گزیده بهترین جملات کتاب تنهایی پر هیاهو اثر بهومیل هرابال

یکی از رمان هایی که اکثر افراد تمایل به مطالعه آن دارند کتاب تنهایی در هیاهو اثر بهومیل هرابال می باشد که می توانید از متن های این کتاب در شبکه های اجتماعی نیز استفاده نمایید. از این رو، اگر شما نیز به دنبال جملات کتاب تنهایی پر هیاهو هستید بهتر است تا پایان مطلب همراه ما باشید.

جملات زیبا کتاب تنهایی پر هیاهو اثر بهومیل هرابال

این کتاب دارای متن های ناب و دلنشینی است که در قالب استوری با کپشن می توانید از آن استفاده نمایید. در ادامه مطلب جملات زیبا کتاب تنهایی پر هیاهو را در اختیارتان گذاشته ایم تا بتوانید از بین آن ها متن های نابی را انتخاب کنید و در شبکه های اجتماعی نیز از آن ها استفاده نمایید.

متن ناب کتاب تنهایی پرهیاهو

من مثل حضرت آدم در میان خلنگزارها، در خودم جمع می‌شوم، کتابی را برمی‌دارم و چشم‌هایم با هراس به درون دنیایی سوای جهان اطراف خودم باز می‌شود. چون که وقتی شروع به خواندن می‌کنم به عالم دیگری فرو می‌روم، در متن غرقه می‌شوم. خودم هم حیرت می‌کنم و باید گناهکارانه اعتراف کنم که واقعا در عالم رویا بوده‌ام، در دنیایی زیباتر، در قلب حقیقت.

******

من وقتی چیزی را می‌خوانم، در واقع نمی‌خوانم. جمله‌ای زیبا را به دهان می‌اندازم و مثل آب نبات می‌مکم، یا مثل لیکوری می‌نوشم، تا آن که اندیشه، مثل الکل، در وجود من حل شود، تا در دلم نفوذ کند و در رگ‌هایم جاری شود و به ریشه هر گلبول خونی برسد.

******

جملات دلنشین رمان تنهایی پرهیاهو

 کیف دستی‌ام پر از کتاب‌هایی است که انتظار دارم همان شب بر من درباره خودم رازهایی را بگشایند که نمی‌دانم.

******

من می‌توانم به خودم تجمل مطرود بودن را روا بدارم هرچند که هرگز مطرود نیستم، فقط جسماً تنها هستم تا بتوانم در تنهایی‌ای بسر ببرم که ساکنانش اندیشه‌ها هستند، ‌چونکه من یک آدم بی‌کله ازلی ابدی هستم و انگار که ازل و ابد از آدم‌هایی مثل من چندان بدشان نمی‌آید.

******

جملات کوتاه کتاب تنهایی پرهیاهو

کاغذ هم، مثل پنیرِ جا افتاده و شرابِ کهن، هرقدر کهنه‌تر خوشمزه‌تر.

******

عمل خلاف بی‌مجازات نمی‌ماند و تجاوزهای ما مدام روحمان را می‌آزارد.

******

نه، آسمان عاطفه نمی‌شناسد، همچنان که انسان دوپا بویی از عاطفه نبرده است.

******

متن کتاب تنهایی پرهیاهو با مفاهیم ناب

از اینجا به بعد معنی پیشرفت، پسرفت است. درست است: پیشرفت به مبدا، یعنی پسرفت به سوی آینده.

******

سرنوشت من عذر خواستن از همه بود. من حتی از خودم هم به خاطر آنچه بودم، به خاطر طبیعت گریزناپذیرم، تقاضای بخشش دارم.

******

جملات طولانی رمان تنهایی پرهیاهو

هر وقت که دستگاه پرسم در آخرین مرحله، کتاب‌های زیبا را با فشار بیست اتمسفر خرد می‌کرد، صدای درهم شکستن اسکلت آدمی را می‌شنیدم و احساس می‌کردم که دارم جمجمه و استخوان کلاسیک‌ها را خرد می‌کنم.

******

هر آنچه در این دنیا می‌بینیم، حرکتی توامان به پیش و به پس دارد، مثل دم آهنگران، مثل دیواره‌های طبله من. همه‌چیز با فشار یک دکمه‌ی سبز یا سرخ در جهت مخالف مسیر قبلی خود به حرکت در می‌آید، و این است آنچه چرخ این جهان را به حرکت وا می‌دارد.

******

متن طولانی کتاب تنهایی پرهیاهو

کتاب تئوری آسمانه‌ای کانت: در سکوت شبانه، سکوت مطلق شبانه، وقتی که حواس انسان آرام گرفته است، روحی جاودان، به زبانی بی‌نام با انسان از چیزهایی، از اندیشه‌هایی سخن می‌گوید که می‌فهمی ولی نمی‌توانی وصف کنی.

******

منی که تمام عمر به انتظار دریافت نشانه عنایتی کتاب خوانده بودم هرگز کلامی از بالا نشنیده بودم ولی مانچا که همیشه از کتاب نفرت داشت، به چیزی تبدیل شده بود که مقدر بود باشد و حال درباره‌اش کتاب می‌نویسند و با بال‌های سنگی‌اش در پرواز خویش اوج می‌گیرد.

******

متن های مفهومی کتاب تنهایی پر هیاهو

حالا سی و پنج سال می‌شود که کارم کاغذ باطله است و این داستان عاشقانه من است. سی و پنج سال است که کاغذ باطله و کتاب‌ها را خمیر می‌کنم و به گونه‌ای با حرف‌ها درآمیخته‌ام که خودم بدل به یک دانشنامه شده‌ام. در این سال‌ها تُن‌های زیادی از آن‌ها را به خوبی خمیر کرده‌ام.

******

حالتم درست حالت آن گروه راهبانی است که وقتی فهمیدند که کپرنیک سلسله قوانین فضایی‌ای را، متفاوت با آنچه قبلاً رایج بود، کشف کرده و به‌موجب این قوانین کره زمین دیگر مرکز کائنات نیست؛ عاجز از تصور کائناتی متغایر با آنچه تا آن زمان با آن و در آن زیسته بودند، دسته‌جمعی دست به خودکشی زدند.

******

متن رمان تنهایی پر هیاهو با مفاهیم دلنشین

تا کاملاً از پا درنیامده‌ایم جوهر واقعی خود را بروز نمی‌دهیم.

******

همیشه از این کلام هگل حیرت می‌کردم که می‌گفت: تنها چیزی که در جهان جای هراس دارد، وضعیت متحجر است، وضع بی‌تحرک مرگ، و تنها چیزی که ارزش شادمانی دارد وضعی است که در آن نه‌تنها فرد، که کل جامعه، در حال مبارزه‌ای مدام، برای توجیه خویش است. مبارزه‌ای که به وساطت آن جامعه بتواند جوان شود و به اشکال زندگی جدیدی دست یابد.

******

شما همراهان با کلیک بر روی جملات کتاب سوء تفاهم و جملات کتاب بیشعوری  می توانید متن های نابی را مطالعه نمایید و در شبکه های اجتماعی نیز آن ها استفاده نمایید.