صنعت انرژی در سال 2024 همچنان تحتتاثیر عوامل کلان اقتصادی، سیاسی و زیستمحیطی قرار دارد. فشارهای روزافزون ناشی از تغییرات اقلیمی، کاهش منابع فسیلی و نیاز به کاهش انتشار گازهای گلخانهای، انرژی را به یکی از بخشهای اقتصادی کلیدی جهان تبدیل کرده است. در این میان، ترکیه و ایران بهعنوان دو کشور مهم منطقه، با چالشها و فرصتهای متعددی در حوزه انرژی روبهرو هستند.
انرژیهای تجدیدپذیر
ترکیه در سال 2024 گامهای بلندی در راستای تغییر ترکیب سبد انرژی خود برداشته است. ظرفیت تولید برق این کشور به 110,539مگاوات رسیده است که 57.3درصد آن از منابع تجدیدپذیر تامین میشود. این آمار نشاندهنده تغییر پارادایم در سیاستهای انرژی ترکیه و حاکی از عزم جدی این کشور برای حرکت به سمت انرژیهای پاک و پایدار است. در میان منابع تجدیدپذیر، نیروگاههای برقآبی با سهم 21.6درصدی و نیروگاههای بادی با سهم 11.1درصدی، نقش کلیدی در تامین برق کشور ایفا میکنند. این ترکیب نشان میدهد که ترکیه توانسته است از پتانسیلهای طبیعی خود بهخوبی بهرهبرداری کند. موقعیت جغرافیایی ترکیه، با داشتن سواحل طولانی و مناطق کوهستانی، شرایط مساعدی را برای توسعه انرژی بادی فراهم کرده است. همچنین، وجود رودخانههای پرآب در این کشور، امکان بهرهبرداری گسترده از انرژی برقآبی را میسر ساخته است. افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر در تولید کل برق از 14درصد در سال 2023 به 18درصد در نیمه اول سال 2024، گواهی بر موفقیت سیاستهای تشویقی دولت در این زمینه است. این رشد چشمگیر نتیجه سرمایهگذاریهای کلان در زیرساختهای انرژی تجدیدپذیر و همچنین اصلاحات قانونی و مقرراتی است که محیط مساعدی را برای سرمایهگذاران این بخش فراهم کرده است.
در مقابل، ایران بهرغم پتانسیل بالا در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر، پیشرفت کندتری داشته است. طبق آمار، تا سال 2024 ایران تنها توانسته است حدود هزار تا هزار و 100مگاوات تولید برق تجدیدپذیر داشته باشد. این در حالی است که طبق برنامههای مصوب، ایران باید حداقل 10هزار مگاوات ظرفیت تجدیدپذیر در مدار میداشت. شکاف بزرگ بین هدفگذاری و عملکرد واقعی، نشاندهنده چالشهای جدی در مسیر توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران است. یکی از دلایل اصلی این عقبماندگی، نبود سرمایهگذاری کافی و زیرساختهای لازم برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران است. علاوه بر این، موانع قانونی و بوروکراتیک، فقدان حمایت کافی از بخش خصوصی و نبود انگیزههای اقتصادی مناسب برای سرمایهگذاران از دیگر عواملی هستند که روند توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران را کند کردهاند.
چالشهای مالی و سرمایهگذاری
با وجود پیشرفتهای قابلتوجه، ترکیه با چالشهای جدی در زمینه تامین مالی پروژههای بزرگ انرژی مواجه است. نوسانات اقتصادی و تغییرات نرخ بهره در بازارهای بینالمللی، جذب سرمایهگذاری خارجی را دشوار کرده است. این مساله میتواند روند توسعه زیرساختهای انرژی را کند کرده و در نتیجه، دستیابی به اهداف بلندمدت انرژی کشور را با تاخیر مواجه سازد. بحرانهای اقتصادی جهانی و تاثیرات آن بر اقتصاد ترکیه، از جمله نوسانات ارزی و تورم، باعث شدهاند تا سرمایهگذاران خارجی با احتیاط بیشتری به پروژههای انرژی در این کشور نگاه کنند. این در حالی است که پروژههای زیرساختی در حوزه انرژی معمولا نیازمند سرمایهگذاریهای کلان و بلندمدت هستند و بازگشت سرمایه در آنها ممکن است سالها طول بکشد. ترکیه برای حفظ موقعیت رقابتی خود در جذب سرمایه با کشورهایی مانند چین، هند و برخی کشورهای اروپایی، نیاز به بازنگری در سیاستهای اقتصادی و مالی خود دارد. این امر میتواند شامل ارائه مشوقهای مالیاتی برای سرمایهگذاران خارجی، تضمین ثبات اقتصادی و قانونی و ایجاد محیط کسبوکار مساعد برای شرکتهای بینالمللی باشد. ایران نیز با چالشهای مشابهی روبهروست، اما شدت این چالشها به دلیل تحریمهای بینالمللی و محدودیتهای اقتصادی بیشتر است. کمبود منابع مالی و محدودیتهای ناشی از تحریمها، روند سرمایهگذاری در بخش انرژی را کند کرده است. طبق برآوردها، برای تامین 2400مگاوات برق تجدیدپذیر در سال، ایران به 1.62میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد که 70درصد آن باید از منابع ارزی تامین شود. این حجم از سرمایهگذاری برای اقتصاد ایران که با محدودیتهای ارزی مواجه است، چالش بزرگی محسوب میشود. علاوه بر این، عدمدسترسی به فناوریهای پیشرفته و محدودیت در واردات تجهیزات موردنیاز برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، مشکلات این بخش را دوچندان کرده است.
امنیت انرژی و کاهش وابستگی به واردات
ترکیه در سال 2024 پیشرفتهایی در زمینه کاهش وابستگی به واردات انرژی داشته است. کاهش واردات برق از 2,772گیگاوات ساعت در پنجماه اول سال 2023 به 1,071گیگاوات ساعت در مدت مشابه سال 2024، نشاندهنده افزایش توانایی ترکیه در تامین نیازهای داخلی است. این کاهش چشمگیر در واردات برق نهتنها به بهبود تراز تجاری کشور کمک میکند، بلکه آسیبپذیری ترکیه در برابر نوسانات قیمت انرژی در بازارهای جهانی را نیز کاهش میدهد. همچنین، افزایش چشمگیر تولید گاز طبیعی (310درصد رشد نسبت به سال قبل) نشان میدهد که ترکیه در حال کاهش وابستگی به واردات گاز است. این افزایش تولید میتواند نقش مهمی در تامین امنیت انرژی کشور ایفا کند؛ زیرا گاز طبیعی نهتنها در تولید برق، بلکه در بخشهای صنعتی و خانگی نیز کاربرد گستردهای دارد.
با این حال، ترکیه همچنان به واردات گاز از کشورهای همسایه وابسته است. قرارداد واردات 9.6میلیارد مترمکعب گاز سالانه از ایران که تا سال 2026 اعتبار دارد، نشاندهنده اهمیت روابط انرژی ترکیه با کشورهای همسایه است. اگرچه این وابستگی میتواند چالشبرانگیز باشد، اما همزمان فرصتی برای ترکیه فراهم میکند تا نقش خود را به عنوان یک هاب انرژی در منطقه تقویت کند. ایران، بهرغم برخورداری از منابع غنی نفت و گاز، با چالشهای جدی در تامین انرژی مواجه است. طبق آمار، ایران در سال 2024 با کمبود حدود 12,443مگاوات برق در زمان پیک مصرف روبهروست و این کمبود در سال 1403 به حدود 18هزار مگاوات خواهد رسید. این امر نشاندهنده ضرورت سرمایهگذاری گسترده در زیرساختهای تولید برق است. کمبود برق در ایران به حدی است که صنایع با خاموشیهای مکرر مواجه هستند و این امر بر تولید و اقتصاد کشور تاثیر منفی دارد. علاوه بر این، ایران با چالش تامین گاز در فصل زمستان روبهروست، به طوری که هر سال بین 60 تا 70روز، صنایع پتروشیمی و فولادی از دسترسی به گاز محروم میشوند تا گاز موردنیاز بخش خانگی تامین شود.
این وضعیت نشان میدهد که ایران، بهرغم دارا بودن منابع عظیم انرژی، با چالشهای جدی در مدیریت و توزیع این منابع مواجه است. نبود سرمایهگذاری کافی در زیرساختها، مدیریت ناکارآمد منابع و الگوی مصرف نامناسب از جمله عواملی هستند که به این وضعیت دامن زدهاند.
بهرهوری انرژی و مدیریت تقاضا
ترکیه در سال 2024 با کاهش 45درصدی قیمت برق نسبت به سال قبل، فرصتی برای افزایش رقابتپذیری صنایع فراهم کرده است. این کاهش قیمتها نهتنها به کاهش هزینههای انرژی برای مصرفکنندگان کمک کرده است، بلکه به توسعه صنعتی و افزایش رقابتپذیری اقتصادی ترکیه نیز کمک میکند. اما این کاهش قیمت همراه با افزایش 5.9درصدی مصرف برق، چالشهایی را در زمینه مدیریت تقاضا و بهرهوری انرژی ایجاد میکند. افزایش 14درصدی مصرف برق در ماه ژوئن 2024 به دلیل افزایش دما، نشان میدهد که تغییرات اقلیمی میتواند چالشهای جدیدی را برای سیستم انرژی ترکیه ایجاد کند. این افزایش مصرف در اوج تابستان، فشار قابلتوجهی بر شبکه برق وارد میکند و میتواند موجب قطعی برق و اختلال در فعالیتهای اقتصادی شود. این مساله اهمیت سرمایهگذاری در زیرساختهای انعطافپذیر و مقاوم در برابر تغییرات اقلیمی را برجسته میکند.
ایران نیز با چالشهای مشابهی در زمینه بهرهوری انرژی و مدیریت تقاضا روبهروست. افزایش سالانه مصرف برق از 5درصد به 7.8درصد در سال 2024، فشار بیشتری بر زیرساختهای تولید برق وارد کرده است. این افزایش مصرف در حالی رخ میدهد که ایران با کمبود جدی در تولید برق مواجه است و توانایی پاسخگویی به این افزایش تقاضا را ندارد. در ایران، بهرهوری پایین انرژی در بخشهای مختلف از جمله صنعت، ساختمان و حملونقل، یکی از چالشهای اصلی است. بهرغم تاکیدات مقامات ارشد کشور بر اصلاح الگوی مصرف از سال 1388، اقدامات موثری در این زمینه صورت نگرفته است. این امر باعث شده است تا ایران با وجود داشتن منابع غنی انرژی، همچنان با مشکلات جدی در تامین نیازهای انرژی خود مواجه باشد.
چشمانداز آینده
ترکیه و ایران، هر دو با چالشهای جدی در زمینه انرژی مواجه هستند، اما راهکارهای متفاوتی را در پیش گرفتهاند. ترکیه با تمرکز بر توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش وابستگی به واردات، گامهای مثبتی برداشته است. توسعه فناوریهای ذخیرهسازی انرژی و شبکههای هوشمند میتواند به حل چالشهای ناشی از افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر در سبد انرژی کمک کند. در مقابل، ایران بهرغم پتانسیل بالا، هنوز نتوانسته است به اهداف خود در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر دست یابد. برای ایران، توسعه سریع انرژیهای تجدیدپذیر میتواند راهکاری برای مقابله با کمبود برق باشد. طبق برآوردها، ایران باید تا سال 1422 به ظرفیت تولید برق 195هزار مگاوات برسد که 60هزار مگاوات آن باید از منابع تجدیدپذیر تامین شود. این امر نیازمند سرمایهگذاری گسترده و همکاری بین بخشهای دولتی و خصوصی است.
یکی از راهکارهای پیشنهادی برای ایران، توسعه صنعت تولید پنلهای خورشیدی است. با سرمایهگذاری 500میلیون دلاری در زنجیره تولید سیلیکون، ایران میتواند سالانه 4هزار مگاوات برق خورشیدی تولید کند. این امر نهتنها به تامین نیاز داخلی کمک میکند، بلکه میتواند موجب ایجاد صنایع جانبی و اشتغالزایی شود. علاوه بر این، ایران به اصلاحات اساسی در ساختار صنعت برق خود نیاز دارد. ایجاد یک نهاد تنظیمگر مستقل (رگولاتور) در بخش انرژی میتواند به بهبود شفافیت و کارآیی در این صنعت کمک کند. همچنین، حرکت به سمت آزادسازی بازار برق و اجازه دادن به بخش خصوصی برای مشارکت بیشتر در تولید و توزیع برق میتواند به جذب سرمایه و بهبود کارآیی کمک کند. هر دو کشور به بهبود بهرهوری انرژی و مدیریت تقاضا نیاز دارند. این امر میتواند شامل بهبود استانداردهای ساختمانی، ارتقای فناوریهای صنعتی، توسعه سیستمهای حملونقل کارآمد و آموزش و آگاهیرسانی عمومی باشد. در ایران، اجرای جدی سیاستهای اصلاح الگوی مصرف انرژی میتواند به کاهش قابلتوجه مصرف و بهبود بهرهوری کمک کند.
یکی دیگر از راهکارهای مهم برای هر دو کشور، توسعه همکاریهای منطقهای در زمینه انرژی است. ترکیه با توجه به موقعیت جغرافیایی خود، پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یک مرکز ترانزیت انرژی بین اروپا و آسیا دارد. توسعه خطوط لوله و زیرساختهای انتقال انرژی نهتنها میتواند امنیت انرژی ترکیه را افزایش دهد، بلکه موقعیت استراتژیک این کشور را در منطقه تقویت میکند. ایران نیز میتواند با بهرهگیری از منابع غنی نفت و گاز خود و همچنین پتانسیل بالا در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر، نقش مهمی در تامین انرژی منطقه ایفا کند. توسعه صادرات برق به کشورهای همسایه و مشارکت در پروژههای انتقال انرژی منطقهای میتواند به تقویت موقعیت ژئوپلیتیک ایران کمک کند.
در نهایت، موفقیت هر دو کشور در تحول صنعت انرژی نیازمند همکاری نزدیک بین دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی است. ایجاد چارچوبهای قانونی و نظارتی مناسب، تسهیل سرمایهگذاری در بخش انرژی و حمایت از نوآوری و فناوریهای جدید، میتواند به پیشبرد اهداف انرژی کمک کند. صنعت انرژی ترکیه و ایران در سال 2024 در نقطه عطفی قرار دارد. پیشرفتهای حاصلشده در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر و تلاش برای کاهش وابستگی به واردات، زمینه را برای تحول اساسی در این بخش فراهم کرده است. با این حال، چالشهای پیشرو نیازمند برنامهریزی دقیق، سرمایهگذاری هوشمندانه و همکاری گسترده در سطح ملی و بینالمللی است. اگر این دو کشور بتوانند این چالشها را با موفقیت مدیریت کنند، میتوانند به پیشگامان انرژی پاک در منطقه تبدیل شوند و نقش مهمی در شکلدهی به آینده انرژی منطقه و جهان ایفا کنند. این امر نهتنها به بهبود وضعیت اقتصادی و زیستمحیطی این کشورها کمک خواهد کرد، بلکه میتواند الگویی برای سایر کشورهای در حال توسعه در مواجهه با چالشهای انرژی و تغییرات اقلیمی باشد.