ماهان شبکه ایرانیان

خروج FATF از بن‌بست سیاسی یعنی تحقق وفاق میان دولت و ارکان قدرت

مشکل اصلی این است که FATF در ایران سال‌هاست به موضوعی سیاسی تبدیل شده است و هر چیزی سیاسی شود، حل آن مشکل و چه‌بسا لاینحل باقی می‌ماند.

 علیرضا سلطانی، مدرس دانشگاه و پژوهشگر اقتصاد بین‌الملل در دنیای اقتصاد نوشت: نزدیک به یک‌دهه است که موضوع FATF به چالشی برای نظام سیاستگذاری و تصمیم‌گیری ایران تبدیل شده است.
 
FATF از جمله موضوعات و به بیان دقیق‌تر چالش‌هایی است که در داخل کشور و به‌ویژه در چارچوب نظام سیاستگذاری کلان کشور، در مورد آن اجماع نظر وجود ندارد و بیش از آنکه بر مدار کار کارشناسی از یک‌سو و ملاحظات منافع و مصالح ملی از سوی دیگر قرار داشته باشد، عمدتا به ابزاری برای کشاکش‌ها و رقابت‌های سیاسی و پیشبرد اهداف و منافع سیاسی و جناحی تبدیل شده است.
 
جریان‌های سیاسی منتسب به اصولگرا، از ابتدا به صورت تمام‌قد در برابرFATF  و تعیین‌تکلیف آن قرار گرفته‌ و از تمام توان و قدرت خود در نهادهای تصمیم‌گیر اعم از دولت (دولت سیزدهم)، مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت و نهادهای دیگر تاثیرگذار، برای توقف و بایگانی کردن این موضوع استفاده کرده‌اند.
 
 FATF در ایران سال‌هاست به موضوعی سیاسی تبدیل شده است
FATF در بن‌بست سیاسی
شرح عکس: نشست «نه به بن‌بست FATF» در مسجد حضرت زینب (س) پردیسان قم 28 مهر 1397
 
در مقابل جریان اعتدال و اصلاحات با استفاده از ظرفیت‌های سیاسی و نهادی خود (دولت‌های یازدهم، دوازدهم و چهاردهم)، جریان‌های رسانه‌ای، نهادهای اقتصادی غیردولتی (اتاق‌های بازرگانی و انجمن‌های صنفی) و محافل کارشناسی درصدد تصویب لوایح دوگانه باقی‌مانده (پالرمو و CFT) در مجمع تشخیص مصلحت نظام و زمینه‌سازی برای خروج ایران از لیست سیاه این نهاد بین‌المللی است.
 
بنابراین مشکل اصلی این است که FATF در ایران سال‌هاست به موضوعی سیاسی تبدیل شده است و هر چیزی سیاسی شود، حل آن مشکل و چه‌بسا لاینحل باقی می‌ماند.
 
واقعیت این است که در خصوص FATF و تعیین‌تکلیف آن با هدف تامین منافع و مصالح کشور متناسب با شرایطی که کشور در آن قرار دارد، کار کارشناسی مستقل علمی که مورد اعتنای نهادهای سیاستگذاری کلان کشور باشد صورت نگرفته است. عمده پژوهش‌ها و مطالعات صورت‌گرفته، گرفتار ملاحظات سیاسی و جناحی بوده و به طور طبیعی ماهیت صفر و صدی یا سیاه و سفید دارند.
 
در واقع هر نهاد پژوهشی که عموما وابسته به نهادهای قدرت و سیاست هستند از ظن خود، موضوع را بررسی کرده و برای آن نسخه پیچیده‌اند.
 
به این دلیل است که پرونده FATF  در ایران بیش از آنکه بر مبنای کار کارشناسی و علمی قرار داشته باشد، در دالان‌های سخت، تنگ و تودرتوی سیاسی گرفتار است.
 
 این شرایط به طور طبیعی فعالان اقتصادی و تجاری اعم از دولتی و غیردولتی شامل بنگاه‌ها و شرکت‌های تولیدی، تجاری و خدماتی، بانک‌ها و موسسات مالی را سرگردان و ناامید کرده است.
 
مساله  FATF در ایران از منظر سیاستگذاری این نیست که لوایح باقی‌مانده حتما به تصویب برسد (هرچند تصویب این لوایح به نفع اقتصاد کشور است)، بلکه مساله این است که این موضوع از بلاتکلیفی درآید و نظام حکمرانی کشور موضع مشخص و واحدی در این زمینه اتخاذ کند.
 
این مساله، فعالان اقتصادی و نهادهایی را که سال‌ها درگیر FATF  بوده‌اند، از بلاتکلیفی درآورده و آنها را نسبت به تعیین راهبردها و نقشه راه خود ترغیب می‌کند. اختلاف‌نظر سیاسی بر سر یک مساله اقتصادی، دربردارنده بالاترین هزینه برای ساختار اقتصادی است.
 
روی کار آمدن دولت چهاردهم با شعار وفاق ملی، این امید و انتظار را در حوزه اقتصادی و کارشناسی کشور ایجاد کرده که پس از سال‌های متمادی،FATF  با نگرش مثبت نهادهای سیاستگذار از بن‌بست خارج شود و با تصویب لوایح دوگانه باقی‌مانده با ملاحظه منافع و مصالح کشور، زمینه خروج ایران از لیست سیاه گروه اقدام مالی و تسهیل روندهای نقل و انتقال پول در مناسبات پولی و تجاری بین‌المللی فراهم شود.
 
FATF یکی از چند مساله‌ای است که می‌تواند معیار کارآیی شعار وفاق ملی دولت چهاردهم و همراهی و همیاری دیگر ارکان قدرت در کشور باشد.
 
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان