رفتن این راه، به معنای دور شدن از دانش و معرفت و بینش جهانی و روشنفکری و معلومات و آداب نیست؛ اینها ورای آنهاست . زن اسلامی، زنی است که راه را درست می رود؛ هدف را درست تشخیص می دهد و در این راه حاضر به فداکاری است . و چنین زنی عظمت می آفریند؛ همچنان که زنان ایران عظمت آفریدند؛ اینها تعارف نیست .
اگر زنان به انقلاب نپیوسته بودند، انقلاب پیروز نمی شد؛ جوانان برای پیوستن به صفوف انقلاب، از خانه ها بیرون نمی آمدند؛ مادرانشان نمی گذاشتند، یا حداقل آنها را تشویق نمی کردند . اگر زنان دل در گرو انقلاب نداشتند، مردان این طور آزادنه در صفوف انقلاب جانفشانی نمی کردند . نقش زن در انقلاب، هم به طور مستقیم، و هم به طور غیرمستقیم، یک نقش برجسته و مجموعا نقش اول است؛ در جنگ هم همین طور بود .
من با خانواده های معظم شهدا دیدار و نشست وبرخاست زیادی داشته ام . در کمتر خانواده ی شهیدی است که روحیه ی مادر از روحیه ی پدر بالاتر نباشد . در اغلب خانواده ها، روحیه ی مادر شهید از روحیه ی پدر شهید بالاتر است . این، یک چیز فوق العاده است . این، نقش زنان مؤمن را در این انقلاب نشان می دهد؛ زنانی که برای پیروزی انقلاب و برای پیشرفت مقاصد انقلاب ایستادند و همه چیز را برای اهداف و آرمانهای الهی و اسلامی خود فدا کردند .
برای زن، این نقش درست است؛ اما آنچه که الگوی غربی و اروپایی است، نقطه ی مقابل این است . این دو، با هم جمع شدنی نیست . در الگوی اروپایی زن، مسأله این نیست که آنها می خواهند زن عالم باشد، اما اسلام نمی خواهد زن عالم باشد؛ آنها می خواهند زن در مناصب اجتماعی و صحنه ی اجتماعی باشد، ولی اسلام نمی خواهد؛ قضیه این نیست . اسلام زنان عالمه ی بزرگی پرورش داده است . اگر امروز هم در جامعه ی ما مشاهده کنید، می بینید که متخصصان زن، دانشمندان زن، پزشکان زن، محققان زن و هنرمندان بزرگ زن کم نیستند؛ انسانهای ارزش آفرین و صاحب فکر و مکتب در بین آنها هست . در صحنه ی سیاسی و در قوای مجریه و مقننه هم همین طور است . در همه ی بخشهای کشور، حضور زنان، حضور فعالی است . بین ما و آنها، بین تفکر و ارزشگذاری اسلامی و غربی، بحث بر سر اینها نیست؛ بحث بر سر چیز دیگری است .
الگوی غربی امروز اروپایی، برخاسته و زاییده از الگوی باستانی رومی و یونانی آنهاست . آن روز هم این طور بود که زن وسیله یی برای تکیف و التذاذ مرد بود و همه چیز تحت الشعاع این بود، امروز هم این را می خواهند؛ حرف اصلی غربیها این است .
آنها با چه چیز زن مسلمان بیشتر دشمنند؟ با حجاب او . آنها با چادر و حجاب صحیح و متقن شما از همه چیز بیشتر دشمنند . چرا؟ چون فرهنگ آنها این را قبول ندارد . اروپاییها این طورند؛ آنها می گویند هرچه را که ما فهمیده ایم، دنیا باید از ما تقلید کند! مایلند که جاهلیت خودشان را بر معرفت عالم غلبه بدهند . آنها می خواهند زن به سبک اروپایی را در جامعه رواج بدهند؛ که عبارت است از سبک مد و مصرف و آرایش در انظار عموم و ملعبه قرار دادن مسائل جنسی بین دو جنس؛ می خواهند این چیزها را به وسیله ی زنان رواج بدهند . هرجا با این هدفگیری غربیها مخالفت بشود، فریادشان بلند می شود! اینها کم طاقت هم هستند! همین مدعیان غربی، کمترین مخالفتی را با مبانی پذیرفته ی خودشان تحمل نمی کنند .
همه جای دنیا را هم توانسته اند تحت تأثیر قرار بدهند؛ مگر محیطهای اسلامی واقعی را . شما اگر به دنیای فقیر آفریقا و امریکای لاتین و شرق آسیا و هرجا که جوامعی هستند، مراجعه کنید، خواهید دید که آن جا هم توانسته اند همان الگوهای خودشان همان طور آرایش کردن، همان طور مصرف کردن و همان طور ملعبه شدن زن را رواج بدهند . تنها جایی که تیر آنها به نشان نخورد، محیطهای اسلامی است، و مظهر آنها جامعه ی بزرگ جمهوری اسلامی است؛ لذا بشدت با این مبارزه می کنند .
امروز شما زنان، سنگربان ارزشهای اسلامی در مقابل وضع جاهلی دنیای غرب هستید . شما هستید که دارید از این حصار مستحکم فرهنگ اسلامی محافظت می کنید . در علم، در فرهنگ، در سیاست و در همه چیز، زن باید پرورش اسلامی پیدا کند؛ در میدانهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و همه جا برود و پیشتاز باشد؛ اما در مسائل شهوانی و جنسی، ملعبه ی دست این و آن نشود؛ این حرف ماست .
در مکتب اسلام، حفاظ و حجابی بین زن و مرد وجود دارد . این به معنای آن نیست که زنان، عالم جداگانه یی غیر از عالم مردان دارند؛ نه، زنان و مردان در جامعه و در محیط کار، با هم زندگی می کنند؛ همه جا با هم سر و کار دارند؛ مشکلات اجتماعی را با هم حل می کنند؛ جنگ را با هم اداره می کنند و کردند؛ خانواده را با هم اداره می کنند و فرزندان را پرورش می دهند؛ اما آن حفاظ و حجاب در بیرون از محیط خانه و خانواده حتما حفظ می شود . این، آن نکته ی اصلی در الگوسازی اسلامی است . اگر این نکته رعایت نشود، همان ابتذالی که امروز غرب دچار آن است، پیش می آید . اگر این نکته رعایت نشود، زن از پیشتازی در حرکت به سمت ارزشها که در ایران اسلامی دیده شد باز خواهد ماند . غربیها مایلند با تمام توان، آن نکته را هم در جایی به نحوی نسبت به هر کسی رسوخ دهند .
به اعتقاد من، گرایش به سمت مدگرایی و تجمل گرایی و تازه طلبی و افراط در کار آرایش و نمایش در مقابل مردان، یکی از بزرگترین عوامل انحراف جامعه و انحراف زنان ماست . در مقابل اینها، خانمها بایستی مقاومت کنند .
آنها برای این که از زن، آن چنان موجودی به وجود بیاورند که مورد نظر خودشان است، محتاج این هستند که دایما مد درست کنند و چشمها و دلها و ذهنها را به همین چیزهای ظاهری و کوته نظرانه مشغول کنند . کسی که به این چیزها مشغول شد، کی به ارزشهای واقعی خواهد رسید؟ مجال پیدا نمی کند برسد . زنی که در فکر باشد از خود وسیله یی برای جلب نظر مردان بسازد، کی فرصت این را پیدا خواهد کرد که به طهارت اخلاقی فکر کند و بیندیشد؟ مگر چنین چیزی ممکن است؟ آنها این را می خواهند . آنها مایل نیستند که زنان جوامع دنیای سوم، دارای فکر روشن و آرمانخواه باشند؛ خودشان دنبال هدفهای بزرگ حرکت کنند و شوهر و فرزند خود را هم حرکت بدهند . زنان جوان در جامعه ی ما باید خیلی مراقب باشند، تا این کمند ناپیدای بسیار خطرناک فرهنگ و تفکر غربی را بشناسند؛ از آن پرهیز کنند و جامعه ی زنان را از آن جدا و برحذر بدارند .