به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) آیتالله رضا استادی، دیشب 30 خرداد در اولین جلسه تفسیر خود در دارالقرآن علامه طباطبایی(ره) که به بحث امامت اختصاص داشت گفت: یکی از آیات محوری در بحث امامت، آیه 124 سوره مبارکه بقره است که میفرماید حضرت ابراهیم(ع) بعد از ابتلاء به مسایل مختلف به مقام امامت نایل شد.
وی با بیان اینکه کلمات «اختبار، افتنان، ابتلاء و تمحیص» با همه تفاوتشان در معنای لغوی یک معنای عام دارد و آن امتحان است اظهار کرد: افراد در اولین برداشت از آیه 124 از کلمه ابتلاء، امتحان را میفهمند با اینکه این دو از لحاظ لغوی با هم فرق دارند و این نشان میدهد که امتحان در قرآن موضوعیت ویژهای دارد.
وی با بیان اینکه علامه طباطبایی(ره) بر روی این بحث تمرکز ویژهای داشته و امتحان را از ابعاد مختلف بحث کرده است اظهار کرد: امام صادق(ع) در روایتی فرمودهاند«اختبروا اخوانکم بخصلتین ...) که در این جا هم مراد امتحان کردن است.
استادی گفت: امام صادق(ع) در این روایت فرمودهاند که اگر میخواهید کسی را به عنوان دوست خود انتخاب کنید به دو چیز او را امتحان کنید یکی نماز اول وقت و دیگری کمک به رفیق در عسر و یسر.
عضو شورای عالی حوزه علمیه تصریح کرد: در روایت دیگری از امام حسین(ع) است که ایشان در یکی از خطبههای خود در کربلا گفت: دین لقلقه زبان مردم است و وقتی امتحان میشوند دینداران اندک می گردند که در اینجا برای امتحان از واژه«تمحیص» استفاده شده است.
دعایی که مقبول نیست
استادی با بیان اینکه علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان امتحان را سنت جاری الهی دانسته است تاکید کرد: از دید ایشان امکان ندارد کسی از مومن و کافر امتحان نشود زیرا این سنت الهی است بنابراین در دعاها بخواهیم که در امتحان موفق شویم نه اینکه امتحان نشویم زیرا این دعا قبول نمیشود.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: اینکه بدانیم همیشه در زندگی در امتحان قرار داریم یعنی وقتی تدریس میکنیم، کار میکنیم، تحصیل میکنیم و با نامحرم برخورد داریم و یا امکان خیانت در کاری وجود دارد در حال امتحان پس دادن هستیم دیگر دست به هر کاری نمیزنیم زیرا دوربین الهی دائما ما را مانند دوربینهای مداربسته امروزی رصد میکند و میبیند.
وی تصریح کرد: به تعبیر علامه طباطبایی(ره) امتحان اگر در کار نباشد، غرض الهی از خلقت بهم میخورد و هدف آن از بین میرود.
وی همچنین در پایان این جلسه به سؤالات مخاطبان پاسخ داد. وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه حضرت ابراهیم(ع) یقین داشت که آتش او را نمیسوزاند با این حال چگونه امتحان شد؟ گفت: بری انبیاء و اولیاء الهی باید این مسایل را به گونهای تفسیر کنیم که نه لطمه به عصمت و علم آن وارد شود و نه به طی شدن کارهای از مجرای عمومی خود بنابراین انبیاء و ائمه در تصمیماتشان طبق آنچه علامه طباطبایی هم فرموده است به تمامی کارها علم داشتند اما در برخی موار مجاز به تصمیم براساس علم غیب نبودند و باید مانند انسانی که علم ویژهای ندارد عمل کنند و در برخی موارد براساس علم غیب.
وی ادامه داد: آنچه صاحب کتاب شهید جاوید نوشته بود همین مطلب بود که علم غیب امام حسین(ع) را در تصمیمات منجر به کربلا زیر سؤال برده بود که ما در رد آن کتابی نوشتیم زیرا نباید علم ائمه(ع) زیر سؤال برود ولی نباید هم طوری تفسیر کنیم که مجاهدتهای آنان ارزشی نداشته باشد اصل ارزش ائمه و انبیاء و فضل آنان به علت همین مجاهدتها بوده است ضمن اینکه ما گاهی به چیزی یقین هم داریم اما عمل نمیکنیم مثلا به ما بگویند یقینا این آتش شما را نمیسوزاند باز هم جانب احتیاط را میگیریم و از آن امساک میکنیم اما بزرگان در وقت تکلیف به یقینشان عمل میکردند.