ماهان شبکه ایرانیان

گواهان کفر و الحاد یزید

از کسى مثل یزید این غریزه جوانى بعید نبود! جوانى که مکه و مدینه را - که مادر کشور بود - ویران مى کند و شهرى را که مورد توجهات دستجات اسلامى و مرکز تاسیس قانون الهى و محیط وحى سبحانى بود مورد هتک حرمت قرار داد؛ بطورى که در سال شصت و سه هجرى مدینه حضرت رسول اکرم را به باد غارت داد تا سگان و گرگان به شهر و به مسجد در آمدند و بر منبر پیغمبر بول کردند ...

از کسى مثل یزید این غریزه جوانى بعید نبود! جوانى که مکه و مدینه را - که مادر کشور بود - ویران مى کند و شهرى را که مورد توجهات دستجات اسلامى و مرکز تاسیس قانون الهى و محیط وحى سبحانى بود مورد هتک حرمت قرار داد؛ بطورى که در سال شصت و سه هجرى مدینه حضرت رسول اکرم را به باد غارت داد تا سگان و گرگان به شهر و به مسجد در آمدند و بر منبر پیغمبر بول کردند و مکه معظمه را منجنیق بسته ویران کرد و محراب مصلى را آتش زد!
گواهان کفر و الحاد یزید

از کسى مثل یزید این غریزه جوانى بعید نبود! جوانى که مکه و مدینه را - که مادر کشور بود - ویران مى کند و شهرى را که مورد توجهات دستجات اسلامى و مرکز تاسیس قانون الهى و محیط وحى سبحانى بود مورد هتک حرمت قرار داد؛ بطورى که در سال شصت و سه هجرى مدینه حضرت رسول اکرم را به باد غارت داد تا سگان و گرگان به شهر و به مسجد در آمدند و بر منبر پیغمبر بول کردند و مکه معظمه را منجنیق بسته ویران کرد و محراب مصلى را آتش زد!


جوانى که در قبال این فجایع همیشه به این دو شعر دلخوش بود و غالبا با آنها ترنم مى کرد.

 

شمیسه کرم برجها قعر دنها

و مشرقها الساقى و مغربها فمى

اذا نزلت من دنها فى زجاجه 

حکت نفرا بین الحطیم و زمزم


در بیت اولى شراب را به خورشید تشبیه کرده و ته خمره شراب را برج آن قرار داده و مشرق آن را دست ساقى مى داند، زیرا به وسیله دست ساقى از خمره بروز ظهور مى کند و مغرب آن هم دهان خود مى خواند چون در آنجا غایب مى شود.


در بیت دوم حاجى ها را به حباب هاى شراب که در وقت ریختن از ظرفى به ظرف دیگر پیدا مى شوند تشبیه مى کند. حاصل دو بیت را چنین مى توان خلاصه کرد که خورشید شراب که از مشرق دست ساقى طلوع مى کند و به مغرب دهان من غروب مى کند براى شرق و غرب کشور کافى است.


اگر در مکه چند نفر از هروله باز مانند اینجا هزاران حباب است که در وقت غلل و ریختن شراب به پیاله پایین و بالا مى دوند و مى جهند. اینجا صد هزار حاجى هستند که به هروله مى جهند. او با این هزل نه تنها دین و آیین را مسخره کرده . بلکه کشور و کشوردار را هم مسخره مى کرد. از چنین جوان سگ باز و میمون بازى ارتکاب هر عمل قبیح و رسوائى عجیب نیست.


منبع : تبیان
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان