حکیمی ، شخصی زاهد و پارسایی را دید که تسبیحی در دست داشت و یک به یک ، حکما را نام می برد و لعن می کرد. حکیم از او پرسید:
((
چرا اینان را لعن می کنی و چه چیز باعث شده است که آنها مستحق لعن بدانی ؟
))
زاهد پاسخ داد:
((
آنها قایل به وحدت واجب الوجود هستند
))
.
حکیم خندید و گفت :
((
من نیز قایل به وحدت واجب الوجود هستم
))
.
شخص به خشم آمد و گفت :
((
اسمت چیست ؟
))
حکیم جواب داد
((
فلان
))
.
شخص گفت : الهم العن فلانا.(1)
پینوشت:
1- رساله لقاءالله ، ص 35.