی،در درون انسان اسیر و زندانی میشود. آزادی عقیده در معنای اخیر نه تنها مفید نیست،بلکه زیانبارترین اثرات را برای فرد و جامعه بدنبال دارد.آیا در مورد انسانی که یک سنگ را میپرستد باید بگوئیم چون فکر کرده و بطور منطقی به اینجا رسیده و نیز به دلیل اینکه عقیده محترم است،پس باید به عقیده او احترام بگذاریم و ممانعتی برای او در پرستش بت ایجاد نکنیم؟ یا نه،باید کاری کنیم که عقل و فکر او را از اسارت این عقیده آزاد کنیم؟

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان