بینالنهرین باستان زیستگاه مردمان مختلف با ریشهها، فرهنگها و زبانهای مختلف بود. اما در طول دو هزار سال، سومریها، بابلیها، آشوریها و عیلامیها همگی سازههای سر به فلک کشیدهای به نام «زیگورات» در مرکز شهرهای خود ساختند.
به گزارش فرادید؛ زیگوراتهای بینالنهرین چه فایدهای داشتند که برای بسیاری از فرهنگها مهم بودند؟ آنها در حقیقت خانه خدایان بودند و افزون بر این نقاط کانونی زندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیز به حساب میآمدند.
نزدیکتر شدن به خدایان
مجسمه پیشکش حکاکیشده، عراق سومری، ق. 2800-2100 ق. م.
واژهی امروزی زیگورات از واژه آکادی باستانی زیگاراتو به معنای «برج معبد» گرفته شده است. این واژه اکنون به کل مجموعه معبد اشاره دارد. اگرچه این اصطلاح آکادی است، اما زیگوراتها نخستین بار توسط سومریها در هزاره سوم قبل از میلاد ساخته شدند.
زیگوراتها برای بینالنهرینیها بسیار فراتر از ساختمان بودند، آنها نمادی از اعتقادات عمیق مذهبی بودند. محققان مدرن معتقدند زیگوراتها نمایانگر کوهها و قلههایی هستند که خانههای خدایان در آن قرار داشت. یک زیگورات معمولاً به خدای حامی شهر تقدیم میشد.
مردم بینالنهرین برای زیگوراتهایشان نام انتخاب میکردند و دانشمندان امروزی از طریق همین نامها این نماد را شناختند. برای نمونه، زیگورات خدای اِنلیل در شهر نیپور «خانه کوه»، «کوه طوفان» و «پیوند بین بهشت و زمین» شناخته میشد.
زیگوراتها علاوه بر انتقال نمادهای مذهبی مهم، اهداف عملی مهمی هم داشتند.
هدف زیگورات
مجسمه یک مرد ستایشگر از معبد اِشنونا، تِل اسمار، عراق سومری، ج. 2900-2600 ق. م.
برای درک اینکه چرا زیگوراتها در طول زمان و فرهنگها دوام آوردند، درک هدف آنها اهمیت دارد. برای شهرهایی که زیگورات داشتند، چنین ساختاری نقطه کانونی فعالیت شهر بود.
زیگوراتها در درجه نخست خانه خدایان بودند و معمولاً به خدای شهر تقدیم میشدند و مرکز آیینی مردم شهر بودند. بیشتر زیگوراتها در مرکز شهر و همچنین در مرکز یک مجموعه معبد بسیار بزرگتر قرار داشتند. در مرکز خود زیگورات معمولاً مجسمه یک خدا قرار داشت. مجسمه یا بت، تصویری فیزیکی از یک خدا بود، چیزی شبیه آواتار زمینی آنها.
برای نمونه، خدای مردوک مربوط به شهر بابل بود. با توسعه تشریفات توسط کاهنان، یک مجموعه معبد و زیگورات ساخته شد که مرکز فرقه پرستش مردوک در بابل شد. عموم مردم فقط اجازه دسترسی به مجموعه بیرونی معبد را داشتند و فقط کاهنان اعظم میتوانستند از بالای ساختمان بازدید کنند.
ستون سنگی یادبود پیروزی نارام سین، سیپار، عراق آکادی، 2254-2218 ق. م.
زیگوراتها علاوه بر اینکه نقطه کانونی یک فرقه خاص بودند، مرکز فعالیتهای غیرمذهبی هم بودند، اگرچه در خاور نزدیک باستان، دین در همه چیز نفوذ میکرد. کاهنان خاور نزدیک باستان باسوادترین اعضای جامعه بودند. آنها به عنوان پزشک، دانشمند، مورخ و کاتب نیز خدمت میکردند. مجموعه معابد بینالنهرین به عنوان مدارس کتابنویسی و رصدخانههای نجومی کاربرد داشتند.
زیگوراتها اهداف سیاسی هم داشتند. پادشاهان جدید معمولاً پروژههای ساختمانی بلندپروازانهای را برای مشروعیت بخشیدن به حکومتشان آغاز میکردند، به خصوص اگر اولین پادشاه یک سلسله جدید بودند. ساخت زیگورات جدید علاوه بر کسب پیروزی تبلیغاتی، میتوانست انسجام اجتماعی ایجاد کند.
کارگران زیگورات چه ماهر و چه غیرماهر از جمعیت و در سیستم بیگاری به خدمت گرفته میشدند. اگرچه کارگران در این مورد انتخاب چندانی نداشتند، اما به آنها و خانوادههایشان غرامت پرداخت میشد. بیشتر مردم آن زمان خدایی را که زیگورات برای او ساخته میشد میپرستیدند و از دیدن محصول نهایی تلاششان بسیار افتخار میکردند.
چنین فعالیت ساخت وسازی میتوانست یک امتیاز اقتصادی برای شهر باشد، چون به هزاران کارگر نیاز داشت. در نهایت، اگر یک پادشاه جدید بیثباتی سیاسی را به ارث برده بود، ساختن زیگورات روش خوبی برای دور کردن ذهن مردم از مشکلاتشان بود.
ساخت زیگورات
بازسازی کاخهای نمرود توسط آستین هنری لایارد، 1853
اگرچه هیچ راهنمای ساخت زیگوراتی موجود نیست، باستانشناسان به طور منطقی مطمئن هستند که میتوانند روشهای ساخت آنها را بازسازی کنند. بر خلاف اهرام مصر که از سنگ ساخته میشدند، زیگوراتها از خشت خام و خاک رس ساخته میشدند که منجر به تخریب آنها توسط نیروهای طبیعت در طول قرنها شد. دلیل اینکه مردم بینالنهرین از مصالح بادوام برای ساختن زیگوراتها استفاده نمیکردند، صرفاً کمبود سنگ در منطقه بود.
در حالی که بینالنهرینیها با افرادی که منابع سنگی فراوان داشتند، مسیرهای تجاری طولانی مدت داشتند، تکنیکهای زیگوراتسازی تعیین شده بودند. بینالنهرینیها دلیلی برای روی آوردن به سنگ نداشتند زیرا خشت خام و خاک رس هدف آنها را برآورده میکرد. افزون بر این، ساخت و ساز با سنگ بسیار پرزحمتتر بود و به کارگران یدی و ماهر بیشتری نیاز داشت.
اگرچه ساخت یک زیگورات متوسط نسبت به ساخت یک هرم متوسط پادشاهی قدیم کار کمتری میطلبید، اما همچنان یک کار عظیم بود. هزاران کارگر برای کار روی یک زیگورات فراخوانده میشدند و تکمیل هر پروژه چندین سال طول میکشید. میان کارگران مهندسان ماهر و کارگران غیر ماهر بودند که آجرها را حمل و بلند میکردند.
زیگوراتها سازههای جامدی بودند که یک هسته داخلی و دستکم یک لایه آجر بیرونی داشتند. هسته داخلی در آفتاب خشک میشد، در حالی که آجرهای هسته بیرونی پخته میشدند. خود فرایند پخت به تنهایی به زمان و سوخت قابلتوجهی نیاز داشت.
نخستین زیگورات
سر مسی فرمانروای بینالنهرین، بین النهرین، 2300-2000 ق. م.
زیگورات اور نمونه اولیه تمام زیگوراتهای بعدی در نظر گرفته میشود. این بنا را اور-نامّو (حکومت 2095-2112 پ. م.) پادشاه شهر اور و نخستین پادشاه سلسله اور سوم سفارش داد. بخشی از این سازه عظیم بازسازی شده و امروزه پابرجاست.
ساختن زیگوراتهای اولیه به شهرهای جنوبی سومری نیپور، اوروک، اور و اریدو محدود میشد اما وقتی قدرت سیاسی بینالنهرین در اوایل هزاره دوم پیش از میلاد به منطقه مرکزی بینالنهرین بابل منتقل شد، ساخت زیگورات نیز گسترش یافت.
زیگورات اور، بینالنهرین، 2095-2112 ق. م.
زیگوراتهای بابلی، ایلامی و آشوری
زیگورات عیلامی الآنتاش-ناپیریشا، ایران، 1240-1275 ق. م.
سلسله نخست پادشاهان آموری بابل (حدود 1894-1595 قبل از میلاد) به طور گسترده در سراسر بابل و بینالنهرین مرکزی ساخت و ساز کردند. پادشاهان آموری تحت تأثیر زیگوراتهای سومری جنوب قرار گرفتند و با برپایی زیگوراتها در کیش، بابل، بورسیپا و سیپار، راه آنها را دنبال کردند.
کاسیان (1155-1374 پ. م.) سلسله بزرگ بعدی بودند که بعد از آموریها بر بابل حکومت کردند. آنها بیشتر عقاید مذهبی و معماری پیشینیان خود را پذیرفتند. با این حال، کاسیان نسبت به ساخت زیگورات جاهطلبی کمتری داشتند و فقط یک زیگورات برجسته در شهر دور-کوریگالزو ساختند. این لزوماً به این معنا نیست که کاسیان تحت تأثیر زیگوراتها قرار نگرفته بودند، فقط به این معناست که وقتی به قدرت رسیدند، سازههای فراوانی در بابل وجود داشت.
کلاه نظامی برنزی عیلامی، ایران، 1500-1100 ق. م.
اواخر هزاره دوم پیش از میلاد، زیگوراتها چنان مهم شده بودند که آشوریها در شمال بینالنهرین و ایلامیها نیز از آنها اقتباس کردند.
عیلامیها درست در شرق بینالنهرین در منطقه ایلام، در جنوب غربی ایران امروزی میزیستند. اگرچه آنها بسیاری از خدایان زیارتگاه سومری-آکادی-بابلی را پذیرفتند، اما بسیاری از خدایان خودشان را هم حفظ کردند. از مهمترین خدایان عیلامی میتوان به ناپیریشا، خدای اولیه و اینشوشیناک، خدای حامی شهر پایتخت عیلامی شوش اشاره کرد.
پادشاه عیلامی اونتاش-ناپیریشا (1340-1300 پ. م.) شهر جدیدی به نام (ال-یوتاش-ناپیریشا) به نام خود و خدای ناپیریشا ساخت. در مرکز شهر یک مجموعه معبد عظیم و در مرکز این مجموعه یکی از چشمگیرترین زیگوراتهای جهان باستان قرار داشت. این زیگورات که از بهترین نمونههای حفظشده است، از میلیونها آجر پخته در چند ردیف ساخته شده است.
دیوار سرامیکی لعابدار با تصویر شیر، بابل، عراق، 562-604 ق. م.
آشوریان زمان پادشاهی آسورنصیرپال دوم (859-853 ق. م) بیشتر خاور نزدیک را فتح کردند. اگرچه آشورناسیرپال مدت زیادی سلطنت نکرد، اما بسیاری از ویژگیهای فرهنگی سلسله آشوری نو، از جمله ساختوسازهای گسترده زیگورات را ایجاد کرد. آشوریان در بسیاری از شهرهایشان، از جمله آشور، دور شروکین، کلهو/نمرود و کار-توکلتی-نینورتا زیگورات ساختند.
مورخ یونانی و ژنرال نظامی گزنفون به بقایای زیگورات آشورنصیرپال دوم در خالو/نمرود هنگام بازدید از این مکان در سال 399 قبل از میلاد اشاره کرده است: «نزدیک شهر، هرمی از سنگ وجود داشت که صد پا عرض و دویست پا ارتفاع داشت.»
«سنگی» که گزنفون به آن اشاره کرده احتمالاً بلوکهای آجری پخته بوده که عمر طولانیتری نسبت به بلوکهای سفالی داشتند. با این حال، ابعادی که او به آن اشاره کرده به این معناست که زمانی این زیگورات کاملاً چشمگیر بوده است.
آشوریها احتمالاً از همان روشهای ساخت و ساز مردمان پیشین پیروی میکردند، اما یک ویژگی جالب به زیگورات خود اضافه کردند. زیگوراتهای آشوری ظاهراً بدون پلکان ساخته شدند و در عوض مستقیماً به کاخهای سلطنتی متصل بودند. این تغییر در معماری با اهمیت روزافزون پادشاه آشور همزمان شد.
پادشاه آشور مانند همه پادشاهان بینالنهرین، کاهن اعظم دین خود بود و در دوران سلسله آشوری نو، وظایف آیینی پادشاه اهمیت بیشتری یافت و بر اهمیت سیاسی زیگورات افزود.