ماهان شبکه ایرانیان

خلافت معتز ۲۵۲ ۲۵۵

اما از هنگام قتل متوکل ترکان بر امور کشور تسلط یافته بودند و خلیفگان را تابع مقاصد خود داشتند.در حقیقت خلیفه اسیر ترکان بود که اگر می خواستند میداشتند وگرنه از میان برمیداشتند

اما از هنگام قتل متوکل ترکان بر امور کشور تسلط یافته بودند و خلیفگان را تابع مقاصد خود داشتند.در حقیقت خلیفه اسیر ترکان بود که اگر می خواستند میداشتند وگرنه از میان برمیداشتند.مؤلف الفخری گوید: «چون معتز پسر متوکل بخلافت نشست خاصان وی فراهم بودند و ستاره شناسان را بیاوردند و گفتند: به بینید تا کی خواهد زیست و خلافتش تا چند خواهد بود؟ یکی از ظریفان مجلس گفت: من بهتر از ستاره شناسان از مدت عمر و خلافت وی خبر دارم گفتند: چند است؟ گفت: هر چه ترکان خواهند.و همه را خنده گرفت.»

معتز از ترکان بیمناک بود، بدیده او بغای کوچک از همه آنها خطرناکتر مینمود و عاقبت خلافت و جانش بازیچه ایشان شد.ابن اثیر گوید: «گروهی از ترکان بر وی در آمدند و پایش را گرفتند و تا در اطاق کشیدند و سر و تنش را بچماقها فرو کوفتند و پیرهنش را بدریدند و در صحن خانه در آفتاب بداشتند و گرما چنان بود که پای بر زمین نگهداشتن نتوانست پائی میگذاشت و پائی برمیداشت و ترکان سیلیش میزدند و او چهره خویش را از سیلی بدست همی پوشید آنگاه ابن ابی الشوارب و جمعی دیگر را بیاوردند و همه را شاهد خلع وی گرفتند و صالح بن وصیف را نیز شاهد کردند که جان معتز و مادر و فرزند و خواهرش در امانست.مادر معتزکه در خانه خویش بسردابی بود و راه را بر او بسته بودند و کس بنزد وی شدن نتوانست، با خواهر خلیفه از آنجا بدر آمد.آنگاه معتز را بیکی سپردند تا شکنجه کند و سه روز آب و غذا را از او باز گرفتند، جرعه آبی خواست ندادند، آنگاه وی را بسردابی کردند و در آن را با خشت و گچ بگرفتند یعنی زنده بگور کردند.»

از پس مرگ خلیفه مادر وی نهان شد و مالی را که با خود داشت و 000/800/1 دینار بود مخفی کرد و این بجز آن گوهر و یاقوت و مروارید و زیور بود که با خود داشت و کس قیمت آن ندانست .از عجایب آنکه ترکان شورشی پنجاه هزار دینار خواستند تا پسرش را نکشند اما نداد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان