عصرایران ؛ جلیل بیات - در حالی که چند روز پیش عباس عراقچی خواستار آزادسازی پول های بلوکه شده ایران به عنوان اقدامی اعتمادساز از سوی ترامپ برای شروع مذاکرات میان ایران و آمریکا شده بود، سه شنبه به وقت آمریکا دونالد ترامپ با امضای سیاست فشار حداکثری آمادگی خود را برای مذاکره با ایران اعلام کرد.
برخی مقامات ایران در روزهای گذشته گفته بودند که هنوز پیامی از آمریکا برای مذاکره دریافت نکردهاند، اما حالا ترامپ به صراحت گفته مایل است با پزشکیان دیدار کند تا ایران را به انصراف از آنچه تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی میداند قانع کند.
البته دقیقا مشخص نیست که مفاد مذاکرات مدنظر ترامپ با ایران چیست. اگرچه او چندین بار تاکید کرد که فقط می خواهد ایران سلاح هسته ای نداشته باشد، اما در یادداشت ریاست جمهوری که دیروز امضا کرد آمده «فشار حداکثری بر رژیم ایران را به منظور پایان دادن به تهدید اتمی آن، مهار برنامه موشکهای بالستیک آن و پایان دادن به حمایت از گروههای تروریستی اعمال می کند.»
همین ابهام و عدم روشنی باعث شد که روز چهارشنبه عباس عراقچی در واکنش به سخنان ترامپ با لحاظ حرف شرط «اگر» بگوید: «اگر موضوع اصلی این است که ایران دنبال سلاح هستهای نرود که این قابل حصول است و چیز مشکلی نیست.»
با این حال برخی شواهد حاکی از آن است که ترامپ در مذاکره با ایران به چیزی بیش از موضوع هسته ای می اندیشد.
هشت سال پیش ترامپ به مدت هجده ماه با درخواست مذاکره منتظر جمهوری اسلامی نشست و بعد از ناامیدی به رویکرد فشار حداکثری پرداخت. اما اکنون در شروع دور دوم ریاست جمهوری با اعمال فشار حداکثری نشان می دهد قصد ندارد فرصت را از دست بدهد.
البته صحبت های ترامپ در هنگام امضای یادداشت ریاست جمهوری و همچنین در دیدار با نتانیاهو و در نشست خبری مشترک کاملا حاکی از آن بود که او مذاکره را قطعا ترجیح می دهد و مایل است به قول خودش یک توافق خوب با ایران داشته باشد. هرچند تلاش هم کرد که با ایجاد ترس و اضطراب، جمهوری اسلامی را از اتخاذ تصمیمی همچون هشت سال پیش باز دارد، چنانکه گفت: «میخواهد از یک وضعیت فاجعهبار پرهیز کند.» در مجموع او با صحبت های دیروز عملا توپ را در زمین جمهوری اسلامی انداخت.
اکنون جمهوری اسلامی باید تصمیم بگیرد که می خواهد راهی را که تاکنون رفته ادامه دهد یا پای میز مذاکره با ترامپ بنشیند. جمهوری اسلامی باید با عقل، منطق و درایت به تحلیل هزینه - فایده هر یک از این دو انتخاب دست بزند. منتهی آنچه اهمیت دارد بحث «زمان» است.
پیشتر در یادداشتی به بحران «فرصت سوزی» در سیاست خارجی جمهوری اسلامی اشاره کردم به این معنا که جمهوری اسلامی در زمان هایی که بهترین فرصت برای تصمیم گیری، مذاکره و توافق وجود دارد از این کار دوری کرده و وقتی اوضاع و شرایط به ضرر ایران پیش می رود تحت فشار به اتخاذ تصمیم روی می آورد. در حالی که این فرصت سوزی خسارات غیرقابل جبرانی به کشور و مردم وارد می کند.
اکنون نیز اگر جمهوری اسلامی به واقع قصد دارد وارد مذاکره با ترامپ شود بهتر است هرچه زودتر این تصمیم را اعلام کند و مانع از انباشت خسارات و ضررهای وارده بر کشور و مردم شود. اگر هم چنین قصدی ندارد بهتر است هر چه زودتر به سیاست های جایگزین و راههایی بیاندیشد که منجر به کاهش آسیب های ناشی از سیاست فشار حداکثری آمریکا شود، البته اگر به واقع این کار شدنی باشد.