ماهان شبکه ایرانیان

رضا پهلوی و مرام دموکراتیک

کسی که انقلاب یک ملت و قانون اساسی برآمده از آن را قبول ندارد، فارغ از ماهیت آن آنقلاب و قانون اساسی زاده از آن، چطور می‌تواند خودش را فردی بداند که مطابق "مرام و رفتار دموکراتیک" عمل می‌کند؟

   عصر ایران؛ هومان دوراندیش-  رضا پهلوی در "نشست همگرایی مونیخ" علیه آن دسته از طرفدارانش که "برخورد زننده و نادرست" دارند و "کاملا بر ضد مرام و رفتار دموکراتیک عمل می‌کنند" موضع‌گیری کرد و از سایر طرفدارانش هم خواست که از سلطنت‌طلبان فحاش و پرخاشگر فاصله بگیرند و اعلام برائت کنند. 

   چنین برائتی اگرچه باید بسی پیش از این صورت می‌گرفت، ولی به هر حال گامی به پیش است.

    سلطنت‌طلبان ابتدا، یعنی در چند سال اخیر، مدعی بودند که لشکر فحاشان جریان پادشاهی‌خواه، در حقیقت پادشاهی‌خواه نیستند و به اصطلاح سایبری‌های نظام‌اند که قصدشان تخریب رضا پهلوی است.

   اما این دروغ آشکاری بود که تکرار هرروزه‌اش هم آن را به حقیقت بدل نمی‌کرد. دلیل اینکه، بسیاری از فحاشان آدم‌های شناخته شده بودند. دلیل دیگر، رفتار و ادبیات سلطنت‌طلبان در خیابان‌های شهرهای اروپایی بود به گاه تجمع یا مواجهه با مخالفان سیاسی‌شان. 

    اما برائت‌جستن از کسانی که کاملا بر ضد مرام دموکراتیک عمل می‌کنند، شامل خود جناب پهلوی هم می‌شود! ایشان در نشست مونیخ از طرفدارانش خواست شعار "کینگ رضا پهلوی" را کنار بگذارند و پیشاپیش به جای اکثریت مردم درباره‌ی جمهوریت یا سلطنت تصمیم نگیرند. 

   این نهی در حالی تجویز شد که خود رضا پهلوی در آبان 1359 اعلام کرده "بر مبنای قانون اساسی و متمم آن" آماده‌ی "قبول مسئولیت‌ها و تعهدات خود به عنوان پادشاه قانونی ایران" است.

   در حالی که در سال 59 حکومت جدیدی بر مبنای انقلاب و رفراندوم در ایران شکل گرفته بود و قانون اساسی ایران هم دیگر قانون اساسی مشروطه نبود و در زمستان سال قبل از آن اولین رییس جمهوری ایران را با اکثریت آرا و در انتخاباتی دموکراتیک برگزیده بودند.

   کسی که انقلاب یک ملت و قانون اساسی برآمده از آن را قبول ندارد، فارغ از ماهیت آن آنقلاب و قانون اساسی زاده از آن، چطور می‌تواند خودش را فردی بداند که مطابق "مرام و رفتار دموکراتیک" عمل می‌کند؟

   به هر حال مردم ایران در سال 57 نشان دادند که پادشاهی پهلوی را نمی‌خواهند و در رفراندوم سال 58 هم علیه نظام پادشاهی رای دادند. بنابراین در سال 1359 چیزی به نام "پادشاه قانونی ایران" نمی‌توانست وجود داشته باشد که رضا پهلوی بخواهد آمادگی خودش را برای قبول مسئولیت‌های چنین مقامی اعلام کند. 

   مراسم نهم آبان 1359، که به سوگند پادشاهی معروف شده ولی در واقع اعلام آمادگی برای ادای چنین سوگندی بوده، به هر حال مبتنی بر نفی و به رسمیت نشناختن انقلاب سال 57 و قانون اساسی برآمده از آن بود. 

   معلوم نیست چرا جناب پهلوی نتایج سیاسی انقلاب سال 57  را به رسمیت نمی‌شناسد ولی نتایج سیاسی کودتای اسفند 1299 را به رسمیت می‌شناسد؟ انقلاب 57 که صد بار مردمی‌تر و ماهیتا دموکراتیک‌تر از کودتای سوم اسفند بود. 

   اینکه از دل آن کودتا و این انقلاب چه رژیم‌هایی بیرون آمدند، بحث دیگری است. بحث اصلی مشروعیت سیاسی این دو واقعه است. از این حیث، مدال مشروعیت قطعا بر گردن انقلاب 57 می‌افتد. کودتا چون ذاتا فاقد مشروعیت است، طرفداران خاندان پهلوی ترجیح می‌دهند واقعه‌ی سوم اسفند 1299 را "سپه‌خیز" بنامند نه کودتا.

    باری، جناب پهلوی اگر واقعا می‌خواهند یک رهبر سیاسی بی‌طرف مابین جمهوریت و پادشاهی باشند، باید اعلام آمادگی خود را برای ایفای نقش "پادشاه قانونی ایران"، آن هم بر مبنای قانون اساسی ملغی‌شده‌ی کشور (قانون اساسی مشروطه) پس بگیرند. مادامی که ایشان خودش را پادشاه بالقوه‌ی ایران بداند، قاعدتا نمی‌تواند بین جمهوریت و سلطنت بی‌طرف بماند.

علاوه بر این، ایشان نمی‌تواند انبوه معترضان سال 57 را به رسمیت نشناسد و صرفا معترضان به مراتب کم‌شمارتر دی 96 یا پاییز 1401 را به رسمیت بشناسد. اگر این مردم حق اعتراض و انقلاب دارند، آن مردم هم چنین حقی داشتند.

 آقای پهلوی و هر سیاستمداری منطقا نمی‌تواند بگوید مردم ایران فقط حق دارند علیه حکومت دیگران انقلاب کنند نه علیه حکومت ما. هر انقلابی مشروعیت دارد چراکه "انقلاب" به دست "مردم" بر دفتر تاریخ رقم می‌خورد و مردم یعنی صاحبان راستین کشور.

 بنابراین بر مبنای قانون اساسی ماقبل انقلاب نمی‌توان اعلام آمادگی کرد برای ایفای نقش سیاسی‌ای که موجودیت و مشروعیتش را با انقلاب و رفراندوم از دست داده. 

رضا پهلوی در آبان 1359 بر همین اساس ِ غیردموکراتیک اعلام آمادگی کرده برای قبول مسئولیت مقام منحل‌شده‌ی پادشاهی. و دقیقا به همین دلیل نمی‌تواند بین پادشاهی و جمهوریت بی‌طرف باشد؛ حتی اگر طرفدارانش را از شعارها و ادبیات خلاف "مرام دموکراتیک" نهی کند. 

خود او هم مثل طرفدارانش باید در کار و بارش تامل کند و ببیند کدام سخن یا وعده‌اش "بر ضد مرام دموکراتیک" است، آن‌گاه از آن گفته یا وعده فاصله بگیرد و تبری بجوید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان