عصر ایران؛ مهرداد خدیر- «قانون حجاب و عفاف، حدود چهار پنجم مشکلات فرهنگی کشور را حل میکند.» این جمله را آقای مرتضی آقاتهرانی رییس کمیسیون فرهنگی مجلس گفته که در عین حال از اعضای ارشد جبهه پایداری است که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری از کاندیداتوری آقای سعید جلیلی حمایت میکردند (و به تازگی به دیدار رییس جمهوری رفتند که دوست نداشتند انتخاب شود ولی شد).
به بهانه سخنی که آقای آقاتهرانی -و مطابق برخی روایتها آقاطیرانی- گفتهاند نکاتی را میتوان یادآور شد:
1. حالا چرا چهار پنجم و مثلا سهپنجم نه؟ وقتی میگوییم چهار پنجم مساحت یا جمعیت یا درآمد یک کشوری، عددی دقیق وجود دارد و بر اساس آن چهار پنجم تعیین می شود. کل مشکلات فرهنگی کدام هاست که چهار پنجم آن را این قانون حل میکند؟ البته همین که گفتهاند "حدود" خوب است.
2. اگر فرهنگ را "مجموعهای از خصوصیات و رفتار متمایز کنندهٔ مادی و معنوی، غریزی یا اکتسابی و ناشی از دانش" بدانیم که جامعه، گروه یا مردمی را از جامعه، گروه یا مردمی دیگر متمایز میکند و شاخصههای آن هم "هنر و ادبیات و آداب و سنن و باورها و البته سبک زندگی" است آنگاه باید پرسید منظور ایشان بیشتر ناظر بر کدام بخش است؟ اگر سبک زندگی است یعنی خیال کردهاند با جریمه و پاسبان میتوانند سبک زندگی میلیون ها ایرانی متأثر از تغییر نسل و شبکههای اجتماعی و انقلاب ارتباطات و کم اعتنایی به القائات صدا وسیما یا ناشی از کاهش اثرگذاری تبلیغات سنتی دینی به خاطر اشتغالات سیاسی مبلغان را تغییر دهند؟
3. مراد ایشان از فرهنگ همان است که ما در کوچه و خیابان میبینیم یا فرهنگ رسمی که صدا و سیمای کمبیننده و بودجهتلفکن میخواهد به خورد مردم بدهد در حالی که حتی برای مجریان خودش هم جذابیت ندارد چون در بیرون اینشکلی نیستند. آنچه ایشان مشکلات فرهنگی مینامد در واقع فاصلۀ مردم با فرهنگ رسمی است که اکثریت جامعه ایران آن را پس زدهاند و با قانون مورد نظر ایشان حل نمیشود و اگر هم اجرایی شود سرنوشت قانون منع استفاده از تجهیزات ماهوارهای در انتظار آن است که متروک و منسوخ و مطرود شده. وگرنه اگر فرهنگ همین مناسبات مردم و عادتهاست که مشکلی ندارد و درهم است و احساس مرض نکرده ایم تا ایشان نسخه بپیچد.
4. آنچه آقای آقاتهرانی یا آقاطیرانی مشکلات فرهنگی میداند از نظر برخی و شاید اکثریت جامعه ایران که به کاندیدای ایشان ( با رأی به دیگری یا رأی ندادن) رأی ندادند اصلا مشکل نیست. مشکلی مشکل است که همه مشکل بدانند. حال آن که فرهنگ امری سیال است و نمیتوان 85 میلیون آدم را واداشت به سبک کسانی زندگی کنند که در بهترین حالت 20 درصد این جمعیت را نمایندگی میکنند. تازه به فرض این که خودشان به آنچه ادعا میکنند پایبند باشند. کسی که نماینده یک پنجم جامعه است چطور میتواند برای چهار پنجم تصمیم بگیرد؟ دقت میفرمایید؟ چهار پنجم و یک پنجم دقیقا اینجا کارکرد دارد. چون در انتخابات 8 و 15 تیر 1403 با عدد مشخص شد که از کل واجدین شرایط رأی دادن چند نفر به نامزد مورد علاقه آقای آقاتهرانی رأی ندادند.
5. چون گویندۀ سخن بالا آدمی سیاسی است و منتسب به تشکل رقیب و مخالف پزشکیان میتوان حدس زد با اصرار بر قانون شدن مصوبه حجاب مجلس دو هدف سیاسی را دنبال میکنند. اگر مصوبه در سایت شورای نگهبان قرار گرفت تا رییس جمهور ابلاغ کند و او این کار را کرد پایگاه اجتماعی مخالف زوز در پوشش و زنان رأی دهنده را نومید کنند چرا که صراحتا گفته بود "طرح نور ما را به سیاهی میکشاند" و اگر زیربار نرفت و با امضای رییس مجلس ابلاغ شد به تمرد در مقابل قانون متهم شود. با این که بخش قابل توجهی از تغییرات پوشش دختران و زنان ایرانی در دولت مرحوم ابراهیم رییسی و از 1401 تا 1403 رخ داده اما برای حامیان او قبول این واقعیت ثقیل بود و مایلاند به بهانهٔ این قانون تغییر پوشش زنان را گردن دولت جدید بیندازند تا حامیان بر آنان خرده نگیرند.
6. اندک ملاحظه سیاسی و اجتماعی اقتضا میکند با توجه به نیاز به وحدت و انسجام داخلی در قبال تهدیدات کنونی و فزایندۀ خارجی و ناترازیهایی که دولت را به جراحیهای سخت اقتصادی وامیدارد در عرصههای اجتماعی سر به سر مردم نگذارند. از این رو بعید است که آقای قالیباف که خود هدف جبهه پایداری بوده با مخالفان خود همراهی کند و چه بسا میخواهند او را هم بیازمایند تا ببینند تا چه حد با پزشکیان همراه است.
7. اگر قرار بود با قانون مصوب مجلس چهار پنجم آنچه را که مشکلات فرهنگی میدانند حل شود با قوانین قبلی هم باید چهار پنجم مشکلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی حل میشد و با قانون اجازه خانه مشکلات مستأجران و با قانون فرزندآوری بچه زیاد میشد!
8. وقتی در دوران سه ساله خالصسازی در ستایش سفرهای استانی رییس جمهور سابق گفته شد در همین یکی دو روز آخر هفته کلی از مشکلات آنان حل میشد ظریفی گفت اگر با همین یک روز در هفته بخشی حل میشود لابد اگر نصف هفته یا بیشتر بمانند همه مشکلات آنها حل میشود. حالا حکایت مشکلات فرهنگی و در واقع تغییر نوع زندگی است. اصلا مگر به جز رأی دهندگان به این افراد و آن هم نه الزاما دیگر مردمان بابت فرهنگ و باورها و آداب و سنن و سبک زندگی خود مأموریتی به ایشان دادهاند؟
9. ایران کشوری کثیرالاقوام با فرهنگهای مختلف است. کره شمالی نیست که یک یونیفورم تعریف کنند و تن همه بپوشانند. یکی از دلایل شکست پروژه حجاب اجباری در ایران که بسیاری را از زنان محجبه را هم از آن ناراضی ساخته نگاه یونیفورمی است و این که از دختر بچه 6 ساله مدرسهای تا زن 80 ساله آنچه را که حکومت تعریف کرده بپوشند و اظهر من الشمس است که شکست خورده است. آن قدر شکست خورده که تلویزیون ایران نمیتواند هیچ تصویری از مکانهای شلوغ پخش کند!
زندگی اجتماعی سه ساحت دارد. یکی خصوصی و خانه. دیگری عمومی و خیابان. سومی اداری و رسمی. تلاش اینها بر این بوده که ساحت عمومی و خیابان را مثل رسمی و اداری کنند و در واقع تمام تکاپو برای فتح خیابان بوده است. در حالی که عرصه عمومی متنوع است و از نظر مردم پلیس مجاز به برخورد با مواردی است که همه جرم بدانند. پاسبانی که دنبال کیف قاپ بدود تحسین می شود. همه هم از او تشکر می کنند. چون کیف قاپی از نظر همه جرم است. این نگاه اما به پاسبانی که به دنبال دختری به خاطر روسری بدود وجود ندارد چون همه جرم نمیدانند. لابد این نگاه هم یک پنجم از همان چهار پنجم مشکلات فرهنگی است که قرار است حل شود!
10. اگر این مصوبه چهار پنجم مشکلات را حل میکند میتوان امیدوار بود «دو پنجم» دیگر را هم با قانون بعدی حل کنند! بله، دو پنجم. به یاد آوریم علی پروین سرمربی پیشین تیم ملی فوتبال ایران (که هر چه در فوتبال غریزی و نابغه بود در استدلال و بیان بامزه) گفته بود: 80 درصد مشکلات تیم ملی در تهران حل شد، مانده 30 درصد و آن 30 درصد را هم حین مسابقات و در محل، حل میکنیم. آقای آقاتهرانی هم بعد از حل چهار پنجم مشکلات با مصوبهای که خود مشکلزاست بروند سراغ دو پنجم بقیه!