ماهان شبکه ایرانیان

زیباترین نقل قول‌ها و جملات کتاب خطاب به عشق ؛ نجواهایی برای دل عاشق

همانطور که می دانید یکی از کتاب های زیبا و خاص در بین اکثر افراد کتاب خطاب به عشق می باشد که درای متن و جملات ناب و دلنشینی است، که در این مقاله جملات کتاب خطاب به عشق را در اختیارتان خواهیم گذاشت.

زیباترین نقل قول‌ها و جملات کتاب خطاب به عشق ؛ نجواهایی برای دل عاشق

اکثر افراد به مطالعه کتاب ها در مورد موضوعات مختلف علاقه زیادی دارند که یکی از کتاب های خاص و پرطرفدار کتاب خطاب به عشق اثر آلبر کامو می باشد که دارای متن و جملات نابی است و می توانید در شبکه های اجتماعی نیز از این متن ها استفاده کنید. از این رو، اگر شما نیز تمایل به دنبال جملات کتاب خطاب به عشق هستید می توانید تا پایان مطلب همراه ما باشید.

عشق در واژه‌ها ؛ جملات ماندگار از کتاب خطاب به عشق

کتاب خطاب به عشق اثر آلبر کامو نویسنده و فیسوف بزرگ فرانسوی می باشد که دارای متن های ناب و دلنشینی است و این کتاب پر از نامه، جملات و متن های عاشقانه آلبر کامو به معشوق خود می باشد که در ادامه مطلب متن های دلنشین کتاب خطاب به عشق را در اختیارتان گذاشته ایم تا بتوانید از بین آن ها متن های نابی را انتخاب کنید.

جملات کتاب خطاب به عشق با مفاهیم ناب

متن های دلنشین کتاب خطاب به عشق

می‌دانم که در وجود هر کس تنهایی‌ای هست که هیچ‌کس نمی‌تواند به آن دست یابد. این بخشی‌ست که بیشترین احترام را برایش قائلم و دربارۀ تو، هرگز تلاش نمی‌کنم به آن دست پیدا کنم یا تصرفش کنم.

******

سخت شکوهمند اما هولناک است که باید یکدیگر را وقت مخاطره و تردید هم دوست بداریم، در قعر دنیایی که فرو می‌پاشد و در تاریخی که زندگی انسان پشیزی نمی‌ارزد.

******

متن زیبا کتاب خطاب به عسق

زیبا باش و لبخند بزن. به خودت بی‌توجه نباش. دلم می‌خواهد خوشحال باشی. تو هرگز زیباتر از آن شبی نبودی که گفتی خوشحالی

******

ما همدیگر را اتفاقی دیدیم، همدیگر را بازشناختیم، تسلیم هم شدیم، عشقی آتشین از بلور ناب ساختیم، آیا به خوشبختی‌مان و آنچه نصیبمان شده حواست هست؟

******

متن دلنشین کتاب خطاب به عشق

متن کوتاه کتاب خطاب به عشق

تو هرگز زیباتر از آن شبی نبودی که گفتی خوشحالی

******

بُهت‌زده از خودم می‌پرسم چرا اینجا نیستی.

******

تنها امیدم این است که روزی تو بفهمی چقدر دوستت داشته‌ام.

******

متن کوتاه و ناب کتاب خطاب به عشق

می‌بینی؟‌ حتی اگر با تو مخالف باشم، در جبههٔ تو می‌مانم و… پس نترس!…

******

واقعیت این است که طعم با تو بودن طعمی‌ست بین اضطراب و خوشبختی

******

سعی می‌کنم کار کنم. اما احساس می‌کنم مثل باتریِ خالی شده‌ام. هیچ چیز تراوش نمی‌کند.

******

متن معروف کتاب خطاب به عشق

این فکر آزارم می‌دهد که همان‌طور که لاعلاج به دنیا آمده‌ام، ناتمام از دنیا بروم.

******

“فقدان کامل احساس بهتر است از احساسی نصفه‌نیمه.”

*******

من به هیچ چیز اهمیت نمی‌دهم جز آفرینش و انسان و عشق.

******

فکر کن، خیلی به من فکر کن و همین‌طور تند و وحشی که من دوستت دارم مرا دوست بدار.

******

متن کتاب خطاب به عشق اثر آلبر کامو

آدم مجبور است همان باشد که هست.

******

اکسیژنی در نامه‌هایت هست که اینجا کم می‌آورم. اگر تو ساکت باشی، من کم‌کم می‌پژمرم.

******

به خودم می‌گویم: “ساعت 6 راه می‌افتم و ساعت 11 می‌توانم او را در آغوش ببوسم.”

******

متن ناب کتاب خطاب به عشق

متن طولانی کتاب خطاب به عشق

اما هر اتفاقی هم که بیفتد، فراموش نکن که آدمی در این جهان هست که همیشه و هر لحظه می‌توانی پیش او برگردی. روزی از ته قلبم تمام آنچه دارم و آنچه هستم را به تو بخشیده‌ام. تو قلبم را با خود خواهی داشت تا وقتی که من این جهان غریب را ترک بگویم، جهانی که دارد خسته‌ام می‌کند. تنها امیدم این است که روزی تو بفهمی چقدر دوستت داشته‌ام.

******

شبت بخیر زن سیاه‌سفید. تمام تلاشت را بکن که پیش من بمانی. این همه توقع و بدخُلقی را تمامش کن. این روزها زندگی‌ام آسان سر نمی‌شود. دلیل کافی دارم که شاد نباشم. اما اگر خدایی داری، او آ‌گاه است که حاضرم تمام هستی و دارایی‌ام را بدهم تا باز دستت را روی صورتم حس کنم. من از چشم‌انتظاری و دوست‌داشتنت دست برنمی‌دارم، حتی در میانهٔ برهوت. فراموشم نکن.

******

متن طولانی و ناب کتاب خطاب به عشق

آدم همیشه می‌گوید که چنین و چنان کسی را انتخاب می‌کند اما من تو را انتخاب نکرده‌ام. تو اتفاقی وارد شدی به زندگی‌ای که به آن افتخار نمی‌کردم و از آن روز چیزی دارد تغییر می‌کند، به‌آرامی، خلاف میل من و نیز خلاف میل تو که در دوردست‌ها بودی، اما بعد، به‌سمت زندگی دیگری چرخیدی. از بهار 1944، آنچه گفتم یا نوشتم یا عمل کردم همیشه در ژرفا متفاوت بود، نسبت به آنچه قبل از آن بر من و در من گذشته است. من بهتر نفس کشیده‌ام، نفرتم نسبت به همه چیز کمتر شده، آزادانه هر‌چه به بودنش می‌ارزیده را ستایش کرده‌ام. قبل از تو، به‌جز تو، من به هیچ چیز حس تعلق نداشتم. این نیرو که تو گاهی مسخره‌اش می‌کردی فقط ناشی از تنهایی بوده، ناشی از نیروی امتناع. با تو بیشتر چیزها را پذیرفته‌ام. به‌نحوی، زندگی کردن را یاد گرفته‌ام.

******

خستگی روحی و جسمی‌ات را درک می‌کنم. این حالت زودرنجی‌ات را درک می‌کنم که چنان حاد می‌شود که گاهی روحیه‌ات را نابود می‌کند. ناامیدی‌ات را درک می‌کنم که حتی به مرگ روحیه‌ات هم ختم می‌شود؛ من ناامیدی‌ات را درک می‌کنم؛ از‌دست‌رفتن انرژی‌ات در کار و باقی چیزها. آشفتگی و اضطراب تنهایی‌ات را درک می‌کنم. فقط یک نکته برایم مبهم می‌ماند: ترست از این سکوتِ من که به‌اجبار پیش می‌آید. نه، عشق من، “این نباید وجود داشته باشد”. یقین و اعتماد باید این خالی‌ها را پر کند. در واقع، تو باید به من مطمئن باشی، حتی بدون هیچ نشانه‌ای از من.

******

متن زیبا و ناب کتاب خطاب به عشق

تا امروز بهترین خصوصیاتم را دیده‌ای و دوست داشته‌ای. شاید این اسمش دوست داشتن نباشد. شاید دوست داشتنت واقعی نباشد مگر وقتی که مرا با تمام ضعف‌ها و خطاهایم دوست بداری. اما تا کی؟ سخت شکوهمند اما هولناک است که باید یکدیگر را وقت مخاطره و تردید هم دوست بداریم، در قعر دنیایی که فرو می‌پاشد و در تاریخی که زندگی انسان پشیزی نمی‌ارزد

******

آلبر کامو به ماریا کاسارس 17 دسامبر 1949 با هم، یک‌بار دیگر! اما هیچ وقت مثل امشب نخواهد بود و علی‌رغم تمام موانع، سرشارم از حس قدردانی و افتخار. محبت من تمام نمی‌شود و وقتی از فرط خستگی تمام شود، صورتت که دردانۀ من است… تازه پر از زندگی می‌شود! زندگی چهره‌ای ندارد به‌جز چهرۀ تو. دستت را می‌گیرم، سخت محکم، در تمام آن مدت.

******

آلبر کامو به ماریا کاسارس چهارشنبه، اول ژوئن1949 شب فرو می‌افتد، عشق من. امروز که تمام شود آخرین روزی است که هنوز می‌توانم در همان هوایی نفس بکشم که تو می‌کشی. این هفته هولناک بود و فکر می‌کردم که از آن بیرون نمی‌آیم. الآن، هجرت اینجاست. به خودم می‌گویم که رنج تنهایی و آزادی گریستن را ترجیح می‌دهم اگر هوایش به سراغم بیاید. و نیز به خودم می‌گویم وقت آن است که هر چه پیش می‌آید را بپذیرم با نیرویی که بر آن چیره شود. از همه سخت‌تر سکوت توست و هراسی که با خودش می‌آورد. من هرگز نتوانسته‌ام سکوتت را تاب بیاورم، چه این بار و چه بارهای دیگر، با آن پیشانی لجوج و صورت در هم کشیده‌ات؛ انگار تمام دشمنی‌های جهان میان دو ابرویت جمع شده است. امروز باز تو را دشمن می‌بینم، یا غریبه، یا رو‌گردان، یا به‌سماجت در کارِ حاشای این موجی که مرا در‌بر‌می‌گیرد. دست‌کم می‌خواهم چند دقیقه این‌ها را فراموش کنم و قبل از فرو رفتن به سکوت طولانیِ روزهای مدید با تو حرف بزنم.

******

متن ناب کتاب خطاب به عشق

متن های مفهومی کتاب خطاب به عشق

منتظرت هستم و خودت خوب می‌دانی. تمام روز منتظرت هستم. دیگر نمی‌دانم باید چگونه فریادش کنم یا به چه زبانی به تو بگویم.

******

صدای تو، امروز صبح، بالأخره صدای تو! و خدا می‌داند که چقدر دوستش دارم و چقدر آرزو داشتم که بشنومش.

******

متن کتاب خطاب به عشق با مفاهیم دلنشین

حتی اگر از ناراحتی به هم ریخته‌ای، با همان ناراحتی مرا محکم بغل کن، محکم، بسیار بسیار محکم، و مرا تنگ در آغوشت بگیر.

******

عشق من، خیلی فکر کرده‌ام و به این نتیجه رسیده‌ام که اتفاقاتی که ما فکر کرده‌ایم ضد ما هستند فقط مقدر شده‌اند تا به ما کمک کنند که احساس حقیقی زندگی را بفهمیم و در این مورد ما را بیشتر به هم نزدیک کرده‌اند.

******

متن زیبا کتاب خطاب به عشق

شما همراهان با کلیک بر روی جملات کتاب شب های روشن و جملات کتاب سوء تفاهم می توانید متن های نابی را مطالعه نمایید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان