سریس جهان مشرق - شهر سوچی روسیه میزبان هشتمین دور از گفتگوی استراتژیک مشترک میان روسیه و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بود؛ نشستی که هدف اصلی آن تقویت روابط همکاری و بررسی پروندههای حساس و پیچیده منطقهای و بینالمللی عنوان شده است.
در این نشست، طیف وسیعی از مسائل فوری جهانی و منطقهای مورد بحث قرار گرفت و شرکتکنندگان در پی آن هستند تا چشماندازهای تازهای برای توسعه همکاریهای مشترک در حوزههای مختلف بیابند.
سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه، در این نشست که در سطح وزرای خارجه در شهر ساحلی سوچی در جنوب روسیه برگزار شد، حضور یافت؛ آن هم تنها دو روز پس از حمله رژیم صهیونیستی به قطر، حملهای که مسکو آن را محکوم کرده بود.
ماریا زاخارووا سخنگوی وزارت خارجه روسیه، در آستانه نشست توضیح داد که رویداد اصلی در چارچوب این گفتگوها، جلسه عمومی است که تبادل نظر درباره طیف گستردهای از موضوعات منطقهای و بینالمللی را در بر میگیرد. او تأکید کرد: «تمرکز اصلی بر چشمانداز تداوم همکاریهای فراگیر میان روسیه و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس خواهد بود؛ همکاریهایی که جنبههای تجاری، اقتصادی، سرمایهگذاری و فرهنگی ـ انسانی را شامل میشود.»
نشستهای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و روسیه در ریاض سال 2024
پیوند نشست با تحولات امنیتی منطقه
این نشست در مقطعی بسیار حساس برگزار شد؛ تنها دو روز پس از حمله رژیم اشغالگر به رهبران جنبش حماس در دوحه.، رخدادی که موجی از محکومیتهای بینالمللی را در پی داشت.
روسیه این حمله را «نقض آشکار منشور سازمان ملل» توصیف کرده و درباره خطرات جدی تشدید تنشها در منطقه هشدار داده است.
لاوروف در سخنرانی افتتاحیه خود گفت که سطح تنشهای نظامی و سیاسی در خاورمیانه پس از حمله اسرائیل به قطر به شکل چشمگیری افزایش یافته است. او تأکید کرد که این اقدامات نشاندهنده تمایل آشکار اسرائیل به نابودی هرگونه امکان تشکیل دولت مستقل فلسطین است.
وی در ادامه افزود: «نشست ما همزمان شده با تشدید بیسابقه تنشهای نظامی و سیاسی در خاورمیانه، پس از بمباران موشکی و هوایی اسرائیل علیه پایتخت قطر، دوحه، در 9 سپتامبر.»
لاوروف تاکید کرد: «چنین اقدامات از سوی اسرائیل نهتنها کمکی به تلاشهای بینالمللی برای دستیابی به راهحلهای پایدار و مسالمتآمیز نمیکند، بلکه بهوضوح نشان میدهد که اسرائیل هیچ ارادهای برای توقف فاجعه انسانی در غزه و کرانه باختری ندارد و در پی آن است که فرصتهای تشکیل دولت مستقل فلسطین را کاملاً نابود سازد.»
این گفتگوی مشترک، دو حقیقت کلیدی درباره موقعیت کشورهای خلیج فارس را آشکار میسازد:
-
کشورهای شورای همکاری به علت منابع عظیم انرژی، قدرت اقتصادی رو به رشد و سیاستهای فعال در عرصه جهانی به بازیگری مهم در بسیاری از پروندههای منطقهای و بینالمللی تبدیل شدهاند.
-
کنترل بر منابع انرژی: کشورهای خلیج فارس از بزرگترین صادرکنندگان نفت و گاز جهان هستند و تصمیماتشان بر تولید و صادرات، تأثیری مستقیم بر اقتصاد جهانی دارد. این نقش تنها محدود به سوختهای فسیلی نیست، بلکه در زمینه انرژیهای پاک و سرمایهگذاریهای بینالمللی نیز گسترش یافته است.
-
قدرت اقتصادی چشمگیر: طبق اظهارات جاسم البدیوی، دبیرکل شورای همکاری، اقتصاد جمعی کشورهای شورای همکاری در سال 2023 به رتبه هشتم جهان رسیده و تولید ناخالص داخلی آنها بیش از 2.4 تریلیون دلار است؛ پیشبینی میشود این رقم تا سال 2050 به 6 تریلیون دلار برسد. صندوقهای ثروت حاکمیتی کشورهای خلیج فارس نیز بیش از 3.2 تریلیون دلار ارزش دارند.
-
نقش فعال در سیاست جهانی: کشورهای خلیج فارس در روندهای صلح، میانجیگری و مدیریت بحرانهای جهانی نقشآفرین هستند.
-
شورای همکاری بهطور راهبردی در پی ایجاد شبکهای گسترده از روابط بینالمللی است که تنها به غرب محدود نمیشود، بلکه شرق و جنوب جهانی را نیز در بر میگیرد. نمونههای اخیر عبارتاند از:
-
نشست مشترک چین و کشورهای خلیج فارس در ریاض.
-
توافقنامههای تجارت آزاد با کره جنوبی (2023) و پاکستان (2023).
-
توافقات پیشین با سنگاپور (2008)، کشورهای عضو اَفتا (2009) و نیوزیلند (2009).
-
برنامه همکاری مشترک با ژاپن تا سال 2028.
-
و مذاکرات جاری با اتحادیه اروپا، ترکیه، روسیه، چین، هند و استرالیا.
این مسیر نشان میدهد که کشورهای خلیج فارس دیگر تنها تأمینکنندگان انرژی برای اقتصاد جهانی نیستند، بلکه بازیگران اقتصادی ـ سیاسی با توانایی شکلدهی به معادلات آینده جهان محسوب میشوند.
دغدغههای مشترک
تحولات اخیر نشان میدهد که روسیه و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس مجموعهای از دغدغههای مشترک را در حوزه منطقهای و جهانی دنبال میکنند.
مسئله فلسطین همچنان در صدر قرار دارد و حمله اخیر رژیم صهیونیستی به دوحه نهتنها سطح تنشها را بالا برد، بلکه بیاعتمادی کشورهای خلیج فارس به سازوکارهای امنیتی موجود با محوریت آمریکا را عمیقتر ساخت؛ سازوکارهایی که نتوانستند مانع از چنین تجاوزی شوند.
این شرایط بر تمایل کشورهای خلیج فارس به تنوعبخشی شرکا و یافتن توازنهای جدید با قدرتهایی چون روسیه افزوده است.
در کنار این، بحرانهای سوریه، یمن، عراق، لیبی و سودان بازتابی از چالشهای انسانی و امنیتی گستردهاند که نیازمند همکاری بینالمللی پایدار هستند.
توافق ایران و عربستان نیز نمادی از امکان کاهش تنشها و مقدمهای برای ترتیبات امنیتی تازه تلقی میشود. همزمان، موضوعاتی مانند امنیت دریایی، انرژی، تغییرات اقلیمی، امنیت غذایی و حتی همکاریهای فرهنگی و ورزشی نشان میدهد که نگاه مشترک دو طرف تنها بر مدیریت بحرانها متمرکز نیست، بلکه بر ساختن بسترهای همکاری پایدار در دوران پس از نفت نیز تأکید دارد. در نهایت، روسیه در پی گشودن فضاهای تازه مقابل فشار غرب است و خلیج فارس به دنبال تضمین جایگاه جهانی و رهایی نسبی از وابستگی امنیتی به آمریکا.
دکتر عبدالله باعبود، استاد روابط بینالملل عمانی
دیدگاه کارشناسان خلیج فارس درباره روابط با روسیه
کارشناسان و پژوهشگران حوزه روابط بینالملل در خلیج فارس معتقدند که سیاست خارجی کشورهای این منطقه در قبال روسیه و آمریکا، طی سالهای اخیر بیش از هر زمان دیگری بر عملگرایی، موازنه و استقلال راهبردی استوار بوده است.
به گفته دکتر عبدالله باعبود، استاد عمانی روابط بینالملل، کشورهای شورای همکاری با اتخاذ رویکردی براغماتیک و متوازن تلاش دارند میان مسکو و واشنگتن نوعی بیطرفی مثبت را حفظ کنند؛ رویکردی که نه ناشی از انتخاب، بلکه ضرورتی استراتژیک است.
او توضیح میدهد که راهبرد «تعدد شرکا» با روسیه، آمریکا و حتی چین، به این کشورها امکان میدهد تا وابستگی خود به یک قدرت بزرگ را کاهش داده و از ریسکهای ناشی از اتحادهای سنتی بگریزند.
با این حال، او یادآور میشود که آمریکا همچنان تامین کننده اصلی سلاح و امنیت در خلیج فارس است و اما همکاری دفاعی با روسیه در مقایسه با غرب بسیار محدود باقی مانده است.
در مقابل، همکاری انرژی در قالب اوپک+ و همچنین رشد مبادلات تجاری پس از جنگ اوکراین، ابعاد تازهای به روابط مسکو و پایتختهای خلیج فارس بخشیده است.
دکتر سالم الیامی، کارشناس سیاسی سعودی
از نگاه دکتر سالم الیامی، کارشناس و پژوهشگر سیاسی اهل عربستان، رویکرد بیطرفی در محیط بینالمللی پیچیده امروز، مسیری دشوار است.
او تأکید میکند که این سیاست، اعتبار و سابقهای مثبت برای کشورهای خلیج فارس در جامعه جهانی ایجاد کرده است؛ زیرا بر منافع متقابل بدون آسیب به طرف سوم استوار است.
به باور الیامی، همین سیاست زمینه را برای ایفای نقشهای میانجیگرانه و سازنده فراهم کرده است؛ از جمله ارسال کمکهای انساندوستانه به اوکراین، میانجیگری در تبادل اسرا میان روسیه و اوکراین، و برگزاری نشست جده در مارس گذشته که به میزبانی عربستان توانست کانالی تازه برای گفتوگوهای مسالمتآمیز میان آمریکا و روسیه بگشاید.
دکتر عبدالخالق عبدالله، استاد علوم سیاسی اماراتی
در همین چارچوب، دکتر عبدالخالق عبدالله، استاد علوم سیاسی اماراتی، نیز تأکید دارد که سطح تنشهای موجود میان واشنگتن و مسکو احتمالاً از وضعیت کنونی فراتر نخواهد رفت و دولت آمریکا خود بهدنبال مدیریت اختلافات و یافتن راههای تفاهم، بهویژه بر سر بحران اوکراین است.
او با اشاره به موقعیت ویژه امارات در دیپلماسی منطقهای و جهانی، احتمال میدهد که ابوظبی بتواند نقشی محوری در کاهش تنشها و حتی میزبانی نشست سهجانبه آمریکا، روسیه و اوکراین ایفا کند؛ موضوعی که با اظهارات اخیر ولادیمیر پوتین درباره احتمال برگزاری نشست در خاک امارات همخوانی دارد.
کلام آخر
حمله اخیر رژیم صهیونیستی به دوحه و هدف قرار دادن رهبران حماس نشان داد که بیاعتمادی به آمریکا همچنان یکی از چالشهای اصلی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس است.
این کشورها که تاکنون به دنبال خرید امنیت بودهاند، اکنون ممکن است به دنبال یافتن یک قدرت جهانی دیگر باشند که بتواند امنیت آنها را تأمین کند.
همزمان، گسترش همکاریهای اقتصادی و انرژی با روسیه، توسعه تجارت، تعاملات فرهنگی و ورزشی و ایفای نقش میانجیگرانه در پروندههایی مانند اوکراین، نشاندهنده تمایل این کشورها به تقویت روابط راهبردی است.
در این میان، نزدیکی تهران و ریاض برای طرف روسی فرصتی مغتنم محسوب میشود و تلاش برای ایجاد ترتیبات امنیتی تازه را محتملتر میسازد و نشان میدهد که کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در حال بازنگری و تعادلبخشی در روابط خود با شرق و غرب هستند.