عصر ایران؛ رضا صائمی- امروز 28 سال از مرگ سعدی سینمای ایران می گذرد. از درگذشت علی حاتمی در اوج شکوفایی که انگار سینما را در شاعرانگیاش تجربه کرده بود.
نام علی حاتمی و سینمایی او با تاریخ گره خورده است؛ با تاریخ معاصر و هویت ملی. از این رو می توان سینمای علی حاتمی را بازنمایی بصری و دراماتیک تاریخ و ادبیات ایرانی دانست.
اگرچه او همواره بر این نکته تاکید میکرد که یک فیلمساز است نه مورخ، اما نمیتوان منکر نقش او در تثبیت بصری تاریخ معاصر در ذهن ما به عنوان مخاطب آثار او شد. چون بسیاری از شخصیتهای تاریخ معاصر ایران را با شمایل کاراکترهایی که او در فیلم و سریالهایش ترسیم کرده به یاد میآوریم و به ذهنمان متبادر میشود.
مثلا نمی توان شعبان استخوانی را بدون شمایل محمد علی کشاورز در سریال «هزار دستان» تصویر کرد. همچنانکه کمالالملک با تصویری از چهره جمشید مشایخی به یاد میآید. جالب اینکه عکس واقعی این شخصیتها موجود است اما ما همواره نام این شخصیتها را با تصویری از کاراکترهایی که علی حاتمی خلق کرده به یاد میآوریم.
بسیاری از آثار تاریخی خود را حول شخصیت آنها بازسازی میکرد. کمالالملک، شاهان قاجار، میرزا تقیخان امیرکبیر، ستارخان، حاجیواشنگتن و... از جمله این مردان تاریخیاند که در تصویرهای علی حاتمی نمایان شدند و برای تاریخ سینما باقی ماندند.
در واقع او ذهنیات تاریخی ما را مصور کرد و بهاین واسطه قدرت سینما را نیز به رخمان کشید. در حقیقت میتوان علی حاتمی را بافنده تاریخ ایران در تار و پود هنر سینمای ملی قلمداد کرد که حتی در ظریفترین میزانسنهایش هم از اسباب، وسایل، لباس و گریمهای مربوط به دوران مورد علاقهاش بهره میبرد.
این قدرت بیانگری و شخصیت پردازی او را به عنوان فیلمساز نشان می دهد. از سوی دیگر روایت او از تاریخ به وقایع و حوادث سیاسی محدود نمیشود و به روایت فرهنگ و هنر در تاریخ معاصر هم بسط مییابد.
هنر نقاشی در فیلم «کمالالملک»، موسیقی در فیلم «دلشدگان» و هنر خوشنویسی در مجموعه «هزاردستان»، تنها بخشی از این روایتاند. البته برخی آثار او را مصداقی از تحریف تاریخ میدانند نه تعریف و روایت آن.
مثلا او شخصیت «شعبان بیمخ» را در دوره قاجار و پهلوی اول به تصویر کشیده است درحالیکه او ( شعبان جعفری) به دوران پهلوی دوم تعلق داشت. اما او معتقد بود آنچه انجام می دهد تاریخ به روایت علی حاتمی اس؛ روایتی سینمایی که ضمن وفاداری و التزام به تاریخ، آن را در یک ساختار و موقعیت سینمایی قرار می دهد تا فضای تاریخی آن دوره را دراماتیک کند.
ضمن اینکه باید توجه داشت یکی از دلایل جذابیت و اهمیت آثار علی حاتمی این است که تاریخ شفاهی، بیش از تاریخ مکتوب در جامعه ما اهمیت داشته و متناسب با فرهنگ ایرانی بوده است. لذا بسیاری از روایتهای تاریخی علی حاتمی با ارجاع به این منابع صورت گرفته است.
از سوی دیگر ما امروزه شاهد اهمیت یافتن تاریخ فرهنگی در علوم انسانی و مطالعات اجتماعی هستیم که به عنوان یک پارادایم غالب در حال گسترش است تا تاریخ را نه فقط از منظر سیاسی و از بالا که از منظر اجتماعی و زیست مردم روایت کند. از این حیث سینمای علی حاتمی اهمیت بیشتری می یابد.
در آثار او میتوان نشانههای زیادی از فرهنگ عامه، رفتارهای روزمره مردم و شیوه و سبک زندگی آنها را رصد کرد که میتواند مرجعی بصری برای مورخان و مردمشناسان باشد و شاید بهتر باشد که در آثار علی حاتمی بگوییم: «آثار وی تصویری از تاریخ است، نه تاریخی تصویری.»
حالا که نزدیک به سه دهه از مرگ علی حاتمی میگذرد بیشتر میتوان قدر سینمای او را دانست. به ویژه وقتی آثار او را با تولیدات فیلم و سریالهای تاریخی که با بودجه ای کلان اما اثرگذاری اندک ساخته میشود قیاس میکنیم بیشتر میفهمیم که چقدر سینمای ما در ژانر تاریخی عقبتر از علی حاتمی است.
باید خیلی بگذرد تا فیلمسازی مثل او بار دیگر ظهور کند که تاریخ را شیرین روایت کند. به قول خودش در کمال الملک «مدرسه هنر مزرعه بلال نیست آقا، که هر سال محصول بهتری داشته باشد. در کواکب آسمان هم یکی میشود ستارۀ رخشان، الباقی همه سوسو میزنند»