بیان سخنان و خطبه های عالمانه و همراه با استدلال به آیات قرآن کریم، در بازار کوفه و مجلس عبیدالله زیاد و دربار یزید از سوی زینب(ع) هر یک شاهدی بر توانایی علمی و دانش آن بزرگوار است.
بیان سخنان و خطبه های عالمانه و همراه با استدلال به آیات قرآن کریم، در بازار کوفه و مجلس عبیدالله زیاد و دربار یزید از سوی زینب(ع) هر یک شاهدی بر توانایی علمی و دانش آن بزرگوار است. اضافه بر این زینب مقام بیان روایت و حدیث را که از ویژگیهای افراد آگاه و بلند مرتبه است دارا بوده و گواه دیگر مقام علمی اوست.
مینویسند آن بانوی بزرگوار راوی حدیث از مادر خود فاطمه زهرا(ع) بوده و از اسماء بنت عمیس حدیث روایت کرده است چنانکه محمد بن عمرو عطاء بن سایب فاطمه بنت حسین(ع) جابربن عبدالله انصاری و عباد عامری هم از زینب نقل حدیث کرده اند.از جمله احادیثی هم که از حضرت زینب(ع) روایت گردیده حدیث ام ایمن است که درباره مصائبی است که به اهل بیت(ع) وارد خواهد شد.
داستان بیمار شدن امیر المومنین، بیان ماجرای فدک برای عبدالله بن عباس، داستان نزول سفره آسمانی برای مادر خود فاطمه(ع)، حدیث حرام بودن صدقه بر اهل بیت(ع)، سرگذشت ولادت امام حسین(ع) و داستان دعا و شب زنده داری فاطمه زهرا (ص) را نیز از احادیث روایت شده از جانب زینب میتوان نام برد.
مجلس درس و تفسیر قرآن گواه دیگری بر مقام علمی زینب (ص) است در این باره تاریخ میدهد که: یک سال از مدت اقامت علی(ع) و خاندانش در کوفه میگذشت که گروهی از بانوان خردمند و بزرگوار کوفه شوهران خود را به حضور علی(ع) فرستادند و پیغام دادند:ما شنیده ایم زینب نیز مانند مادر بزرگوار خود حضرت فاطمه (ص) دارای قدرت علم و دانش فراوانی است، اگر اجازه دهید و موافقت کنید، برای بهره برداری از خرمن علم و دانش او به حضور وی مشرف شویم.
علی(ع) و زینب(ع) با این درخواست موافقت کردند و زنهای کوفه در محفل درس و تفسیر قرآن زینب (س) شرکت میجستند.غیر از این جهات زین العابدین(ع)، امام زمان زینب(ع)، به هنگامی که آن بانوی بزرگ خطبه پرمحتوی و آتشینی را در بازا کوفه ایراد مینمایند در مورد تایید مقام علمی زینب(ع) میفرمایند: الحمد لله تو دانشمند بدون معلم و خردمند بدون استاد و آموزگار میباشی!
آری زینب(ع) مانند افراد عادی، کلاس و مکتب اصطلاحی را ندیده و از استاد و آموزگاری که افراد معمولی جامعه را به تعلیم و تربیت وا میدارند استفاده نکرده است، بلکه چند سال اوائل کودکی خود را در کنار معلم بزررگ بشریت حضرت محمد(ص) و مادر دانشمند و بزرگوار خود میزیسته است و دهها سال با پدر و برادران والامقام خود زندگی کرده و با قرآن و معارف دین انس و الفت داشته است و در عین حال جنگها، درگیریها و حوادث تلخ و شیرین زمان پدر و برادران خود را از نزدیک مینگریسته است و به هر حال تمام عمر خویش را در معاشرت و همراهی با بزرگترین دانشمند جهان بشریت سپری نموده است و فهم، دانایی، علم و توانایی و شیوه خطابه و سخنرانی را از آنان آموخته است.
البته این علم و دانایی عرفی زینب(ع) است اما آنطور که در سیره آن بزرگوار مطالعه میکنیم وی با اسرار و پیشگویی از آینده هم ارتباط داشته است.و چنانکه خواهیم دید میتوانسته است برخی از حوادث آینده را هم پیش بینی کند.اما باید توجه داشت این رشته از علوم یک نوع الهام و آگاهی فوق العاده است که اولاً اولیاء الهی و مؤمنین وارسته آگاهی و دانایی آن را دارند و ثانیا چنین علمی در کتاب و دفتر و نزد هرگونه استاد و معلمی یافت نمی شود، بلکه این علم و دانایی فوق العاده از عنایات و افاضات خاص خداوند است و نصیب بندگان خاص پروردگار میگردد.
فاضل دربندی مینویسد: زینب(ع) آگاهی به وقایع و حوادث آینده را از پدر بزرگوار خود فرا گرفته بود همانطور که برخی از اصحاب پیغمبر (ص) مانند سلمان و ابوذر و بعضی از یاران علی(ع) مثل رشید هجری و میثم تمار به اینگونه اسرار آگاه بودند.درباره راز رسیدن به اینگونه مقام علمی، پیامبر اسلام فرموده است:ای ابوذر هر بنده ای در دنیا شیوه زهد و پارسایی را پیش گیرد خداوند جوانه درخت علم و حکمت را در قلب او میرویاند و میوه آنرا به صورت نطق و سخن در زبان او به جریان میآورد.روی این حساب چه شخص زهدپیشه و پارسایی را نیرومندتر از زینب(س) میتوان سراغ داشت که دهها سال از عمر خود را به صورت هجرتها و مبارزهها و آوارگیها در کنار پدر مادر و برادران با محرومیت از مزایای دنیا و زندگی سپری نموده و پای ادای رسالت الهی خویش تلخی و سختی همه نوع رنجی را بر خود هموار نموده باشد.
آری مقام والای زینب اینگونه است و راز دست یافتن وی به اسرار و داناییها هم اضافه بر آموزش از پدر، امداد الهی است. در جنبه مقام علمی زینب هم اضافه بر توانایی برای ایراد خطابهها، نکته ظریف و اساسی، آگاهی او به تصمیمگیریها و موضعگیریهای بجا در مناسبتها است، که خوب میداند کجا باید نرم سخن گفت و در کجا باید برآشفت و حماسه آفرید، در کجا باید گریه کرد و اشک ریخت و چه وقتی باید عقل و منطق را بکار گرفت و دیگران را به اشک و گریه واداشت.
عبادت و پرستش
اگر چه سراسر زندگی زینب کبری(ع) بخاطر هجرت و جهاد در راه خدا و نیز برای همراهی و همگامی با پدر و مادر و برادران در جهت انجام وظیفه و احیای معالم و معارف اسلام سپری گردیده است و باید همه زندگی آن بانوی بزرگ را غرق در اطاعت و عبادت محسوب داشت، اما اضافه بر این دخت والاگهر علی(ع) در عبادت به معنی خاص یعنی نهایت خضوع و کرنش و اظهار کوچکی و تعظیم در برابر ذات مقدس پروردگار عالم هم برترین مقام و امتیاز را داشته است.
آری او میداند که پیامبر اسلام آنقدر شبها به نماز و نیایش در پیشگاه خداوند میپرداخت که پاهای وی ورم میکرد، رنگ چهرهاش تغییر مینمود و خداوند بدو وحی میکرد ای پیامبر ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را در اثر عبادت به رنج و مشقت بیندازی.زینب(ع) نمازهای مادر و نیز پدر را در شبها و گاهی در میدانهای جنگ سراغ داشت. نمازها و مناجاتها و نیایشهای فراوان امام مجتبی(ع) را دیده بود. نمازها و مناجاتهای سیدالشهدا را در شب عاشورا، صبح عاشورا و ظهر عاشورا در حال جنگ و هجوم دشمن مشاهده کرده بود و هر یک از اینها برای او درس و الگوی عملی مهمی بود.
اعتقاد قلبی زینب(ع) در مرحله نخست و اقتدا و متابعت آن بزرگوار از اجداد گرامیاش سبب شده بود (بطوری که مورخین نوشتهاند) مناجات و شب زنده داری او در تمام عمر ادامه داشته وحتی شب یازدهم محرم با آنهمه مصائب و ضربه های روحی که از ناحیه شهادت برادران و عزیزان بر وجود وی وارد آمده بود -به بیان امام زین العابدین(ع)- زینب(ع) حتی نماز خود را هم ترک نگوید.
امام زین العابدین(ع) که در سفر کربلا همسفر زینب(س) بوده است میگوید:عمه ام زینب(ع) در تمام طول سفر اسارت از کوفه تا شام پیوسته نمازهای واجب و مستحب خود را انجام می داد و رنجهای سفر و مشکلات پرستاری کودکان یتیم و دلداری زنان داغدار، او را از ادای مناجات و تهجد غافل نمیکرد.حتی در بعضی از منزلگاهها میدیدم که وی در اثر ضعف و گرسنگی به صورت نشسته نمازهای خود را میخواند وقتی با نگرانی علت آنرا جویا شدم گفت: سهمیه غذای خود را میان کودکان تقسیم کردهام و از شدت ضعف و فرسودگی توانایی ایستادن ندارم.
فاطمه دختر امام حسین(ع) هم میگوید: در شب عاشورا هم عمهام پیوسته در محراب عبادت ایستاده بود نماز و نیایش داشت و با خداوند راز و نیاز و مناجات میکرد و پیوسته اشک میریخت.کار عبادت و شب زنده داری زینب(ع) قهرمان کربلا به جایی رسیده بود که حضرت سید الشهدا(ع) هم از وی میخواهد: خواهرم! در نماز شب خود مرا از دعا کردن فراموش مکن.
به راز و نیاز و به سوز و گداز
تو گویی که زهرا بود در نماز
منبع : سازمان تبلیغات اسلامی