به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ژاله کاظمی (1383-1322) در اسفند 1349 یکی از شناختهشدهترین گویندگان تلویزیون و دوبلرهای سینما بود. 28 سال داشت ولی در حدود 12 سال بود که به کار گویندگی مشغول بود و در آن برهه به جای جولی کریستی، سوفیا لورن، الیزابت تیلور، جولی اندروز، ونسا ردگریو و باربارا استرایسند و هنرپیشگان دیگر ایران و جهان حرف میزد. به همین جهت مردم صدای او را خیلی خوب میشناختند.
ژاله سه سال بود که در تلویزیون ملی ایران کار میکرد و دو برنامه «شما و تلویزیون» و «روزها و روزنامهها» را اجرا میکرد. روزهای پرکاری او همراه شده بود با حمله مطبوعات به دوبلورها و انتقاد از کار آنها. در همین مقطع م. عرفینژاد خبرنگار مجله «سپید و سیاه» با ژاله کاظمی گفتوگوی مفصلی درباره وضع دوبلاژ ایران انجام داد. در ادامه مشروح این گفتوگو را به نقل از سپید و سیاه به تاریخ 12 اسفند 1349 میخوانید:
خانم کاظمی، با توجه به سینما و فیلم در ایران و اینکه شما عضو هیأتمدیره سندیکای گویندگان فیلم هستید درباره دوبله در ایران چه عقیدهای دارید؟
من فکر میکنم دوبله ما خیلی سریعتر از آنچه پیشبینی میشد جلو رفت و علت آن استعداد خاص گویندگان و دوبلرهای ایرانی است. البته حمله دستهجمعی مطبوعات به کار دوبله به نظر من جالب بود چون کار ساکت و ناشناخته دوبله را به مردم شناساند. برای مردمی که مرتبا فیلم تماشا میکنند و با صداهای آشنا داستان فیلم را بهتر میفهمند واقعا این شناسایی لازم به نظر میرسید. عدهای از دوستان عقیده دارند در کار دوبله دستهبندیهایی پیش آمده است و شاید این عقیده خود شما نیز باشد؛ ولی باید عرض کنم در کار دوبله به هیچ وجه دستهبندی به آن معنی و مفهوم که اشاره میکنند وجود ندارد و در وضع فعلی همه نوع آدم در کار دوبله کردن فیلمها شرکت میکنند؛ میآیند، امتحان میدهند و اگر واجد شرایط ورود به سندیکا و کار دوبله باشند به کارآموزی گرفته میشوند. در بین شرکتکنندگان قبلی همه نوع آدمی پیدا میشد هر فردی که احساس کرده بود صدایش خوب است آمده بود تا این کار را شروع کند و به خاطر کار دوبله کار اصلی خود را نیز از دست داده بود؛ چون خیال میکرد روز دوم و سوم مثلا جای جان وین یا چارلتون هستون حرف خواهد زد. در حالی که توجه نداشت اینهایی که امروز کارشان به قول معروف سکه است از پانزده سال قبل این کار را شروع کردهاند تا امروز که به جای مثلا چند نفر حرف میزنند. به همین جهت به خاطر پیش نیامدن اینگونه گرفتاریها تصمیم گرفته شد، داوطلبان دارای شرایطی باشند و این شرایط عبارت بودند از دیپلم معافی (در مورد مردها)، صدای خوب و نیز استعداد کافی برای این کار.
با توجه به گفتههای شما و شرایطی که پیش آوردید، از قرار معلوم احتیاجی به گوینده بیشتر نداریم و تعداد گویندههای فعلی کافی به نظر میرسد.
اتفاقا کار دوبله ایران احتیاج مبرمی به گوینده دارد و با حجم کاری که در حال حاضر داریم تعداد گوینده (البته نه کسانی که فقط عضو سندیکای گویندگان هستند) کم است. ما صدوهفتاد نفر عضو داریم که به اعتقاد من شاید اگر مبالغه نباشد هفتاد نفر اینها گوینده نیستند و به غلط به این کار وارد شدهاند ولی گویندگی هم میکنند این عده قبلا به سندیکا آمدهاند.
و عدهای نیز با پشتکار فراوان و به دلیل استوار بودن و صبر فراوانشان در این کار ماندهاند. طبیعتا این نوع دوستان فقط به خاطر پشتکاری که داشتهاند و صمیمیتی که به خاطر دوبله به خرج دادهاند در این کار قرار گرفتهاند. این عده کارهای بزرگی را هم انجام نمیدهند و ما هم کاری برایشان نمیتوانیم انجام بدهیم. اینها فقط بلدند حرف بزنند ولی به عنوان یک گوینده شناخته نمیشوند. سندیکا هم به هیچ وجه نمیتواند عذر این عده را بخواهد.
اشکال مهم تامین زندگی و موقعیت اینها است و از طرفی هم باید کار را از این یکنواختی بیرون بیاوریم و گویندههای جدید و خوب تربیت کنیم در حال حاضر متجاوز از 300 تقاضای گویندگی داریم و ظرف دو سال اخیر در حدود 500 کارت عضویت جدید صادر کردیم و از این 500 نفر شاید 10 نفر بیشتر نمانده باشند. علت این امر این است که یک عده اصلا به درد این کار نمیخوردند عدهای از محیط خوششان نیامده و عدهای دیگر حوصلهشان سر رفته. دلیلش این است که کار دوبله کاریست که خیلیها ممکن است صدایشان قشنگ باشد و پیش خودشان نتیجه بگیرند که خیلی خوب میتوانند جای مارلون براندو یا سوفیا لورن صحبت کنند ولی هنگامی که به کار وارد میشوند متوجه شدهاند حتی یک جمله هم نمیتوانند حرف بزنند. البته صدای این عده خوب است دیپلم دارند، دارای تمام شرایط هستند ولی اینها هیچکدام دلیل نمیشود که «گوینده» خوبی هم باشند. این عده بعد از یک مدت پیش خودشان میگویند ما که صدای خوبی داریم چرا نباید جای مارلون براندو حرف بزنیم غافل از اینکه گویندههای خوب لااقل شش سال کار کردهاند و زحمت کشیدهاند تا توانستهاند مثلا جای مارلون براندو حرف بزنند.
در همین زمینه به موضوع مهمی میرسیم، در حال حاضر گویندههای خوب ما (به عقیده شما یا مردم فرقی نمیکند) یکباره از پیله بیرون آمدهاند و میبینیم که مخصوصا در مورد فیلمهای ایرانی رقمهای قابل توجهی را درخواست میکنند و به عبارتی تاجرپیشه شدهاند.
در این مورد حرف زیاد است ولی به طوری که یک بار دیگر نیز گفتم ما سالهای زیادی است که کار میکنیم و حالا تازه شدهایم گوینده به اصطلاح خوب. الان هرکس که به کار دوبله وارد میشود میخواهد بشود منوچهر اسماعیلی در حالی که شکل اصلی کار این بوده که منوچهر اسماعیلی بعد از مثلا دوازده سال به این حد رسیده نه اینکه 6 ماه کار کرده باشد. بنابراین این عده که حوصلهشان سر میرود و خیلی زود رل اول میخواهند، پول خوب میخواهند، لازم است مقداری صبر داشته باشند و به این جهت ما همیشه عدهای از آدمهایی را که بهحق میبایستی بمانند روی این بهانهها از دست میدهیم چون اگر بمانند کارشان خوب میشود و باید حوصله کنند چون در آن واحد 300 نفر آدم نمیتوانند رل اول را حرف بزنند.
در مورد حرف دیگرتان و گران کردن مزد دوبله از طرف بعضی از دوبلرهای باسابقه تنها یک جواب دارم؛ آنها برای صدایشان پول میگیرند و میل دارند مثلا بیست هزار تومان بگیرند. آیا کسی به فلان هنرمند میگویند چرا برای بازی در یک فیلم 300 هزار تومان میگیرد. این یک کار ذوقی است. مثل عرضه و تقاضا است ولی در این موضوع دیگری مطرح است و این زرنگی بعضی از صاحبان فیلم است بدین ترتیب که وقتی دیدند دوباره کارش را گران کرده میآیند با زرنگی خاص یک گوینده صدا گیر میآورند و با پول ارزانتری از او استفاده میکنند. سندیکا نیز نمیتواند به تهیهکننده و صاحبکار کسی را تحمیل کند ما هم که تیپ حرف زدنمان را به ثبت نرساندهایم. در حال حاضر بارها شده که دفعتا در چند سینمای مختلف فقط صدای من روی فیلمهاست در حالی که اینطور نیست دوستانی پیدا شدهاند که خیلی راحت از من تقلید میکنند. البته اعتراض ندارم به دلیل اینکه تنها من نیستم که از صدایم تقلید میشود. این مسئله متاسفانه همگانی شده است ولی در مورد دستمزدها این مسئلهای نیست. واقعا میزان درآمد گویندهها جز در مورد یکی دو نفر واقعیت ندارد که البته این یکی دو نفر نیز گوینده مرد هستند. ولی من شخصا به این آدمها که زیادتر میگیرند کاملا حق میدهم کارشان زیاد است. خوب هستند و هر چیز خوبی هم قیمت بیشتری دارد.
چرا مسئله گرانی قیمت دوبله البته بنا به گفته صاحبان دوبلاژ بیشتر در مورد فیلمهای فارسی است و در مورد فیلمهای خارجی این موضوع وجود ندارد.
اولا درآمدها در کار دوبله آنطور که میگویند نیست ولی در مورد فیلمهای فارسی مسلما باید پول بیشتری گرفته شود. این زیادی دستمزد به خاطر این است که فیلم فارسی بدون صدا و موزیک و افکت و کلیه جریانات فنی، اول از همه صدای هنرپیشگان گذاشته میشود و این کار را کاملا مشکل میکند. در ثانی دیالوگها باید به طور کامل به اصطلاح لب به لب بخورد و یک کلام این ور و آن ور نشود. دیگر اینکه کار گویندهها معمولا بین 8 تا 13 ساعت است و کاری که نه بیمه دارد نه بازنشستگی و نه آینده، در همین کار گاهی پیش میآید که یک گوینده مثلا چهار ماه بیکار است و فیلمی که تیپ صدای او را لازم داشته باشد موجود نیست. اما در مورد کادر بخصوص گویندگان و کار آنها باید بگویم در حال حاضر اگر ده گوینده مشخص با صدای مشخص داشته باشیم، بیست نفر را داریم که از آنها تقلید میکنند. باور کنید گاهی اوقات صدای خودم را در فیلمی میشنوم و یا عدهای از دوستانم از فلان نقش من صحبت میکنند که مثلا در فلان فیلم تلویزیونی حرف زدهام در حالی که روح خودم از این مجرا اطلاعی ندارد.
البته کار اینها مغرضانه نیست ولی یک عیب دارد و آن این است که کا را به یکنواختی میکشانند، از کجا معلوم که اگر اینها بیایند و برای خودشان راه و روش جدیدی را انتخاب کنند موفق نشوند. مسلم است مردم حرصشان درمیآید که صداهای شبیه به هم و احیانا عین هم را بشوند. در حالی که اصل قضیه را نمیدانند. میتوانم اشاره کنم به آقای تهامی که از آنونسگویان قدیمی و بسیار خوب ما هست ولی در حال حاضر چنان از صدای او تقلید میشود که هیچکس نمیتواند باور کند این تهامی نیست که آنونس میگوید و مدیران دوبلاژ همین قدر که از این تقلیدهای نابجا جلوگیری نمیکنند در به وجود آوردن این روش غلط سهیم هستند در این مورد میتوانم از خسروشاهی و مقامی، دوستدار، فهیمه راستکار و خانم احمدی نام ببرم که از صدای این چهار نفر تا به حال تقلید نکردهاند.
آخرین سوالی که پیش میآید موضوع حرفهای رکیک و ناهنجار و دیالوگهای به اصطلاح عوضی است. به عنوان یک دوبلر در این باره چه میگویید.
متاسفام که بگویم در این مورد نیز مبالغه میشود چون بهندرت اتفاق میافتد که در کار دوبله اعمال نظر بشود و از خودشان حرفی بسازند. دیالوگها همانهایی است که در اصل وجود دارد، در اینجا باید بگویم در بعضی از فیلمها این مسئله تعدیل داده میشود، چون گاهی در اصل فیلم فحشها و حرفهای زننده بسیار زیاد و غیر قابل تصور وجود دارد. میتوانم از فیلم «چه کسی از ویریجینیا ولف میترسد» نام ببرم که سراسر گفتار اصلی فیلم توام با فحشهای رکیک و زننده و توهینآمیز بود و ما مجبور شدیم این کلمات را برداریم که البته باز مورد مواخذه قرار گرفتیم که چرا اصالت فیلم را حفظ نکردهایم و در مورد فیلمهای وسترن نیز گاه مجبوریم جملات عامیانه بگذاریم چون جای هفتتیرکش تگزاسی که نمیشود بیان شیک و دستنخورده گذاشت، ولی چرا به دوبلههای تمیزی مثل اتللو، رمئو ژولیت و هملت اشاره نمیشود و یا لااقل فیلمهایی در این زمینه.
به عنوان خاتمه بحث نظرات کلی شما درباره دوبله فیلم در ایران به طور اختصار چیست؟
معتقدم که با کوشش دستهجمعی گویندگان فیلم و همچنین مدیران دوبلاژ باید کار دوبله را از خطر یکنواخت شدن دور سازیم و به طور کلی دقت بیشتری در این کار معمول شود و نیز امیدوار هستم این کار از طرف مراجع صلاحیتدار جدیتر تلقی شده و ما بتونیم از حمایت و همکاری وزارت فرهنگ و هنر که رشته ما را یک حرفه هنری به طور کامل تشخیص دادهاند برخوردار شویم.
259