عصر ایران؛ پریسا احدیان- سومین دورۀ فستیوال قلم ایران تا شامگاه جمعه 21 دی 1403 در برج آلفای تهران برپاست. در این گردهمایی فرهنگی و خاطره بازی دو روزه (20 و 21 دی) مجلۀ بخارا و فروشندگان، سازندگان و مجموعهداران قلم (کلکسیونرها)، نویسندگان، هنرمندان خوشنویسی و گرافیک حضور دارند (و چون تا ساعتی بعد از انتشار گزارش زمان فستیوال به پایان میرسد و دیگر مخاطبان بعد از آن گزارش را میخوانند: حضور داشتند.)
در نخستین سال این نمایشگاه که در فرهنگستان هنر برگزار شد مسابقۀ داستاننویسی و نمایشگاه نقاشی با قلم نیز از برنامههای جانبی آن بود. سال دوم اما با وقفه - به دلیل شیوع ویروس کرونا - در همین محل برگزار شد.
دربارۀ سومین دوره مهدی قائمی مدیر برگزاری فستیوال قلم ایران به خبرنگار عصر ایران گفت: به جای عنوانهایی چون نمایشگاه و حتی فستیوال شاید بهتر آن باشد که بگوییم میعادگاه اهل قلم چون کسانی که قلم و نوشتن و نگارش را دوست دارند و به آنها عشق میورزند برای ملاقات با یکدیگر به اینجا میآیند و از این منظر میعادگاه دوستداران قلم است و نه صرفا جایی برای نمایش اشیایی به نام قلم و خودنویس اگرچه پشت سر هر یک از اینها خاطرهها و تکاپوهای فرهنگی خفته است. برخی از کسانی که شرکت میکنند البته دوست دارند فروشی هم داشته باشند اما اکثریت تنها به قصد نمایش قلمهایشان و دیدار چهرهبهچهره با دوستداران قلم حضور دارند. امسال دو نفر کلکسیونر هم قلم های خود را به نمایش گذاشتهاند و برندهای خود ما هم تنها به قصد معرفی به نمایش گذاشته شده است.
وی در مورد همکاری با فروشندگان قلم در شهرستانها هم گفت:
سال پیش از دو شهرستان بوشهر و اصفهان به جمع ما آمده و پیوسته بودند. امسال اما تنها از اصفهان آمدهاند. دوستان بوشهر به علت ممنوعیتها در تردد جادهای نتوانستند قلمهایشان را بیاورند. میهمانان اصفهانی اما بزرگترین مجموعه های جوهر را دارند و بسیار در این امر مطلع و خبرهاند.
وی تصریح کرد: ما برای شرکت در این فستیوال نه فراخوانی دادیم و نه تبلیغی کردیم بلکه بیشتر از کسانی که طی سالها میشناسیم دعوت کردیم و طبعا با دوستداران قلم در ارتباطایم و در واقع فستیوال قلم یک دورهمی است و گردهمایی برای قلمداران و قلمدوستان.
هر جا صحبت از قلم و فرهنگ هست البته نام مجله بخارا و علی دهباشی هم به میان میآید که به تازگی هشتصدمین شب بخارا را هم برگزار کرد و آرزو دارد و داریم که به هزار و یک شب برسد.
مهدی قائمی درباره آشنایی و همکاری خود با مجله بخارا هم چنین گفت: پدرم حسین قائمی سالها در کار قلم بودند، حدود هفتاد سال! متأسفانه 10 سال پیش از دنیا رفتند. من 33 سال پیش و بعد اتمام تحصیلاتم شروع به کار کردم. مجله بخارا را هم از همان دوران که خودم به صورت تاجر در کار قلم بودم میشناختم و با بخارا و آقای دهباشی نقطه اشتراک زیادی داشتیم ولی خود آقای دهباشی را ده دوازده سال پیش در شب استاد ممیز ملاقات کردم.
بعد از آن آقای دهباشی مشتری ما شدند چون از دوستداران قلم بودند و هستند. علاقۀ شخصی خود من به بخارا به خاطر بیطرف بودن ایشان است و تبدیل مجله به یک نهاد زنده و پویا و مستمر با مطالب خوب و مقالاتی فرهنگی، هنری، تاریخی و شعر و مهمتر از همه زبان فارسی. شخصا هر شماره تازه را دنبال می کنم و اصرار من این بود که در این فستیوال حضور داشته باشند.
از نکات خاص و متفاوت فستیوال امسال استقبال جوانان از قلم و فستیوال قلم ایران است آن هم در روزگاری که جوانان باید سرگرم نوشتن با فناوری های نو باشند و وجه نوستالژیک قلم را بیشتر در نسل های قبل جست. به گفته قائمی اما اتفاق خاص و متفاوت امسال حضور جوان ترها و نسل نو در این است. حتی با حدود بیست یا بیست و پنج سال سن قلم ها را می شناختند و کلکسیونر بودند. قیمت ها را می دانستند و هنوز قلم برایشان ارزش مند بود. چون هر جا می روی می بینی همه با کامپیوتر، ای میل و ... سر و کار دارند و هیچوقت فکر نمی کنی یک جوان که مدام با وسیله های الکترونیکی سر و کار دارد هنوز به کاغذ وفادار باشد.
امروز جوان بیست سالهای آمده بود که میگفت من هر روز می نویسم. وقتی از خواب بیدار میشوم چند صفحهای مینویسم و بعد بیرون میروم و برایم جالب بود که نوشتن بخشی از زندگی او شده بود. پرسیدم چرا مینویسی؟ گفت بهترین مدیتیشن [مراقبه]ای است که انجام می دهد و به من آرامش میدهد.
وی در ادامه افزود: میعادگاه دوستداران قلم کمکم دارد در جامعه ما جا میافتد. قبلترها کتابفروشی ها محل ملاقاتی برای کتابخوانها بود ولی جای بخش قلم خالی است و کسی در مورد آن حرف نمیزند. در صورتی که که قلم است که با جوهر روی کاغذ میگرید و به یک اثر بصری یا خواندنی بدل میشود و ما میکوشیم این امر را احیا کنیم.
حضور کلکسیونرها در این فستیوال نیز چنان که اشاره شد از بخشهای جذاب فستیوال است و قائمی در این باره این گونه توضیح میدهد:
سال گذشته از کلکسیون قلم های آقای دهباشی تعدادی را به نمایش گذاشتیم. امسال اما دکتر کامبیز بهنیا قلم هایشان را آورده اند. معمولا کلکسیونرها قلم می خرند و هیچ وقت جوهر نمیکنند و به عنوان کلکسیون نگاه می دارند. ولی آقای دکتر بهنیا یکیکِ قلم خودنویس هایش را استفاده کرده است. همیشه 6 یا 7 قلم در جیب داشته با رنگ جوهرهای متفاوت. ایشان استاد دانشگاه است و کتابهای متعددی نوشته است و آرزویم این است روزی بخشی از این فستیوال به کلکسیونرها و افراد فرهیخته اختصاص داشته باشد که قلمهای متعدد دارند و یک بخش هم به فروشندهها که آنها هم البته به قلم و خودنویس تنها به چشم یک شیء با جنبه مادی نگاه نمیکنند و مهر قلم ها در دلشان میافتد.
دکتر بهنیا (سمت چپ تصویر ) که با شماری از خودنویسهای مجموعه شخصی خود در این فستیوال شرکت کرده در حال توضیح دربارۀ هر یک از آنهاست
شخص دیگری که قلم های خود را آورده آقای مهر آندریاسیان است با 200 مورد. قفسه خاصی دارند و روی آن ها را یک پلکسی قرار داده اند تا خاک بر آن ننشیند و میتوان گفت موزه کوچکی است برای شخص خودشان.