سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*********
دور جدیدی از گفتوگوهای ایران با اتحادیه اروپا و سه قدرت اروپایی از پنجشنبه هفته گذشته در ژنو آغاز شد. این گفتوگوها بعد از یک دوره تنش شدید در روابط ایران و اروپا شکل گرفتهاست. در شرایطی که دولت چهاردهم با شعار بهبود روابط با غرب و از سرگیری مذاکرات روی کار آمد، بعد از نزدیک به چهار ماه از آغاز به کار این دولت نهتنها شرایط روابط با اروپا بهبود پیدا نکردهاست، بلکه تنشها به شکل کمسابقهای افزایش پیدا کردهاست.
روزنامه هممیهن درباره مذاکرات در ژنو آن را مقدمه سازش خوانده و نوشته است:
حالا رئیسجمهوری میتواند در منطقه و جهان موضوع وفاق را مطرح کند که در عمل قائل به گفتوگو باشد، سپس باید سازش کرد و آنگاه وفاق یا اجماع. سازش که جای خود، آقایان حتی گفتوگو را بر نمیتابند. پس چگونه وفاق پزشکیان مورد استقبال قرار گیرد؟ چون به نظر من برای وفاق باید عزم جدی هم برای سازش و سازگاری داشت. سازش به چه معنا؛ به آن معنای منفی که برخی تندروها در نظر دارند نیست به معنای اینکه واقعاً ما با نُرم جهانی سازگار شویم هنجارها را بپذیریم و بر اساس منافع و اهداف ملی خود بتوانیم با همه کشورهای منطقه و جهان مناسباتی عادی داشته باشیم این به معنای سازش است یعنی سازگار شدن با شرایط بینالملل اما متاسفانه ما میبینیم در بیش از 100 روزی که دولت آقای پزشکان روی کار آمده است این دولت حتی تلاش جدی برای گفتوگو ندارد.
این روزنامه در ادمه ادعای عجیب خود نوشته است:
سازش که جای خود، طبیعتاً با توجه به همین رفتارهاست که کشورهای اروپایی و آمریکا همانگونه با تهران رفتار میکنند چون میبینند که آنچه از زبان پزشکیان یا عراقچی مطرح میشود فعلاً یک بلوف دیپلماتیک است و خبری از مذاکره و سازش نیست یا بهتر بگویم سازگاری نیست. نکته دیگری که شاید به مذاق دولت چهاردهم خوش نیاید اما من به صراحت آن را اعلام میکنم این است که آقای مسعود پزشکیان هیچ وقت در حد و قواره فردی مانند سیدمحمد خاتمی نبوده و نخواهد بود.
روزنامه اعتماد دیگر روزنامه اصلاحطلب نیز مذاکرات ژنو را مقدمه مذاکره با آمریکا خوانده و مینویسد:
ایران برای حل مشکلات اساسی کشور به آرامش نیاز دارد. کوبیدن بر طبل تنش ایران را به جایی نمیرساند. البته مهم است ایران به دشمنان منطقهایاش بهخصوص اسراییل نشان بدهد از رویارویی نظامی واهمهای ندارد. اما به استقبال تنش رفتن هم در جزو برنامههای دولت نیست. اصولا مسعود پزشکیان با این وعده، رای و توجه مردم را جلب کرد که بتواند به مشکلات مدیریتی، سیاسی و اجتماعی کشور رسیدگی جدی کند. متاسفانه ترور اسماعیل هنیه در نخستین روزهای کار پزشکیان کار را سخت کرد. در کل رویکرد آقای پزشکیان رویکرد تنشزدایی بوده و در ادامه هم خواهد بود.
خط سازش مسیری است که از سالهای پس از انقلاب اسلامی تاکنون و بویژه از زمان رحلت امام عظیم الشأن به این سو، توسط برخی از سیاسیون ایرانی بارها و بارها مورد اشاره و حتی تأکید قرار گرفته است.
نخستین گام سازشکاران و سازش خواهان همواره با طرح مسئله "هزینه" برداشته میشود. البته کنایههای مفهومی اصلاح طلبان تنها به این نقطه ختم نمیشود، آنها گاه بر سر مصداق نیز صریحاً از این میگویند که حاضر به پرداخت هزینه نیستیم!
این روزها که روابط قالیباف و اصلاحطلبان تا حدودی خاطره پیش از انتخابات اسفند 1402 را تداعی میکند، روزنامه آرمان ملی نوشته است:
چرخش عجیب رییس مجلس از همراهی به تقابل با دولت نیز بسیار شگفتانگیز است. درحالی که به نظر میرسید قالیباف از آنچه در جریان انتخابات مجلس و ریاستجمهوری اخیر بر وی رفت اندکی درس گرفته و به درک بهتری از پیرامون خود و رویکرد و روش تندروها رسیده باشد و جایگاه خود را به عنوان یکی از ستونهای وحدت و عقلانیت در نظام سیاسی کشور بازیابد و وجهه همت خود را بر محدود کردن تندروها در فضای مجلس قرار دهد، اما موضعگیریهای اخیر نشان میدهد دوباره در پی تکرار اشتباهات قبلی است. بعید است قالیباف پس از دو دهه سیاستورزی در ایران نداند که در پازل سیاسی تندروها هیچگاه جایی نداشته و ندارد و به موقعیت مطلوب بازسازی برند سیاسی خود پشت پا بزند!
در بخش دیگری از این گزارش آمده است:
اگر هم این موضعگیریها چنانکه شنیده میشود در پی برخی تغییرات و انتصابات مدیریتی در دولت باشد که محل تاسف فراوان است به ویژه آنکه قالیباف تاکنون نیز سهم مناسبی در تقسیم دولت گرفته است.
به نظر میرسد که اصلاحطلبان رادیکال در تلاش هستند تا دولت را در مواجهه با مجلس دچار انحراف از زمین کنند، دولت برای تداوم معنوی و مادی خود چارهای جز تقویت منطقه میانه سیاست ندارد. بنابراین هرگونه معطل گذاشتن تعیین تکلیف با رادیکالهای اصلاحات علیه خود دولت است. آلترناتیو دیگری وجود ندارد و درعینحال دولت چارهای جز شروع با مسائل اقتصادی نخواهد داشت. به همین منظور باید با پیش انداختن حوزه اقتصاد و معیشت، فضای لازم برای تداوم خود را ایجاد کند.