درک نگرانیهای خانوادههای ایرانی که از بهزیستی فرزند میگیرند و با مسائل حقوقی مواجه میشوند، موضوع مهم و پیچیدهای است. این خانوادهها پس از دریافت سرپرستی کودکان از بهزیستی، دغدغههای بسیاری درباره آینده فرزند خود و ثبات وضعیت حقوقی او دارند.
روزنامه شرق به این نگرانیها پرداخته است:
1. احساس ناامنی حقوقی
خانوادههایی که فرزندخواندهای را از بهزیستی به فرزندی میگیرند، معمولا دغدغههای عمیقی نسبت به جایگاه حقوقی خود در زندگی فرزندخوانده دارند. در ایران، بر اساس قوانین مدنی و شرعی، پیوند والدین و فرزند از طریق فرزندخواندگی به اندازه پیوند خونی مورد پذیرش نیست و حقوق و وظایف والدین بهطور کامل تضمین نمیشود. خانوادهها همواره نگران هستند که به دلایلی مانند تغییر قوانین، مسئولان دولتی بخواهند فرزند را از آنها بگیرند. این دغدغهها معمولا زمانی افزایش مییابد که والدین فرزندخوانده خود را عمیقا دوست دارند و نمیخواهند به هیچ دلیلی از او جدا شوند.
2. تغییر قوانین و برداشتهای مختلف
قوانین و مقررات مربوط به فرزندخواندگی در ایران پیچیده است و گاهی دستخوش تغییرات میشود. این تغییرات میتواند باعث شود وضعیت حقوقی خانوادهها و فرزندخواندهها مبهمتر شود. علاوه بر این، قوانین اغلب به تفسیر و برداشتهای متفاوتی نیاز دارند و این موضوع نگرانیهای بیشتری را در والدین ایجاد میکند. برای مثال، در برخی موارد، کودکانی که تحت سرپرستی خانواده قرار میگیرند، حتی پس از گذر زمان هم از لحاظ حقوقی بهطور کامل بهعنوان عضو خانواده شناخته نمیشوند و همین موضوع نگرانی درباره آینده این رابطه و استحکام آن را دوچندان میکند.
3. عدم حمایت کافی از سوی سیستم قضائی و حقوقی
برخی خانوادهها با این واقعیت مواجه میشوند که در مواقع بحرانی، سیستم قضائی بهدرستی از حقوق آنها حمایت نمیکند. بسیاری از خانوادهها گزارش دادهاند در مواقع بروز مشکلات، روند قضائی بسیار پیچیده و طولانی بوده و این امر باعث شده در عمل از دریافت حمایت قانونی مأیوس شوند. سیستم قضائی ایران در موارد فرزندخواندگی همچنان رویکردی سنتی دارد که در آن بیشتر به مسئله پیوند خونی توجه میشود. این مسئله، شکافی میان نیازهای خانوادههای فرزندخوانده و اقدامات قانونی ایجاد کرده و به همین دلیل خانوادهها احساس میکنند در برابر مسائل حقوقی در مورد فرزندخوانده خود ناتوان و آسیبپذیر هستند.
4. محدودیت در حقوق ارث و مسائل مالی
یکی دیگر از دغدغههای عمده این خانوادهها، مسائل مربوط به ارث و حقوق مالی است. طبق قوانین ایران، فرزندخواندهها حقوق ارث از والدین خود ندارند. این به آن معناست که حتی اگر خانوادهها تمام عشق و علاقه خود را به فرزندخوانده ابراز کنند، نمیتوانند از لحاظ قانونی داراییهای خود را به او انتقال دهند، مگر آنکه اقدام به وصیت کنند یا او را بهعنوان وارث تعیین کنند. این مسئله فشار زیادی بر خانوادهها وارد میکند؛ زیرا بسیاری از آنها مایل هستند فرزندخواندهشان از همه حقوقی که به فرزندان خونی تعلق میگیرد، بهرهمند باشد.
5. مسائل فرهنگی و اجتماعی
در بسیاری از جوامع، بهویژه در جوامع سنتی و مذهبی، فرزندخواندگی هنوز بهعنوان موضوعی پیچیده و نسبتا پرابهام دیده میشود. برخی از خانوادهها از قضاوتهای اجتماعی هراس دارند؛ زیرا ممکن است جامعه پیرامون، پذیرش فرزندخوانده را ناپسند یا نادرست تلقی کند. این برداشتها میتواند باعث شود خانوادهها بهطور مداوم با سؤالات و قضاوتهای ناخوشایند مواجه شوند. این مسائل فشار زیادی به آنها وارد کرده و ممکن است آنها را مجبور کند رابطه خود با فرزندخوانده را پنهان کنند یا از بیان آن به دیگران خودداری کنند؛ امری که باعث فشار روانی زیادی بر خانوادهها میشود.
6. چالشهای حقوقی در صورت بروز مشکلات خانوادگی
در شرایطی که خانواده با مشکلاتی مانند طلاق یا جدایی مواجه میشود، مسائل مربوط به حضانت فرزندخوانده به مراتب پیچیدهتر از حضانت فرزند بیولوژیک است. از آنجا که پیوند حقوقی میان والدین و فرزندخوانده به همان اندازه محکم نیست، ممکن است یکی از طرفین با از دست دادن حق سرپرستی مواجه شود. این امر نگرانی خانوادهها را دوچندان میکند؛ زیرا ممکن است در صورتی که خانواده دچار مشکلات شخصی و خانوادگی شود، فرزندخوانده قربانی این وضعیت شود و جایگاه حقوقی او آسیب ببیند.
7. نیاز به تغییر در سیستم بهزیستی و حقوقی
با توجه به تمام این نگرانیها، بسیاری از خانوادهها خواهان اصلاحات در قوانین و رویههای فرزندخواندگی هستند. آنها معتقدند سیستم بهزیستی و حقوقی ایران باید انعطافپذیرتر شده و به نیازهای واقعی خانوادهها و فرزندخواندهها توجه کند. برخی پیشنهاد میدهند که باید قوانین مرتبط با ارث و حقوق والدین و فرزندخوانده تغییر یابد و حمایتهای حقوقی بیشتری برای این خانوادهها فراهم شود. همچنین، حمایتهای اجتماعی و فرهنگی نیز بسیار مهم است؛ بهگونهای که جامعه و سیستمهای حقوقی باید بپذیرند فرزندخواندگی نوعی از خانوادهسازی مشروع و مثبت است و به خانوادهها و کودکان اجازه میدهد در کنار یکدیگر زندگی آرام و پایداری داشته باشند.
8. نیاز به آگاهی و اطلاعرسانی بیشتر
یکی از نیازهای اساسی خانوادههایی که قصد دارند کودکی را به فرزندی بگیرند، آگاهی و آشنایی با مسائل حقوقی و روندهای قانونی فرزندخواندگی است. بسیاری از خانوادهها پیش از پذیرش کودک، بهدرستی از همه شرایط حقوقی و مشکلات احتمالی آگاه نیستند و ممکن است بعد از اینکه پیوند عاطفی با فرزند ایجاد کردند، متوجه پیچیدگیها و چالشهای قانونی شوند. این عدم آگاهی میتواند به مرور زمان فشار روانی زیادی به والدین وارد کند. به همین دلیل، سازمان بهزیستی و نهادهای مرتبط باید تلاش کنند با آموزشهای مناسب، به خانوادهها کمک کنند تا از تمامی حقوق و مسئولیتهای خود آگاه شوند.
9. نیاز به حمایتهای روانی و مشاورهای
فرایند فرزندخواندگی میتواند بهصورت بالقوه بار روانی زیادی برای خانوادهها به همراه داشته باشد. مشاورههای روانی و حمایتهای حرفهای میتوانند به خانوادهها کمک کنند با این فشارها و دغدغهها بهتر کنار بیایند. در بسیاری از کشورها، به خانوادههای فرزندخوانده مشاورههای تخصصی داده میشود تا از هر لحاظ آماده پذیرش و تربیت کودک شوند. در ایران نیز نیاز است چنین خدماتی برای خانوادههای متقاضی فرزندخواندگی فراهم شود تا آنها بتوانند با آمادگی و اطمینان بیشتری وارد این مسیر شده و با چالشهای حقوقی و روانی روبهرو شوند.
نتیجهگیری
در مجموع، خانوادههای ایرانی که کودکی را به فرزندی میگیرند، با چالشها و دغدغههای فراوانی ازجمله مسائل حقوقی و روانی مواجه میشوند. نبود حمایتهای قانونی قوی، تغییرات احتمالی در قوانین و محدودیتهای حقوقی در زمینه ارث و مسائل مالی، ازجمله عواملی هستند که بر روابط و امنیت خانوادههای فرزندخوانده تأثیر میگذارند. به همین دلیل، نیاز به اصلاحات و حمایتهای قانونی، فرهنگی و اجتماعی برای این خانوادهها ضروری است تا آنها بتوانند با اطمینان و آرامش بیشتری زندگی خود را با فرزندخواندهشان ادامه دهند و فرزندان خود را در فضایی امن و پایدار پرورش دهند.