روزنامه گاردین انگلیس در گزارشی به قلم " پیتر بومونت" خبرنگار بین المللی خود از اورشلیم ( قدس اشغالی) فقدان یک چشم انداز راهبردی مشخص اسرائیل در جنگ چند جانبه ای که در یک سال گذشته و پس از آغاز عملیات طوفان الاقصی آغاز کرده، را شرایط خطرناکی دانست که می تواند در نهایت اثرات مهلکی برای تل آویو داشته باشد.
به گزارش عصرایران، بومونت در این مطلب که به مناسبت سالگرد حادثه 7 اکتبر سال 2023 به رشته تحریر در آورده، نوشت:
پس از حملات موشکی ایران به پایگاهها و تلفات اخیر ارتش اسرائیل در لبنان، کارشناسان میگویند دکترین نظامی اسرائیل ممکن است نادرست باشد.
با نزدیک شدن اسرائیلی ها به آغاز سال نو یهودی در هفته گذشته، این خبر شروع به پخش کرد. چندین واحد اسرائیلی که در مرز با لبنان می جنگیدند حداقل در دو نقطه مختلف متحمل تلفات زیادی شده بودند.
کشته شدن این نظامیان پس از دو هفته انجام شد که در آن اسرائیل یک سری ضربات را علیه حزب الله وارد کرد، از جمله ترور رهبر این گروه، سید حسن نصرالله، و بسیاری از رهبران ارشد این گروه لبنانی.
همزمان هفته گذشته اسرائیل شاهد موج حملات موشکی ایران بود که علیه اسرائیل شلیک شد و مقامات اسرائیلی در ساعات و روزهای ابتدایی ادعا کردند این حمله تلفاتی نداشته و بی اهمیت بوده، اما بر خلاف ادعای آنها شواهد نشان می دهد که یک حمله در مقیاس بزرگ نه تنها می تواند دفاع ضدموشکی اسرائیل را تحت تاثیر قرار دهد، بلکه تهران می تواند به طور دقیق کلاهک های خود را روی هر هدفی از جمله محافظت شده ترین پایگاه های نظامی اسرائیل، فرود آورد.
همه اینها در حالی که اسرائیل برای یک پاسخ نظامی "مهم" به ایران آماده می شود، سوالات جدی ایجاد می کند.
با گذشت یک سال از جنگ چندجبهه ای، "متاستاز" (گسترش) سریع محیط جنگی اسرائیل که اکنون شامل ایران، لبنان و غزه، یمن، سوریه و عراق میشود، برتری نظامی و اطلاعاتی بیتردید اسرائیل در چندین جبهه در حال تزلزل است.
همانطور که "مایکل میلشتاین" تحلیلگر امنیتی اسرائیل هفته گذشته به گاردین گفت، در جنگ در حال گسترش اسرائیل، "پیروزی های تاکتیکی" وجود داشته است اما "هیچ چشم اندازراهبردی " وجود ندارد و مطمئنا چشم اندازی نیست که جبهه های مختلف را متحد کند.
آنچه واضح است این است که درگیری جدید یک سال گذشته به طور جدی دکترین جنگی تاریخ اسرائیل را به چالش کشیده است که برای دهه ها بر مبنای جنگ های کوتاه مدت و عمدتا علیه بازیگران غیردولتی مسلح به موشک با هدف جلوگیری از کشیده شدن به تله یک درگیری فرسایشی طولانی، برنامه ریزی شده بود.
در عوض جنگ یک سال گذشته،مخالف این راهبرد دیرین بوده است. در حالی که مقامات اسرائیلی سعی کرده اند حماس را به عنوان یک نیروی نظامی شکست خورده به تصویر بکشند - که در وهله اول توصیفی مشکوک است - آنها اذعان دارند که این سازمان به عنوان یک سازمان چریکی در غزه باقی می ماند، اگرچه تضعیف شده است.
حتی در شرایطی که اسرائیل بیش از 40 هزار فلسطینی را در غزه کشته، مناطق وسیعی از نوار ساحلی را با خاک یکسان کرده و جمعیتی را که دائما زیر خطر مرگ بر اثر گرسنگی، بمباران و بیماری آواره کرده است، نفربرهای زرهی اسرائیلی در یک عملیات جدید در آخر هفته یک بار دیگر به مناطق شمالی غزه برای جلوگیری از شکل یابی مجدد هسته های حماس در این نوار حمله کردند.
حزب الله نیز علیرغم متحمل شدن تلفات سنگین در رهبری خود، قدرت نبرد در قلمرو خود در روستاهای جنوب لبنان را حفظ کرده است، جایی که تقریبا دو دهه فرصت داشته تا برای این درگیری آماده شود.
همه اینها سؤالات جدی را ایجاد می کند که آیا اسرائیل دیدگاه روشنی برای تشدید درگیری خود با ایران دارد یا خیر.
بسیاری از کارشناسان میگویند که جنگ از راه دور با ایران میتواند با وجود عدم تعادل نسبی در تواناییها به یک درگیری فرساینده تبدیل شود، حتی در شرایطی که اسرائیل به برنامهریزی برای مقیاس پاسخ خود به حمله موشکی هفته گذشته ایران، ادامه میدهد.
"کارمیل آربیت" یکی از اعضای ارشد برنامه خاورمیانه شورای آتلانتیک، در گفتگو با تلویزیون بلومبرگ، این پویایی را توصیف کرد. آربیت پیشبینی کرد: "من فکر میکنم ما برای مدت طولانی به این واقعیت جدید نگاه خواهیم کرد."
او افزود:" من فکر میکنم سوال این است که هر چند وقت یکبار این حملات متقابل قرار است اتفاق بیفتد، و آیا این فقط در حد عملیات های کوچک خواهد بود، یا اینکه ممکن است سطح آن هر دفعه بیشتر شود و من فکر میکنم امید جامعه بینالمللی در این مقطع، جلوگیری از جنگ جهانی سوم است تا این جنگ فرسایشی کوچکتر."
"نیکول گراجوسکی" یکی از اعضای بنیاد کارنگی، تا حدی این دیدگاه را تکرار میکند و در عین حال هشدار میدهد که یک سری تبادلات نظامی گسترده میتواند تهران را به سمت واکنشی کمتر قابل پیشبینی سوق دهد.
از نظر او :" تداوم تلاقی نامتقارن بین ایران و اسرائیل خطر تبدیل شدن به چرخه بیهوده حملات موشکی ایران و اقدامات تلافی جویانه اسرائیل را به همراه دارد که هر کدام محدودیت های نظامی تهران را آشکار می کند و در عین حال نمی تواند توازن را تغییر دهد - و به طور بالقوه ایران را به سمت اقدامات غیرقابل پیش بینی تر در تلاش برای کسب بازدارندگی معتبر سوق می دهد."
"عاموس هارل" تحلیلگر اصلی نظامی هاآرتص، می نویسد: "در درازمدت – و نمی توان تصور کرد که درگیری اسرائیل و ایران به زودی پایان خواهد یافت - رقابتی بین میزان تولید و پیچیدگی سیستم های تهاجمی ایران از یک طرف و سیستم های رهگیری اسرائیل از سوی دیگر وجود خواهد داشت."
با توجه به اینکه اسرائیل در حال حاضر عمیقا در یک درگیری گسترده غوطه ور شده است، مشخص نیست که آیا می تواند از آنچه آنتونی فاف، مدیر موسسه مطالعات استراتژیک در دانشکده جنگ ارتش ایالات متحده در ماه اوت آن را "تله تشدیدکننده" نامید، فرار کند.
فاف مینویسد: "اگر اسرائیل وارد بازی تشدید شود، مارپیچ تشدیدکنندهای را دامن میزند که میتواند در مقطعی از توانایی نظامی آن برای مدیریت جنگ فراتر رود."
از نظر او :" اگر اسرائیل خاتمه جنگ را در وضعیت موجود انتخاب کند، جایی که حماس همچنان قادر به انجام عملیات نظامی است، آنگاه برای بهبود وضعیت امنیتی خود کاری انجام نداده است چون هیچکدام از نتایج موجود به اهداف امنیتی اسرائیل نمیرسند... تحمیل انتخاب بین تشدید تنش و وضعیت موجود، به ایران و در نتیجه، حزبالله مزیت میدهد و یکی از ویژگیهای کلیدی استراتژی نیابتی آن است."