عصرایران ؛ رضا غبیشاوی – ترامپ برای مردم ایران تهدید است یا فرصت؟ این موضوع به واکنش و برنامه های ایران مرتبط است.
واکنش و رفتارهای ایران تعیین کننده است. این 4 سال می تواند برای ایران از طرف ترامپ با اتفاقات خوب همراه باشد یا بد.
در اتفاق تاریخی و شگفت آور ترامپ توانست دوباره بعد از 4 سال فاصله به کاخ سفید بازگردد و سکان قدرتمندترین کشور جهان را به دست بگیرد. حال در ایران با ترامپ چه کنیم؟
این واکنش ها در ایران در برابر ترامپ متصور است:
اول – بی خیالی
این گزینه محتمل ترین گزینه ممکن در ایران است. با بی خیالی تمام، شعارها و حرف ها و موضع گیری های کلیشه ای و تکراری را تکرار می کنیم و به حرکت خود می دهیم.
براساس این پیش بینی، مقامات ایرانی صبر می کنند تا ببینند چه می شود و ترامپ چه خواهد کرد و چه خواهد گفت. در برابر حرف ها و رفتارهای آینده ترامپ هم در ایران ، شاهد رفتارها و موضع گیری های تکراری و کلیشه ای خواهیم بود. نتیجه این سیاست می شود اینکه تضاد و برخورد و تنش میان ایران و امریکای ترامپ دوباره از سر گرفته می شود؛ ایران به کارت بازی در دست دیگران یعنی رقبای منطقه ای مثل اسرائیل و عربستان سعودی و ترکیه و امارات، قدرت های جهانی مثل چین و روسیه و شخص ترامپ تبدیل می شود. منافع ایران و ایرانیان، میان این قدرت ها معامله می شود و در نهایت ایران باید با تبعات منفی این وضعیت روبه رو شود.
بدترین اتفاق ممکن هم این است که ترامپ تحریم های شدیدی علیه ایران اعمال می کند و ایران هم دوباره مثل گذشته آسیب خواهد دید. در واکنش هم در ایران انتظار پایان یافتن 4 سال دولت دوم ترامپ را خواهند کشید تا رئیس جمهور جدید و چهره جدید در کاخ سفید و به هر حال از این ستون به آن ستون، فرج است.
دوم – رویارویی
براساس واکنش منفی، در ایران تلاش می کنیم با ترامپ بجنگیم و او را به چالش بکشیم و شکست دهیم. در این تفکر و نگاه، ترامپ به عنوان یک چهره منفی و شر مطلق، کسی که سردار سلیمانی را به شهادت رساند، از برجام خارج شد و تحریم های بی سابقه وشدید علیه ایران اعمال کرد وظیفه دولت ایران است که با ترامپ بجنگد و او را شکست دهد. به شکست کشاندن ترامپ در دولت دوم او می شود وظیفه و ماموریت ایران.
در این وضعیت، ترامپ احتمالا در موقعیت رویارویی و تضاد کامل با ایران قرار می گیرد و دست به اقدامات مختلف علیه تهران می زند که از جمله می توان به تحریم اشاره کرد. در این وضعیت ممکن است کشور با خسارت ها و آسیب های زیادی از سوی امریکا روبه رو شود. همچنین رقبای منطقه ای، قدرت های جهانی و افراد شرور می توانند از این رویارویی میان ترامپ – ایران نهایت استفاده را ببرند و با استفاده از ابزار ترامپ، به دنبال ضربه زدن به ایران باشند.
حامیان این ایده شاید معتقد باشند چون ترامپ گفته جنگ راه نمی اندازد پس خطری از بابت جنگ علیه ایران نیست و می توان با ترامپ به رویارویی پرداخت. در پاسخ باید گفت ترامپ شاید جنگ هم راه بیاندازد اگر هم جنگ نباشد می تواند گزینه های شبه جنگ یا فشار و تحریم های شدید را متوجه ایران کند.
سوم – واکنش واقع گرایانه
در این نگاه، حضور ترامپ در قدرت، به عنوان یک فرصت برای ایران و سیاستمداران ایران شناخته می شود.
براساس این نگاه، مقامات ایرانی سعی می کنند با ترامپ وارد مذاکرات مستقیم شوند و به توافق برسند. مذاکرات هم می تواند بر حل وفصل مسائل دوجانبه از دریچه همکاری ها و روابط اقتصادی باشد. موضوعات مذاکره و توافق هم می تواند گسترده و همه جانبه باشند. از هسته ای و تحریم ها تا ازسرگیری روابط دوجانبه و همکاری های اقتصادی و سرمایه گذاری تا همکاری های سیاسی منطقه ای: از همکاری در مبارزه با مواد مخدر تا توافق با ترامپ برای کاهش حضور نظامیان امریکایی در منطقه تا همکاری در پایان جنگ اسرائیل علیه لبنان و غزه و تقویت ثبات در افغانستان وعراق.
اگر ایران و امریکا در دوره ترامپ بتوانند به توافق هایی در زمینه هایی مثل روابط دوجانبه ، رفع تحریم ها ، هسته ای و ... برسند حتما این سابقه خوبی در کارنامه ترامپ خواهد بود. این امتیاز ایران به ترامپ خواهد بود و ترامپ هم به چنین امتیازی نیاز دارد.
ترامپ و امضای فرمان خروج از برجام - 18 اردیبهشت 98
با این اتفاق، هم کارت بازی ایران از دست بازیگران منطقه ای و جهانی خارج می شود. هم منافع کشور و مردم ایران حفظ و جلب می شود. هم از اعمال تحریم ها و اقدامات منفی دولت ترامپ علیه ایران جلوگیری می شود هم از فرصت دولت ترامپ برای حل و فصل عادلانه و مناسب بخشی از مسائل در روابط ایران و امریکا استفاده می شود.
موضوع اصلی، نه امریکا و نه شخص ترامپ است. اینکه امریکا کشور خوبی است یا بد، اینکه ترامپ شخص خوبی است یا نه ، موضوع اصلی نیست بلکه موضوع اصلی، کشور و منافع ساکنان ایران است. موفقیت یا شکست ترامپ، ربطی به ایران و ساکنان ایران ندارد. همانطور که موفقیت و شکست نخست وزیر استرالیا، نخست وزیر پاکستان و هندوستان و بریتانیا و هلند و سوئد ربطی به ایرانیان ندارد. ایران برای موفقیت یا شکست هیچ کدام از سران این کشورها، برنامه ای را اجرا نمی کند.
برخی نیز با اشاره به ترور سردار سلیمانی به دستور ترامپ، خروج ترامپ از برجام و اعمال تحریم های شدید وسختگیرانه دولت ترامپ علیه ایران در گذشته، هر گونه مذاکره و توافق میان دو طرف را غیرممکن و نادرست می دانند.
در پاسخ باید تکرار کرد مذاکرات به خودی خود نه خوب است نه بد است بلکه ابزاری است برای کسب منافع و جلوگیری از اتفاقات بد.
خودداری از مذاکره به وقت مذاکره و مذاکره به وقت غیرمذاکره هر دو نادرست هستند.
مذاکرات طالبان و امریکا در قطر در سال 2020
همانطور که طالبان، از فرصت ترامپ برای خروج نظامیان امریکایی از افغانستان استفاده کردند و با هیات اعزامی ترامپ، به مذاکره نشستند و به توافق و نتیجه هم رسیدند در حالی که هیچ کدام یکدیگر را تایید نمی کنند. همانطور که ایران ، دولت طالبان در افغانستان را به رسمیت نمی شناسد و با آن اختلافات و زاویه های بزرگ و خطرناکی هم دارد هم عقل و منطق و تدبیر و منافع کشور ایجاب می کند با طالبان، گفتگو داشت و سفارت افغانستان در تهران را به نمایندگان آنها سپرد.
همانطور که با وجود سوابق منفی در روابط با مسکو (روسیه تزاری و شوروی ) از جمله دو جنگ خسارت بار و دخالت های مسکو در امور داخلی ایران اما امروزه عقل و منطق حکم می کند با روسیه به عنوان یک کشور همسایه (هم منطقه ای) روابط متوازن و خوب داشته باشیم. براساس همان منطق و عقلانیت نیز می توانیم برای حفظ منافع کشور، با دولت ترامپ وارد گفتگو شویم. همانگونه که بارها پیش از این درباره مسائل مختلف با دولت امریکا مذاکره داشته ایم. درباره عراق درباره یمن درباره افغانستان و ....
جمهوری اسلامی ایران قبلا با صدام رئیس جمهوری وقت و دولت بعثی عراق هم مذاکره و توافق و تعامل داشت در حالی که 8 سال جنگ خونین و سخت میان دو طرف بود؛ صدها هزار نفر از شهروندان ایرانی قربانی جنگ صدام شدند؛ شمار زیادی از سرداران و فرماندهان عالی رتبه ایران در جنگ مورد هدف قرار گرفتند و به شهادت رسیدند اما هیچ کدام از این موارد دلیل نشد تا ایران و عراق، به جنگ 8 ساله میان یکدیگر پایان ندهند و در مواردی از جمله آزادسازی و بازگشت اسیران، عقب نشینی به مرزهای بین المللی، عادی سازی روابط و رفت و آمد زائران به توافق نرسند تا جایی که دولت ایران رسما و علنا از صدام برای سفر به تهران و حضور در نشست سازمان کنفرانس اسلامی در سال 76 دعوت رسمی کرد. وزیر خارجه صدام هم بارها به تهران سفر کرد. آخرین بار سیدمحمد خاتمی رئیس جمهوری وقت ایران در دیدار آخرین وزیر خارجه صدام ناجی صبری در تهران، در تعارفات دیپلماتیک، جویای حال و احوال صدام شد و گفت " حال برادرم صدام حسین چطور است".
سفر مرندی وزیر بهداشت وقت به بغداد و دیدار با صدام حسین رئیس جمهوری عراق در سال 1375 و دعوت از او برای حضور در نشست سران کنفرانس اسلامی در تهران
براساس همان منطقی که مسوولان ایرانی با مقامات سعودی دوباره روابط را برقرار کردند و بعد از سال ها شعار علیه بن سلمان و نکوهش اعدام شیخ نمر روحانی شیعه و قطعه قطعه کردن روزنامه نگار منتقد جمال خاشقجی، اما در نهایت سیدابراهیم رئیسی رئیس جمهوری ایران به دیدار محمدبن سلمان رفت و دستان او را به گرمی فشرد.
همانطور که سران سابق و جدید ایران یعنی رئیسی و پزشکیان هر دو با ژنرال عبدالفتاح سیسی رئیس جمهوری مصر دیدار کردند. و کیست که نداند ژنرال سیسی، چهره سکولار و ملی گرای مصر همان وزیر دفاعی است که علیه محمد مرسی رئیس جمهور اسلامگرا و عضو اخوان المسلمین مصر، کودتا کرد و او را به زندان انداخت. محمد مرسی در نهایت در همان زندان به طرز مشکوکی درگذشت.
چرا جای دوری برویم. همین چندهفته قبل عباس عراقچی وزیر خارجه ایران در سفر به ریاض، منامه و امان، با محمد بن سلمان ولیعهد سعودی، شیخ حمد بن عیسی آل خلیفه پادشاه بحرین و ملک عبدالله دوم پادشاه اردن دیدار کرد. در حالی که اردن به هنگام حمله اول و دوم ایران علیه اسرائیل، آسمان این کشور را در برابر جنگنده های فرانسوی انگلیسی و امریکایی برای مقابله و سرنگونی پهپادها و موشک های ایران باز کرد. به سابقه پادشاهی بحرین در سرکوب خونین اعتراضات شیعیان در بهار عربی هم می توان اشاره کرد.
با این حال عقل و منطق حکم می کند روابط سیاسی - رسمی با کشورهای منطقه، برقرار باشد و اختلافات مدیریت شوند.
دفع شر ترامپ
شر ترامپ را باید دفع کرد قبل از این که این شر، دامن گیر ایران و ایرانیان شود و متحمل خسارت ها و آسیب های آن شوند.
ضمن اینکه ترامپ ویژگی های مثبتی دارد که می تواند برای مذاکرات ایران فرصت باشد. از جمله اینکه برای او هیچ چیزی جز منافع اقتصادی، اصالت ندارد. منافع اقتصادی هم از جنس واقعیت هستند و با عدد و رقم قابل اندازه گیری هستند. یکی از دلایل پیروزی او در انتخابات اخیر هم همین است یعنی اینکه از اقتصاد و تورم و اشتغال صحبت کرد و همه این موارد برای مردم امریکا، نه موضوعات تخیلی بلکه مسائل واقعی و ملموس هستند.
او بسیاری از پایبندی های سیاستمداران امریکایی به ارزش های معین یا کلیشه های محدودکننده یا خط قرمزهای سنتی را ندارد و در نتیجه ترامپ برای هر گونه تعامل ، امتیاز دهی و اجرای برنامه ها دست بازی دارد.
دولت جدید ترامپ نسبت به دولت سابق او، یک دست تر است. دولت دوم ترامپ را باید دولت ترامپ نامید و نه دولت حزب جمهوری خواه. در نتیجه اگر ترامپ به توافقی با ایران برسد این توافق در دولت امریکا با موانع یا کارشکنی هایی روبه رو نخواهد شد.
علاوه بر این، کنگره در دو بخش مجلس نمایندگان و سنا هر دو در کنترل جمهوری خواهان است و اگر ترامپ به توافقی با ایران برسد و نیازمند تصویب یا قانونگذاری در کنگره باشد چنین امکان و ابزاری در دستان ترامپ هستند.
همچنین در صورتی که ترامپ با توافقی با ایران برسد بعید است رئیس جمهوری بعدی چه دموکرات و جمهوری خواه آن را لغو کند. احتمال لغو آن کم است.
چهار – پیشنهادات
در دوره 4 ساله دولت جدید ترامپ چه اتفاقی در روابط ایران و امریکا رخ خواهد داد؟ اگر از سوی ایران اتفاق خاصی رخ ندهد ترامپ به سیاست های دولت سابق خود علیه ایران ادامه می دهد. یعنی : اعمال تحریم ها و فشارهای جدید علیه ایران، اجرای سختگیرانه تحریم ها علیه ایران از جمله به صفر رساندن فروش نفت ایران و تلاش برای کاهش درآمدهای نفتی و ارزی ایران.
در اسفند سال گذشته (1402) در حالی که دولت رئیسی هنوز بر سر کار بود در یادداشتی با عنوان "با ترامپ چه کنیم؟" چند پیش بینی و نقشه راه را برای انتخابات ریاست جمهوری امریکا در آبان امسال مطرح کردم. یکی از گزینه ها هم احتمال پیروزی ترامپ بود. در آن یادداشت به مسوولان ایرانی پیشنهاد کردم مذاکرات غیررسمی و غیرعلنی را با ترامپ اجرا کنند. کاری که به صورت علنی اسرائیلی ها و مصری ها و ژاپنی ها در طول 8 ماه اخیر بارها انجام دادند. حالا نیز می توان به مسوولان ایرانی پیشنهاد کرد قبل از سوگند ترامپ و پیش از اینکه دولت او در حدود 70 روز آینده شروع به کار کند کانال مذاکرات غیررسمی و غیرعلنی با ترامپ را شروع کنند.
در این زمینه هم می توان از میانجیگران منطقه ای استفاده کرد اما بهترین کانال، کانال های غیررسمی و رسمی موجود در اختیار دو طرف است. از دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک تا ایرانیان فعال در امریکا و نزدیکان به ارودگاه ترامپ.
در گام بعدی ، بعد از آغاز به کار دولت ترامپ و حضور دوباره او در کاخ سفید، این مذاکرات را به صورت رسمی و غیررسمی ادامه داد تا به توافق مورد رضایت و به سود دو طرف رسید تا از یک طرف هم منافع ایران و ایرانیان حفظ شود و هم از سوی دیگر، مانع از اقدامات ترامپ علیه ایران شد و همزمان، دست افراد و طرف های شرور، رقبای منطقه ای و قدرت های جهانی را برای استفاده ابزاری از ترامپ علیه منافع ایران بست.
دولت ها تشکیل می شوند برای مقابله شرایط غیرعادی. شبیه تاسیس آتش نشانی و اورژانس و بیمارستان. ظهور دوباره ترامپ، شری است که می تواند دوباره دامن گیر ما باشد. مقابله با این شر، وظیفه دولت است تا از آن مصون بمانیم.