اخیرا و پس از چهارسال، بهدنبال اظهارنظر صریح مقامات روسی درباره لزوم گشایش راههای منطقهای و لزوم پذیرش این موضوع از سوی ایران، رسانهها و تحلیلگران جناحهای مختلف کشور به تحلیل این گزاره که «این دالان نه ناتویی، بلکه روسی است و طراحی آن در مسکو اتفاق افتاده است» میپردازند. برخی تحلیلها هم به جلب رضایت روسیه توسط جمهوری آذربایجان در سفر اخیر پوتین به باکو پرداختهاند. به نظر من، جنگ دوم قرهباغ و تمامی پیامدهای آن از جمله رفع انسداد از شبکه راههای ارتباطی شوروی سابق در منطقه قفقاز جنوبی، از همان ابتدا با چراغ سبز مسکو به باکو انجام گرفت.
ذهن ایرانی که سابقه همکاری ایران و روسیه در پرونده سوریه را در خاطر داشت، یک اتفاق استراتژیک و انطباق منافع را ترسیم میکرد و این درحالی بود که در قفقاز جنوبی منافع ایران و روسیه انطباق ندارد. اصولا بازیگر موثری چون ترکیه هم در نتیجه معامله و همراهی با روسیه اجازه ورود به میدان قفقاز جنوبی را پیدا کرد. تقویت یک متحد باسابقه و تضعیف حاکمی که در حیاط خلوت روسها میل به سرکشی و افتادن در دامن غرب را دارد نتیجه طراحی روسی است.
ایران اعلام کرده است که با هر اقدامی که به تغییر مرزهایش بینجامد، مقابله خواهد کرد. بهنظر من در ماههای پیشرو کریدور شمال ارس در گفتوگوهای مقامات ایرانی و روس محل مذاکره خواهد بود و در نتیجه روسیه، جمهوری آذربایجان و ارمنستان به صراحت اعلام خواهند کرد که منظور از ایجاد این کریدور، اعطای خاک نخواهد بود و صرفا گشایش جاده و راهآهن و خطوط انتقال انرژی مدنظر است و با تامین نظر ایران کار ساخت و عملیات اجرایی آغاز خواهد شد. احداث کریدوری از جنوب ارس و داخل خاک ایران همراستا با کریدور شمالی امتیازی خواهد بود که به ایران داده خواهد شد.