به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) آیتالله رضا استادی شب گذشته 23 آبان در مراسم اختتامیه همایش دیدگاههای علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در قم در سخنانی با اشاره به لزوم قدردانی از بزرگان گفت: از آغاز اسلام تاکنون تفاسیر زیادی نوشته شده است؛ تفاسیری که به خصوص در شیعه نوشته شده و ارزش فوقالعاده دارد و در سدههای بعد هم محققان و مفسران از آنها بهره بردهاند و علامه هم چنین بود.
المیزان ناظر به رفع نقائص تفاسیر گذشته است
وی با بیان اینکه ما باید از علامه قدردانی کنیم اما نباید به معنای آن باشد که بخواهیم از گذشتگان چیزی بکاهیم افزود: از وجنات تفسیر المیزان پیداست که در تفاسیر گذشته نقائصی میدیده که سعی کرده در این تفسیر برطرف کند.
استادی با اشاره به تاثیرگذاری المیزان بر حوزه بیان کرد: بخشی از امتیازات المیزان مربوط به شخصیت ایشان است و بخشی مربوط به مبانی روشن وی که باید برای تاثیرپذیری حوزهها از آن بهره ببریم.
قرآن برای همه مردم است
استادی بیان کرد: اولین مبانی وی این است که میگوید قرآن برای همه مردم نازل شده اعم از علامه حلی و ابن سینا و علما و مردم عادی و باسواد و عقلا که همه مخاطب قرآن هستند، فرموده قرآن مختص عرفا نیست که عارفی مردم را کنار بزند که قرآن بالاتر از این حرفهاست؛ ایشان تصریح کرده است که چنین نیست. نمونه آن در «واذکر ربک اذا نسیت» است یعنی برای کارهای آینده انشاء الله بگو زیرا ما نباید خود را مستقل حساب کنیم بلکه بنده هستیم لذا باید همیشه متذکر این مطلب باشیم ولی عارفی این آیه را می خواند و می گوید اگر خودت را فراموش کردی یاد خدا کن.
روش تفسیری علامه مبتنی بر قاعده است
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: در سراسر المیزان چیزی نمییابید که ایشان چون از عرفاست بخواهد مخالف قواعد تفسیر مطلبی بفرماید زیرا مراد آیه چیزی است که همه میفهمند. چیزی که در سخنرانیها بسیار مبتلا به آن هستیم و نام آن را برداشت و تداعی معانی میگذارند.
این استاد حوزه بیان کرد: مبنای دوم فرموده علوم مختلف نباید باعث شود کسی که تفسیر میکند توجه به اصطلاح پیدا کند و طوری آن را تفسیر کند که کسانی که اهل آن اصطلاح نیستند نتوانند آن را معنا کنند؛ مثلا در آیه«نفر» برخی فقه در اینجا را فقه اصطلاحی می دانند که چرا عدهای نمیروند فقیه شوند ولی علامه معقتد به اصطلاح نیست بلکه میفرماید چرا برخی نمیروند دین شناس شوند تا مردم را انذار کنند زیرا انذار با فقه و مسئله گفتن نمیشود بلکه کار انبیاست که با اخلاق و عقاید گفتن ممکن است لذا طلبه باید در حوزه احاطه به همه اینها داشته باشد نه فقط مسئله گفتن.
رد اقوال اشتباه
استادی با بیان اینکه متشابه به چه میگوئیم عنوان کرد: برخی احتمالات مختلف را در تعریف این اصطلاح بیان میکنند؛ در تفاسیر حتی مثل مجمع چند احتمال ذکر و رها میشود ولی علامه این رسم را به هم زده نه بی اعتنایی به اقوال کرده نه آنها را رها کرده است؛ چند نقل قول آورده و یکی یکی آنها را رد کرده است برخلاف برخی تفاسیر که چند احتمال را آورده و رها کردهاند.
وی افزود: برخی تفاسیر نوشته شده بعد از ایشان هم کمابیش این نقص را دارند ولی علامه با جرئت همه اقوال شیعه و سنی را بیان و نادرستها را رد کرده است که باید برای همه محققان الگو باشد زیرا نباید از علامه طباطبایی محتاط تر باشیم؛ وی اسماء الله را توقیفی نمیداند ولی میگوید احتیاط در دین ایجاب میکند که اسم تازهای برای خدا نگوئیم؛ هنر علامه این است که با ارجاع متشابه به محکم آنها را به اقل رسانده است.
استفاده از قرآن تمام نشده است
استادی عنوان کرد: مبانی دیگر علامه این است که استفاده از قرآن تمام نشده است و باید هر روز روی آن کار شود؛ در سابق ظاهرا این فکر بوده است؛ تفسیر صافی را ببینید بسیار ماخوذ از بیضاوی است زیرا تصور کرده چیز جدیدی برای گفتن نیست ولی علامه این سد را شکست و ثابت کرد که قرآن جای کار دارد و تمام ناشدنی است. از قرن 5 تا 11 تفسیر در شیعه نداریم شاید علما خیال میکردند که نیازی به تفسیر نداریم و حتی در قرن 11 تفسیر صافی نیز بیشتر آن از بیضاوی است لذا باید نواقص کار گذشته را تکمیل کنیم.
استادی اظهار کرد: تقریبا تفاسیر روایی ما روایت را رها کردهاند ولی علامه از روایات صرفنظر نکرد بلکه استدلال کرده است و تفسیر اجتهادی به معنای واقعی واقعی تفسیر المیزان است و متاسفانه برخی کسانی که مطالعه نکرده حرف میزنند میگویند ایشان به روایت توجه نداشته در حالی که نقد کرده و قوی و ضعیف را و راه را نشان داده است.
الگوگیری از منش علمی و عملی علامه
استادی اظهار کرد: علامه در البیان گفته که این اثر تالیف شده تا ثابت کند که جمع بین آیات و روایات درست وجود دارد یعنی دقیقا به روایات توجه داشته است البته همه باید قبول کنیم اگر همه امتیازات در المیزان است از پاکی شخصیت علامه است؛ 30 سال با قرآن بوده و زندگی کرده و در خدمت قرآن بوده و طهارت نفس داشته است و گفته میشود برخی افکار وی الهامی است زیرا با مقدمات درست نمیشود لذا از این حیث هم باید به وی اقتدا کنیم.
وی افزود: عظمت ایشان در ساده زیستی او هم متجلی است زیرا تا نزدیک اواخر عمر هم مستاجر بود و این اواخر خانهای خرید.