قانون اساسی مبین اهداف انقلاب اسلامی

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران سندی است قانونی و شرعی که با پشتوانه ای مردمی، چارچوب نظام اسلامی ایران را ترسیم و اهداف انقلاب اسلامی را که خود مؤلفه ای از قرآن و سنت و کلام امام و خواست مردم می باشد بیان کرده است.در مقدمه آن چنین می خوانیم:

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران سندی است قانونی و شرعی که با پشتوانه ای مردمی، چارچوب نظام اسلامی ایران را ترسیم و اهداف انقلاب اسلامی را که خود مؤلفه ای از قرآن و سنت و کلام امام و خواست مردم می باشد بیان کرده است.در مقدمه آن چنین می خوانیم:

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مبین نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران بر اساس اصول و ضوابط اسلامی است که انعکاس خواست قلبی امت اسلامی می باشد.ماهیت انقلاب عظیم اسلامی ایران و روند مبارزه مردم مسلمان از ابتدا تا پیروزی که در شعارهای قاطع و کوبنده همه قشرهای مردم تبلور می یافت، این خواست اساسی را مشخص کرده و اکنون در طلیعه این پیروزی بزرگ ملت ما با تمام وجود نیل به آن را می طلبد.

در جای دیگر تحت عنوان «شیوه حکومت در اسلام » چنین می گوید: «حکومت از دیدگاه اسلام برخاسته از موضع طبقاتی و سلطه گری فردی یا گروهی نیست بلکه تبلور آمان سیاسی ملتی هم کیش و هم فکر است که به خود سازمان می دهد تا در روند تحول فکری و عقدتی راه خود را به سوی هدف نهائی (حرکت بسوی الله) بگشاید.ملت ما در جریان تکامل انقلابی خود از غبارها و زنگارهای طاغوتی زدوده شد و از آمیزه های فکری بیگانه خود را پاک نمود و به مواضع فکری و جهان بینی اصیل اسلامی بازگشت و اکنون بر آنست که با موازین اسلامی جامعه نمونه (اسوه) خود را بنا کند.

بر چنین پایه ای رسالت قانون اساسی این است که زمینه های اعتقادی نهضت را عینیت بخشد و شرایطی را بوجود آورد که در آن انسان با ارزشهای والا و جهانشمول اسلامی پرورش یابد."

در جای دیگر در ضمن سه اصل اول قانون اساسی، طرح و تصویر کلی نظام اسلامی و اهداف اساسی آن اینگونه بیان گردیده است:

اصل اول: حکومت ایران جمهوری اسلامی است که ملت ایران بر اساس اعتقاد دیرینه اش به حکومت حق و عدل قرآن، در پی انقلاب اسلامی پیروزمند خود برهبری مرجع عالیقدر تقلید آیت الله العظمی امام خمینی، در همه پرسی دهم و یازدهم فروردین ماه یکهزار و سیصد و پنجاه و هشت هجری شمسی برابر با اول و دوم جمادی الاول سال یکهزار و سیصد و نود و نه هجری قمری با اکثریت 2/98%کلیه کسانی که حق رای داشتند به آن رای مثبت داد.

اصل دوم: جمهوری اسلامی، نظامی است بر پایه ایمان به 1- خدای یکتا (لا اله الا الله) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او.

2- وحی الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین.

3- معاد و نقش سازنده آن در سیر تکامل انسان بسوی خدا.

4- عدل خدا در خلقت و تشریع.

5- امامت و رهبری مستمر و نقش اساسی آن در تداوم انقلاب اسلام.

6- کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توام با مسئولیت او در برابر خدا که از راه الف - اجتهاد مستمر فقهای جامع الشرایط بر اساس کتاب و سنت معصومین (سلام الله علیهم اجمعین) .

ب - استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشری و تلاش در پیشبرد آنها.

ج - نفی هر گونه ستم گری و ستم کشی و سلطه گری و سلطه پذیری.

قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی را تامین می کند.

این اصل، الهام بخش الگوی جامعه مطلوب و مدینه فاضله است که در مقدمه این نوشتار و در رابطه با ترسیم تئوری و چارچوبی برای تحلیل انقلاب اسلامی طرح شد.

در این اصل، شش پایه برای نظام جمهوری اسلامی برشمرده که پنج تای اول آن همان اصول دین و اعتقادات ماست.این اعتقادات جهان بینی ما را می سازند و اینها زیر بنای نظام اجتماعی سیاسی اسلامی هستند.نظام اسلامی که 6 پایه آن بیان شد از تلفیق سه راه و روش حاصل می شود که میتوان گفت: اصول سیاسی اداری و اجرائی نظام می باشند.

این دستور العملها و این چه باید کردها و سیاستها، خود منبعث و متاثر از جهان بینی و اعتقادات ماست (سیاست ما عین دیانت ماست) با تمسک به این روشها و راهها، جامعه مطلوب و مدینه فاضله اسلامی که هدف این انقلاب بود متبلور می شود.آخرین جمله اصل دوم در واقع مشخصات کلی این جامعه و اهداف این انقلاب را بیان می کند یعنی هدف این انقلاب و هدف جامعه مطلوب و مدینه فاضله اسلامی هم هدف این انقلاب بود متبلور می شود.آخرین جمله اصل دوم در واقع مشخصات کلی این جامعه و اهداف این انقلاب را بیان می کند یعنی هدف این انقلاب و هدف جامعه مطلوب و مدینه فاضله اسلامی، بر پائی قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی می باشد.در واقع اصول بعدی قانون اساسی تشریح مفصلتر این مشخصات و بیان مصادیق و طرق نیل به آنها را بدست می دهد، که به بعضی از این اصول اشاره می کنیم:

اصل سوم: دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم همه امکانات خود را برای امور زیر بکار برد:

1- ایجاد محیط مساعدی برای رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه باکلیه مظاهر فساد و تباهی.

2- بالا بردن سطح آگاهی های عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسائل دیگر.

3- آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی.

4- تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینه های علمی، فنی، فرهنگی، و اسلامی از طریق تاسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان.

5- طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب 6- محو هر گونه استبداد و خود کامگی و انحصار طلبی 7- تامین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حدود قانون 8- مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش.

9- رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینه های مادی و معنوی 10- ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیر ضروری 11- تقویت کامل بنیه دفاع ملی از طریق آموزش نظامی عمومی برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی و نظام اسلامی کشور.

12- پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه.

13- تامین خود کفائی در علوم و فنون و صنعت و کشاورزی و امور نظامی و مانند اینها 14- تامین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضائی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون.

15- توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین همه مردم- تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان.» جمله اول این اصل، تعریف عام و کلی سیاست را مطرح می کند بدین معنی که سیاست یعنی «بکارگیری امکانات جهت نیل به اهداف » پس از جمله مقدماتی، اهداف بصورت 16 بند بیان شده است که نشان می دهد اهداف ما بسیار وسیع، عمیق و جهان شمول می باشد و طبعا چنین مدینه فاضله ای یکشبه قابل وصول نیست.

اهداف سیاسی اقتصادی، فرهنگی، فردی، اجتماعی، داخلی، خارجی، و...همه مطرح شده اند.

هر بند نوعا در قسمت اول هدفی را مطرح ساخته و در قسمت انتهائی راه و روش نیل به آن را به دست می دهد.

طبق بند: 1- مدینه فاضله اسلامی، جامعه ایست که برای رشد فضایل اخلاقی مساعد باشد و فضایل اخلاقی در آنجا به بار بنشیند. چه باید کرد تا این مشخصه و هدف محقق شود؟

باید ایمان و تقوی را پرورش داد و با کلیه مظاهر فساد و تباهی مبارزه کرد.

طبق بند: 2- یکی از اهداف انقلاب اسلامی و یکی از مشخصه های جامعه مطلوب اسلامی بالا بودن سطح آگاهی های عمومی در همه زمینه ها است.در این رابطه چه باید کرد؟ باید مطبوعات و رسانه های گروهی بطور صحیح مورد استفاده قرار بگیرد.

با گذشت چندین سال از پیروزی انقلاب اسلامی و تدوین قانون اساسی اینک توجه به وضع موجود جامعه ایران و مقایسه با وضع مطلوب و مدینه فاضله ایکه انقلاب و قانون اساسی ترسیم کرده اند می تواند موضوع تحقیقی وسیعی باشد.اگر برای نسل جوان و نوجوانی که چیز چندانی از وضع شاهنشاهی را بیاد ندارد و یا افراد میانسالی که بدلایلی آن دوران را مطلوب می دانند و کژی های آنرا بیاد نمی آورند، وضع موجود جامعه انقلابی و اسلامی با اهداف مندرج در قانون اساسی مقایسه شود، ارزشیابی و ارزشگذاری و داوری آنها چگونه خواهد بود؟

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان